
توی این پست با مفهوم واقعی کلمهی "من" آشنا میشیم.
فلسفهی "من" دربارهی اینه که ما کی هستیم و چه چیزی ما رو "من" میکنه. سادهترین توضیحش اینه: "من" یعنی حس درونیای که داری و خودت رو به عنوان یک فرد خاص میشناسی. این حس از چیزهایی مثل فکرها، احساسات، خاطرهها و انتخابهات ساخته میشه. به عبارت دیگه، "من" یعنی همون کسی که وقتی میگی "من خوشحالم" یا "من فکر میکنم"، داری بهش اشاره میکنی. اما فیلسوفها دربارهی این سوال بحث میکنن: آیا "من" فقط بدن و مغز ماست؟ یا "من" یه چیز دیگهست، مثل روح یا ذهن؟ و اینکه "منِ ما" ثابت میمونه یا با گذشت زمان عوض میشه؟ به طور ساده، فلسفهی "من" میپرسه: "چرا حس میکنم که من، من هستم و نه کس دیگهای؟
پس بیاید باهم نظر چند تا فیلسوف رو بخونیم: 1. دکارت: "من فکر میکنم، پس هستم" دکارت میگفت شک کردن به همهچیز ممکنه، حتی به اینکه دنیا واقعاً وجود داره. اما یه چیز هست که نمیتونیم بهش شک کنیم: اینکه داریم فکر میکنیم. پس "من" یعنی همون چیزی که فکر میکنه. حتی اگه بدنت تغییر کنه یا از بین بره، اون چیزی که فکر میکنه (ذهن یا روح) باقی میمونه. مثال: وقتی میگی "من دارم تصمیم میگیرم چی بخورم"، دکارت میگه این "من" همون ذهن توئه.
2. جان لاک: "خاطرهها، من رو میسازن" لاک میگفت چیزی که تو رو "تو" میکنه، خاطرههایی هستن که از گذشتهات داری. اگه یادت باشه که بچگیات چطور بود یا دیروز چه کاری کردی، اینها هویت "منِ" تو رو میسازن. اما اگه این خاطرهها رو از دست بدی (مثلاً به خاطر فراموشی)، اون بخش از "من" هم از بین میره. مثال: کسی که همهی خاطرههاش رو فراموش کنه، از نظر لاک "منِ" قبلی خودش نیست
3. دیوید هیوم: "من ثابت نداریم" هیوم باور داشت که وقتی به درون خودت نگاه میکنی، هیچ "منِ ثابت" پیدا نمیکنی. فقط یه سری افکار، احساسات و خاطرههای موقتی میبینی. برای اون، "من" شبیه یه نمایش فیلمه که توش لحظهها سریع عوض میشن و هیچ چیز ثابت نمیمونه. مثال: امروز احساس شادی میکنی، فردا ناراحت، و هر لحظه یه چیز متفاوتی تجربه میکنی. این "من" ثابت نیست.
4. شوپنهاور: "من خواستههام هستم" شوپنهاور میگفت "من" یعنی چیزی که میخوای و آرزوش رو داری. تمام زندگی ما تحت تأثیر خواستهها و نیازهای ماست. مثلاً اگه دنبال خوشبختی، موفقیت، یا هر چیز دیگهای باشی، اون خواستهها هویت "من" رو میسازن. مثال: وقتی میگی "من میخوام هنرمند بشم"، این خواسته بخش بزرگی از "من" توئه.
5. سارتر: "من رو خودم میسازم" سارتر باور داشت که "من" از قبل مشخص یا ساخته نشده. هر لحظه با انتخابهامون داریم "منِ" خودمون رو شکل میدیم. یعنی تو آزادی که تصمیم بگیری چه کسی باشی، حتی اگه گذشتت چیزی دیگه رو نشون بده. مثال: اگه تصمیم بگیری از فردا یک نویسنده یا هنرمند بشی، این انتخاب جدید "من" تو رو تغییر میده.
6. بودا: "من توهمه" بودا میگفت چیزی به اسم "منِ دائمی" وجود نداره. همهچیز، از جمله احساسات و فکرهای ما، مدام در حال تغییره. این یعنی وقتی میگی "من"، داری به یه چیز موقتی اشاره میکنی، نه یه چیزی که همیشه همونطور بمونه. مثال: حس "من" شبیه یه شعله شمعه؛ همیشه روشنه، اما شکلش لحظه به لحظه تغییر میکنه.
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
جالب بود
خسته نباشی
مچکرمم
ادیتات عالین
وای ممنونن🌷
ادیتت نازه🙇🏻
مرسیی🌷
جان لاک همون پیرمرده ای که توی لاست بو_
تو کی هستی که اینجوری به دل نشستی ؟
میشه بگی دقیقا ادیت هاتو تو چه برنامه ای میزنی یا عکسای رو کاور تو چه میزنی توی پینترست که بالا میاد.
راستش چند وقته ادیت خیلی داغون شدن
کاورام و خودم ادیت زدم، نصف شون با اینشات بوده نصفش با پیکسارت اما توی پینترستم بخوای هست
برای استیکرای روی کاورت چی سرچ کردی توی پینترست؟
ممنون میشم اگه بگی.
Sticker png
درکل هر طرحی بخوای باید اسمش و به علاوهی png سرچ کنی
مرسی💗
کاور از خودت؟
آره خودم ادیت زدم
خیلییییییی خوشگلن
وای مرسیی😭
تولدت مبارک
مرسیی😭
من من توتو کشیدم کیرو؟😐
چی
.یاد وسطی های دبستان افتادم😂