اینم پارت 5 🦋✨
خب، حالا بگذارید از روزهای هیجانانگیز بعد از قبولیم بگم. بعد از اینکه زبان کرهای رو یاد گرفتم، حس میکردم که به دنیای جدیدی نزدیکتر شدم. هر روز چند کلمه جدید یاد میگرفتم و سعی میکردم جملات رو به درستی بگم. این کار به من اعتماد به نفس میداد و حس میکردم که دارم برای سفر به کره آماده میشم.
یک روز، تصمیم گرفتم که به کمپانی وای جی زنگ بزنم. قلبم تند تند میزد، اما میدونستم که باید این کار رو بکنم. وقتی تماس گرفتم، صدای یک خانم مهربون رو شنیدم که به من گفت: "سلام! خوش آمدید به وای جی. چطور میتونم به شما کمک کنم؟" با کمی استرس، گفتم: "سلام! من ا.ت هستم و میخواستم دربارهی سفر به کره بپرسم."
بعد از چند دقیقه صحبت، فهمیدم که کمپانی هزینه سفر به کره رو میریزه. وقتی این خبر رو شنیدم، حس میکردم که دارم پرواز میکنم! این یعنی من واقعاً به کره میرم!
5 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
4 لایک
نظرات بازدیدکنندگان (0)