ریشه افسانه ها و اسطوره ها از کجا میاد؟

حتما تا به حال کلی داستان های خیالی که با پند خاصی همراه هستند دیده یا شنیده اید،اما اینها از کجا الهام میگیرند؟

از اول انسان ها دنبال چیز هایی بودند که به صورت پند امیز نکته ای یا جمله ای مفید به انسان های دیگر بدهند.اینگونه شد که انسان ها به داستان های خیالی که پر از موجودات خیالی هستند را به وجود اورده اند و این داستان ها تا هم اکنون ادامه دارند و پندی را به دیگران میدهند

اصلیت این داستان های افسانه ای از ایران باستان،هند و مصر می باشند.شاید دلیل این باشد که این کشور ها به عنوان کشور های با اصالت و قدیمی شناخته میشوند.و حتی اسطوره های واقعی در قدیم و هم اکنون بودند و وجود دارند.

اسطوره و افسانه در تمام نوع بشر وجود دارد. هم‌چنان‌كه در نزد بوميان باستانی و بوميان استراليا هم بوده است. در هرجایی که اسطوره‌ها از آن‌جا آمده،  به انديشه‌های مافوق الطبيعه و نو، ارزشی خاص می‌دادند و يا با اسطوره و افسانه، برای تشريفات و آداب و عبادات قبيله، يک نوع حقانيت و استقلال ايجاد می‌کردند.

 پيدايش ريشه‌ی اساطير اوليه را در خواب‌ها و روياها هم می‌توان جست‌وجو كرد. این خواب‌ها و رویاها را بارها نَقل و تكرار کرده‌اند تا با آن‌ها برای سرآغاز و علت و معاني امور، تا حدی دليل و سببی پيدا كنند. هم‌چنين اساطير ممكن است از آن‌جا تكوين يافته باشد كه در يكی از روزهای نخستين، از شخصی كه دارای قوه‌ی پندار نيرومندی بوده، سوالاتی پرسیده‌اند، مانند: چگونه آسمان برافراشته شده است؟ عالم را چه كسی ساخت؟ اولین آدم از كجا آمد؟ چرا خرس دُمی شبیه حیوانات ندارد؟ چرا مار پا ندارد؟ آن مرد از قوه‌ی تصوير يا از خواب و خيال خويش پاسخ‌هايی برای آن پرسش‌ها يافته است. مخصوصاً اگر حكايات ساده‌ای از پيرمردان در اين‌باره شنيده و نقل كرده است و سپس خود بر آن چيزهايی افزوده باشد و رفته رفته اسطوره به‌ظهور رسيده است