خب این پارت ۲ رویای من هست ولی اسمش رو تغییر دادم
آیسا چند بار نزدیک بود خوابش ببرد اما یا صدایی از بیرون اتاقش مانع به خواب رفتنش می شد یا یک قسمت از بدنش دچار خارش می شد . دیگر کم کم داشت می ترسید هرگز به خواب نرود. در نهایت بالاخره توانست به خواب برود. او داخل تخت خوابش در جهانی دیگر بلند شد. او در این دنیا تک و تنها زندگی می کرد که مایه آسایشش بود.بعد از خوردن یک نان تست با عجله از خانه خارج شد.
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
2 لایک
عالی بود
فرصت