هیجان انگیز
الیا : اوف بابا ساکت شین حالم بهم خورد
مرینت و آدرین: حسود 😌😌
الیا : ببندین
مرینت با خنده : آرزو بر الیا عیب نیست .
در همین زمان الیا با جیغ : گمشو مرینت تا نزدمت
از زبان مرینت: من و الیا داشتیم بحث می کردیم که پدر و مادرم وارد شدن . من همیک تعظیم سلطنتی کردم و بااحترام سلام کردم . آدرین هم همین طور
_ سلام پدر
_ سلام مرینت اینجا چی کار میکنی؟ نباید در کشور خورشید باشی و این آقا کیه کنارت ؟ نکنه فرار کردی؟
آدرین: ام خب من آدرین اگرست ام نخیر فرار نکردیم .
پدر مرینت : 🤐🤐🤐
مرینت : پدر ما یک بحث خصوصی با شما داریم.
مارگارت و ماریا ،: مرینتتتتتتت
مرینت : سلام بر خواهران گرام در ضمن من الان ملکه ام نباید باهام این طور صحبت کنید .
مارگارت زد تو سر مرینت و گفت: خاک تو سرت مغرور
آدرین: شما کی باشید ؟ چرا هنسر من رو زدین؟
مارگارت : واو مرینت اگه میدونستم این قدر خوشتیپه خودم می اومدم جات
آدرین : بهتر نیومدی من فقط مرینت رو دوست دارم
پدر مرینت: اهم شما کار نداشتید؟
7 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
35 لایک
وای ازت ممنونم دارم میترکم چقدر واسشون خوشحالم
اجی پارت بعد رو گذاشتی ؟؟
سلام ممنونم از همه
ممنون اجی هستی
هورااا اومد 🥰 مشاالله قربون خودم برم چقدر زود این پارت رو دیدم🙄😂😂
عالی بود
عالی بود
عالی بود
محشر بود بعدی رو بزار
عععاالللییی بودد ببعععددییی
عااااااالی بود
به تست های منم سر بزن