10 اسلاید پست توسط: 𝑨𝒎𝒊𝒙 انتشار: 3 ساعت پیش 2 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
های دوستان چطورید
در روانشناسی انگیزه، نظریه تعادل (به انگلیسی: Balance theory) نظریه تغییر نگرش است که توسط فریتز هایدر پیشنهاد شده است. این انگیزه انسجام شناختی را به عنوان انگیزه ای برای تعادل روانشناختی مفهوم سازی میکند. انگیزه قوام، تلاش برای حفظ ارزشها و عقاید شخص در طول زمان است. هایدر اظهار داشت اگر روابط تأثیرگذاری در یک سیستم چند برابر شود تا نتیجه مثبتی حاصل شود، «احساسات» یا روابط دوستانه متعادل میشوند.
در مبحث تجزیه و تحلیل شبکههای اجتماعی، تئوری تعادل فرمت پیشنهادی توسط فرانک هری و دوروین کارترایت است. این نظریه قالب بحث سمپوزیوم کالج دارتموث در سپتامبر ۱۹۷۵ بود.
تعادل به حالتی اطلاق میشود که در آن نیروها یا عوامل متضاد در یک سیستم به گونهای با یکدیگر تعامل میکنند که هیچ یک از آنها تمایل به تغییر وضعیت خود ندارند. در این حالت، سیستم در یک وضعیت پایدار قرار دارد و هرگونه تغییر در یکی از عوامل میتواند منجر به تغییر در سایر عوامل شود، اما تا زمانی که این تغییرات متعادل نشوند، وضعیت کلی سیستم ثابت باقی میماند.
به طور خلاصه، تعادل به معنای عدم تمایل به تغییر و وجود ثبات در یک سیستم است. این مفهوم در زمینههای مختلفی از جمله اقتصاد، فیزیک، زیستشناسی و علوم اجتماعی کاربرد دارد و میتواند به صورت تعادل جزئی (در یک بازار خاص) یا تعادل عمومی (در چندین بازار همزمان) تعریف شود.
ما در کل دو نوع تعادل داریم
• تعادل عمومی: در این نوع تعادل، همه بازارها به طور همزمان در وضعیت تعادل قرار دارند.
• تعادل جزئی: این نوع تعادل تنها به یک بازار خاص اشاره دارد و فرض میکند که سایر بازارها ثابت هستند.
تعادل عمومی (General Equilibrium) به وضعیتی در اقتصاد اطلاق میشود که در آن تمامی بازارها به طور همزمان در تعادل قرار دارند. به عبارت دیگر، در این حالت عرضه و تقاضا در تمام بازارهای موجود برابر است و هیچ نیرویی برای تغییر قیمتها یا مقادیر تولید وجود ندارد.
در تعادل عمومی، رفتار اقتصادی تمامی عوامل (مانند مصرفکنندگان، تولیدکنندگان و دولت) در نظر گرفته میشود و تأثیرات متقابل بین بازارهای مختلف تحلیل میشود. این مفهوم به ما کمک میکند تا درک کنیم که چگونه تغییر در یک بازار میتواند بر سایر بازارها تأثیر بگذارد و چگونه سیاستهای اقتصادی ممکن است به تعادل کلی اقتصاد منجر شوند.
مدلهای تعادل عمومی معمولاً شامل تعدادی معادله هستند که نشاندهنده روابط بین متغیرهای اقتصادی مختلف میباشند و میتوانند برای تحلیل اثرات تغییرات اقتصادی، سیاستهای مالی یا تغییرات خارجی استفاده شوند.
به طور خلاصه، تعادل عمومی یک وضعیت پایدار در اقتصاد است که در آن تمامی بازارها به طور همزمان در تعادل قرار دارند و هیچ نیرویی برای تغییر قیمتها یا مقادیر وجود ندارد.
تعادل جزئی (Partial Equilibrium) به وضعیتی در اقتصاد اطلاق میشود که در آن تنها یک بازار خاص مورد بررسی قرار میگیرد و تأثیرات آن بر سایر بازارها نادیده گرفته میشود. در این حالت، تحلیلگر به بررسی عرضه و تقاضا در یک بازار خاص میپردازد و فرض میکند که سایر بازارها ثابت باقی ماندهاند.
در تعادل جزئی، قیمت و مقدار تعادلی در بازار مورد نظر تعیین میشود و تغییرات در عوامل مختلف (مانند تغییر در قیمتها، درآمد مصرفکنندگان یا هزینههای تولید) تنها بر روی آن بازار خاص تأثیر میگذارد. این نوع تحلیل معمولاً برای بررسی اثرات تغییرات قیمت یا سیاستهای اقتصادی در یک بازار خاص به کار میرود.
به طور کلی، تعادل جزئی به ما کمک میکند تا درک بهتری از رفتار یک بازار خاص داشته باشیم، اما نمیتواند تأثیرات متقابل بین بازارهای مختلف را نشان دهد. در نتیجه، این نوع تحلیل ممکن است در برخی موارد محدودیتهایی داشته باشد و برای تحلیلهای جامعتر نیاز به استفاده از مدلهای تعادل عمومی باشد.
تعادل به ۲ مدل تقسیم میشود نئوکلاسیک و مدل تعادل عمومی
تقسیم میشود.
مدل تعادل نئوکلاسیک یک چارچوب نظری در اقتصاد است که به تحلیل رفتار اقتصادی افراد و بازارها میپردازد و بر اساس اصول عرضه و تقاضا، قیمتها و تصمیمگیریهای عقلایی بنا شده است. این مدل به بررسی چگونگی تعیین قیمتها و مقدار کالاها و خدمات در یک بازار رقابتی میپردازد و فرض میکند که بازارها به طور خودکار به سمت تعادل حرکت میکنند.
ویژگیهای اصلی مدل تعادل نئوکلاسیک:
1. عقلانیت اقتصادی: فرض میشود که افراد و بنگاهها تصمیمات خود را بر اساس هدف حداکثرسازی منافع (برای مصرفکنندگان) و حداکثرسازی سود (برای تولیدکنندگان) اتخاذ میکنند.
2. رقابت کامل: بازارها فرض میشوند که رقابتی هستند، به این معنا که تعداد زیادی خریدار و فروشنده وجود دارد و هیچکدام از آنها نمیتوانند قیمت را به تنهایی تعیین کنند.
3. تعادل بازار: در این مدل، تعادل زمانی حاصل میشود که مقدار عرضه برابر با مقدار تقاضا باشد. در این حالت، قیمتها ثابت میمانند و هیچ نیرویی برای تغییر آنها وجود ندارد.
4. انعطافپذیری قیمت: قیمتها به طور آزادانه تغییر میکنند تا تعادل بین عرضه و تقاضا برقرار شود. اگر قیمت بالاتر از سطح تعادلی باشد، مازاد عرضه ایجاد میشود که باعث کاهش قیمت خواهد شد. برعکس، اگر قیمت پایینتر از سطح تعادلی باشد، مازاد تقاضا ایجاد میشود که موجب افزایش قیمت خواهد شد.
5. تحلیل جزئی: مدل تعادل نئوکلاسیک معمولاً به تحلیل جزئی محدود است و تأثیرات متقابل بین بازارهای مختلف را در نظر نمیگیرد.
▎نتیجهگیری:
مدل تعادل نئوکلاسیک ابزاری مفید برای تحلیل رفتار بازارها و پیشبینی تغییرات اقتصادی است. با این حال، انتقادات متعددی نیز به این مدل وارد شده است، از جمله فرضیات غیرواقعی درباره عقلانیت کامل، اطلاعات کامل و رقابت کامل، که ممکن است در دنیای واقعی وجود نداشته باشند.
مدل تعادل عمومی (General Equilibrium Model) یک چارچوب نظری در اقتصاد است که به تحلیل همزمان تمامی بازارهای یک اقتصاد و تعاملات بین آنها میپردازد. این مدل به بررسی چگونگی تعیین قیمتها و مقادیر کالاها و خدمات در یک سیستم اقتصادی پیچیده میپردازد و تأثیرات متقابل بین بازارها را در نظر میگیرد.
ویژگیهای اصلی مدل تعادل عمومی:
1. تعادل همزمان: در این مدل، تعادل در تمامی بازارها به طور همزمان بررسی میشود. به این معنا که تغییرات در یک بازار میتواند بر دیگر بازارها تأثیر بگذارد و این تأثیرات باید در تحلیل لحاظ شوند.
2. تعامل بین بازارها: مدل تعادل عمومی به بررسی روابط و تعاملات بین بازارهای مختلف، مانند بازار کالاها، خدمات، کار و سرمایه میپردازد. این تعاملات میتوانند به شکل تغییرات قیمتها و مقادیر عرضه و تقاضا در بازارهای مختلف نمایان شوند.
3. عقلانیت اقتصادی: مشابه مدل تعادل نئوکلاسیک، فرض میشود که افراد و بنگاهها تصمیمات خود را بر اساس حداکثرسازی منافع و سود اتخاذ میکنند.
4. انعطافپذیری قیمت: قیمتها در این مدل نیز به طور آزادانه تغییر میکنند تا تعادل بین عرضه و تقاضا برقرار شود. با این حال، تغییرات در یک بازار ممکن است بر قیمتها و تعادل سایر بازارها تأثیر بگذارد.
5. تحلیل کلان: مدل تعادل عمومی معمولاً برای تحلیل مسائل کلان اقتصادی مانند تأثیر سیاستهای مالی و پولی، تغییرات تکنولوژیکی، یا شوکهای خارجی استفاده میشود.
▎نتیجهگیری:
مدل تعادل عمومی ابزاری قدرتمند برای درک پیچیدگیهای اقتصاد و بررسی اثرات متقابل بین بازارها است. این مدل به اقتصاددانان کمک میکند تا پیشبینیهای دقیقی درباره تأثیر سیاستها و تغییرات اقتصادی انجام دهند. با این حال، به دلیل پیچیدگیهای آن، مدلهای تعادل عمومی ممکن است نیاز به محاسبات پیچیده و دادههای زیادی داشته باشند.
دوستان پست به پایان میرسه
ناظر لطفا رد نکن🌼🫐
10 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
3 لایک
پستت خیلی خوب بود♥️🫂
امیدوارم در آینده یکی از بهترین کاربر ها بشی☺️👍🏻
اگه میشه لطفا به پست و اسلایس های منم سر بزنید🙃🤍
بک هم میدم😉🤯
ادمین زیبارو پین؟☺️🫂
فرست؟