
امیدوارم لذت ببرید.
رجینا روی صندلی انتظار سالن پذیرش نشسته بود. مهدکودک خیلی بزرگ تر از چیزی بود که تصور میکرد، خیلی بزرگ، برای اینکه سقفش را ببینید باید سرش را بلند میکرد. خانم مدیر آنجا با مادرش صحبت میکرد. زن پیر و لاغر اندامی بود، با موهای بلوند و چین و چروک های بسیار زیاد. رجینا همانجا ماند. صدای بازی ها و جیغ و شادی بچه ها از اتاق های دیگر و بالای پله ها می آمد،اما خجالت میکشید. کیف صورتی اش را بغل گرفته بود و روی طرح دختر توت فرنگی آن ناخن میکشید. صدای جالبی میداد. و در یک چشم بههم زدن، مامان رفته بود.
خانم مدیر سمت رجینا آمد. رجینا آروم از سر جایش بلند شد. -"سلام رجینا خانم! خوش اومدی..! بیا بریم طبقه بالا،با بچه ها آشنا بشی! مطمئنم کلی خوش میگذره بهت! اینجا رو دوست داری؟" رجینا سرش رو آروم تکون داد و همراه خانم مدیر به سمت پله ها حرکت کرد. -"چه دختر خوب و آرومی!" رجینا کمی سرخ شد، نمیدانست چه بگوید -"ممنون.. " خانم مدیر او را به داخل اتاق بازی راهنمایی کرد. خانم دیگری چند لحظه با خانم مدیر صحبت کرد و بعد دست رجینا را گرفت. "چطوری خانم کوچولو؟" -"خوبم" "اسمت چیه؟" "رجینا" -"مثل.. جینا ؟" -" نه! رجینا. رجینا،یعنی ملکه" "خوشبختم رجینا! منم خانم مری هستم، حالا میتونی بری با بچه ها بازی کنی! " رجینا دست خانم مری رو ول کرد و داخل اتاق اومد.
رجینا دستشو دراز کرد تا خمیر قرمز رنگ رو برداره، رنگ مورد علاقه اش.اما دختری مو طلایی دستش را پس زد. "داری به قسمت من دست میزنی!" "کی گفته اینجا مال توعه؟" -"من میگم! من زودتر اومدم پس اینا مال منه! تو میتونی با اونا بازی کنی" دختر مو طلایی با انگشت های لاک زده اش اشاره ای به گوشه سفره کرد که تیکه های سفت و خراب و بد رنگ خمیر بازی قرار داشتند "ولی اونا زشتن! من اونا رو نمیخوام!" دختر موطلایی کنار دوستاش خندید و گفت :" تو اصلا شبیه دخترا نیستی! چرا کنار ما نشستی؟ " -" من دخترم!" -"نیستی نیستی !" "چرا دخترم!" "پس چرا موهات کوتاهه؟ تازه اشم کو دامنت ؟" رجینا دستش رو به سمت دختری که کنار دختر مو طلایی بود دراز کرد و گفت"اونم دامن نداره!" دختر مو مشکی با جیغ گفت :"دامن من دکمه داره! "
رجینا از سر جاش بلند شد و با اخمی گفت :" اصلا میرم نقاشی میکشم! تنهایی! "و سرشو برگردوند. هنوز میتونست صدای خنده هاشون رو بشنوه. قرار نبود اینجوری تنها بشینه. قرار بود دوست پیدا کنه، اما قطعا نه با اون دختر مو طلایی و آدمای اطرافش
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
نظرات بازدیدکنندگان (0)