خب سلام من دیروز یا چند روز پیش تو چارسو اسلایس گذاشته بودم که هرکس خاطره خندار دار داره بگه میخوام پست بسازم این شد که بعضیا گفتن اگه شما هم میخواینتو پارت بعد باشین تو کامنت ها بگین
.....
8 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
43 لایک
خوب یه خاطره دیگه دارم:سال پیش سر کلاس شیمی بودیم بعد یکی یه چیزی درباره بابام پرسید،منم یهو هول شدم گفتم(کدوم بابام؟)هیچی دیگه کلاس رفت رو هوا😂😂😂😂
عه منننننن
فکر کن ل.ز مدرسه بهت نامه عاشغانه بده و رفیقت عکسشو تو گروه درسی بزاره💔🦆
بعدشم دعوااااااااااااااااااااااااا
عه منم هستم🫡
یه بار درس زبان اموزشگاهمون درباره رستوران و غذا ها بود. بعدش استادمون، که مرد هم بود، از ما پرسید که شما ها بعد غذا تو رستوران چی می نوشید. منم خواستم بگم که من از غذا در رستوران نوشابه و یا دوغ می خورم به جاش گفتم من بعد از غذا در رستوران نوشابه و شیر می خورم🤣
فقط باید قیافه استادمون رو تو اون لحظه بعد از این جوابم می دیدین😂
من میتونم دوتا بگم؟
این خاطره برا همین امساله منم سال آخر مدرسه امه کلی سوتی های گنده میدم 😅 😂
یبارم کلاس چهارم بودم معلم گفت فارسی هاتونو در بیارید بعضی ها نیاورده بودن معلم گرفت از چند نفر بعد به ما داد که دونفره نگاه کنیم منو دوستم هم دعوا میکردیم که کتاب رو میز کی باشه بعد گفتیم سنگ کاغذ قیچی کنیم یهو معلم گفت از کلاس برین بیرون منو دوستمم رفتیم و تو سالن حرف زدیم😂😂
یه بار توی مدرسه عکس یه شهید دیدم که مدل بوده وجوون خب من نمیدونستم شهید شده به دوستام گفتم چقدر جذابه وک ر. ا. ش زدم خلاصه رفتیم سرکلاس گفتن که شهیده بود اون طرف منم رو زمین نشستم داشتم گریه میکردم وتو سر خودم میزدم جلو معلم میگفتم وایی که عاشق شدم وشکست عشقی خوردم وایی الان چرا شهید شدی میخواستم بیام خواستگاری الهی بمیرم دارم برات آتیش می گیرم وایی هنوز کت دامادی نخریدم برات خلاصه من زار میزدم و بچه هعی میخندیدن بهم
خاطره مال من نیست مال یکی از همکلاسی های کلاس زبانمه
یکبار پلیس اومده بود مدرسشون بعد طوریاک گرفته بود دستش میگفت اگه دیدید کسی از اینا دستشه زنگ بزنید سریع پلیس🙏