
شخصیت های بابا لنگ دراز

معرفی شخصیت ها: جودی ابوت شخصیت اصلی این اثر. او پس از اینکه در نوزادی در محله کارگرنشین نیویورک رها و سپس نجات داده شد، بیش از ده سال در پرورشگاه جان گریر زندگی کرد، اما با کمک بابا لنگ دراز توانست وارد مدرسه دخترانه یادبود لینکلن شود. او به شدت نسبت به یتیم بودن عقده داشت و پس از ورود به مدرسه دخترانه، زندگی خود را با پنهان کردن پیشینهاش آغاز کرد.آرزو داشت رماننویس شود . او شخصیتی روشن، معصوم و بیانگر دارد، اما از طرف دیگر، میتواند به راحتی افسرده شود و از کارهایی که انجام داده عمیقاً پشیمان شود، و همچنین میتواند بسیار وسواسی شود و نظرات تندی داشته باشد. اگرچه او فعال است، اما دست و پا چلفتی نیز هست و اغلب اشتباه میکند و برای اطرافیانش دردسر ایجاد میکند . وقتی برای اولین بار وارد آکادمی شد، درک کمی از پول داشت و در مورد مبلغ گفت: «این مبلغ زیادی است، بنابراین باید آن را با احتیاط حمل کنم!» در واقع فقط 10 دلار بود. او از افرادی که ثروت خود را به نمایش میگذارند، خوشش نمیآید و نسبت به کارهای خیریه دیدگاه منفی دارد .

سالی مک براید هماتاقی جودی در خوابگاه دخترانهی مدرسه. او شخصیتی ملایم، تا حدودی ترسو و مهربان دارد. تصور میشد که او به همراه والدینش یک خانواده سه نفره است، اما بعداً مشخص شد که او یک برادر بزرگتر دارد که فوتبال آمریکایی بازی میکند. او پس از ثبت نام در مدرسه، به سرعت بهترین دوست او شد .

جولیا راتلج پندلتون هماتاقی جودی در خوابگاه دخترانهی مدرسه. او دختر خانوادهی معتبر پندلتون است و در میان بسیاری از خانمهای جوانی که در آکادمی تحصیل میکنند، از ثروت ویژهای برخوردار است .

جرویس پندلتون عموی جولیا پندلتون، که جودی در طول زمانش در مدرسه لینکلن مموریال با او ملاقات می کند. او را یک انسان دوست عجیب و غریب می نامند و در دنیای تجارت مشهور است، اما دلیل آن این است که او از مادیات متنفر است. او بعداً عاشق جودی میشود.

جیمی مک براید برادر سالی. یک کوارتربک ستاره و ستاره تیم فوتبال دانشگاه پرینستون. به همین دلیل است که در بین خانم ها بسیار محبوب است. او شخصیتی دوستانه و آسانگیر دارد. روزی، در حالی که به جای دوستش به صورت پاره وقت در یک کافیشاپ کار میکند، با دو مشتری(جودی و جولیا )آشنا میشود. او مجذوب معصومیت جودی میشود، اما جودی او را نادیده میگیرد، در حالی که جولیا عاشق اوست.

کاترین لیپت مدیر پرورشگاه جان گریر. یتیمان از او خوششان نمیآمد، چون خیلی سختگیر بود و در مورد نظم و انضباط ایراد میگرفت، اما در اعماق وجودش آنها را عمیقاً دوست داشت. او به طور خاص از جودی که روزانه مرتکب اشتباهات پی در پی میشد، رنج میبرد و هر وقت جودی دردسر درست میکرد، سرش داد میزد.

دو تا از دوستان جودی در پرورشگاه: سادی او به همراه جودی در پرورشگاه جان گریر بزرگ شد. اگرچه او قلباً صادق و مهربان است، اما به راحتی عصبانی میشود. امیلی او دختری حدود هفت سال کوچکتر از جودی بود و جودی او را بسیار دوست داشت. تصویر سادی

لئونورا فنتون همکلاسی بزرگتری که در سال دوم دبیرستان به کلاس جودی منتقل شد. به دلیل بیماری یک سال مرخصی تحصیلی گرفت. او استعداد نویسندگی دارد و در شعر و ورزش سرآمد است. اگرچه او معمولاً شخصیت آرامی دارد، اما وقتی صحبت از نوشتن میشود، که در آن مهارت دارد، نسبت به خودش و دیگران بسیار سختگیر است. پس از بازگشت به مدرسه، چند روزی را با جودی و بقیه در مدرسه شرکت کرد، اما خیلی زود بیماریاش عود کرد و مجبور شد دوباره مرخصی بگیرد. اگرچه مدت کوتاهی بود، اما روزهایی که با او گذراند، تأثیر مثبتی بر نگرش جودی نسبت به نوشتن پس از آن داشت.

والتر گریگز منشی بابا لنگ دراز است.

جوانا سلوان او سرایدار خوابگاه دخترانه فرگسن است که جودی و دوستانش در آن زندگی میکنند. وظایف معمول او شامل تماس گرفتن با دانشآموزان از مدرسه و پاسخگویی به تماسهای تلفنی است.بهش نگین خانم که میخوردتتون😂

جورج سمپل او در مزرعه کار میکند و از دامهای مزرعه لاک ویلو مراقبت میکند. او شخصیتی عصبانی و لجباز دارد و بددهن است، اما نمیتواند در مقابل همسرش الیزا مقاومت کند.

الیزا سمپل همسر جورج. صاحب مزرعه لاک ویلو. این مزرعه در اصل متعلق به جرویس بود که چند سال قبل، آن را به عنوان تشکر از دایه بودنش در جوانی به او داده بود .او معمولاً آرام، بسیار مهربان و دلسوز است، اما گاهی اوقات با جورج وارد بحثهای بلندی میشود.
آماسای:خدمتکار مرد مزرعه لاک ویلو کاری:خدمتکار زن مزرعه لاک ویلو

کاترین او دختر رئیس سیتی بانک و شریک ازدواج از پیش تعیین شده جرویس است.

مادر جولیا او میخواهد جولیا در آینده خوشحال باشد، اما زن سمجی است که تمایل دارد نظرات خود و همسرش را به دخترش تحمیل کند. در زمستان سال آخر دبیرستان جولیا، او به خوابگاه دخترانه دبیرستان او سر میزند و سعی میکند مخفیانه ازدواج دختر جولیا و پسر یک سرمایهدار املاک و مستغلات نیویورکی را ترتیب دهد و او را از آنجا ببرد. او از اینکه جودی در آن زمان حرف دلش را میزند، خوشحال نمیشود و در تلافی، بعداً او را به یک مهمانی شام دعوت میکند تا او را شرمنده کند.
این از شخصیت ها.داستان رو توی یه پست دیگه میگم😊 پیشنهاد میکنم بخونید خیلی جالبه💞 هر چند اگه انیمه ش رو ببینین جالب تره
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالی بود لذت بردم ولی اگر مینوشتی بیوگرافی بهتر بود
مرسی❤️
نه آخه من که بعضی ها رو کامل توضیح ندادم،اگه مینوشتم بیوگرافی بقیه انتظار بیشتر از من داشتن
اوه ممنون گفتی تو اشتباه نمونم
عالی✨شخصیتهاشو ندیده بودم، ولی کتابش خیلی خوب بود.
انیمه اش رو هم ببین خیلی جالبه💞
حتما.
وایــــ، من هم انیمش رو دیدم هم کتابشو خوندم خیلــــی قشنگ بود🩵
چقدر دوستش داشتم هنوزم دارم🥲💞
وایی یادش بخیر🥲
عالی بود من این انیمه رو دیدم از نظر من این جزوه بهترین فیلم ها هستش ❤️
بهترین انیمه تاریخه🛐🛐🛐🛐
منم خیلی دوستش دارم😍
واقعا قشنگه
عالی بود!!
مثل شما😍😍
🩵✨🫠
عالی
مثل شما😍
الیزا سمپل همون دایه ی جرویس نبود ؟؟ یا یه خانم دیگه بود؟؟
چرا همون بود
اره یه چیز ها مبهمی از کتابش یادم بود🤣🤣🤣