............
یک دختر بود که همسن و سال خودم به نظر میرسید. موهایش فرفری و بلند بود و کاملا بور. عینک عجیبی با طلق های آبی و قرمز روی چشمش بود. برخلاف من که شلوار مشکی کتان و بلوز آستین کوتاه مشکی به تن داشتم که آستینهایش مدل سوراخ بود و نخهای مشکی از بینش رد میشدند (چرا خودمو خسته میکنم یدفعه بگم مثل بلوز بلاجان دیگه)، بلوز آبی رنگی با یک شلوار صروتی قرمز پوشیده بود و مجله ای را چپکی دستش گرفته بود.
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
8 لایک
بچه ها پارت بعدش رو چهار بار گذاشتم رد شد فکر نکنین عاف شدما
رمان قضاوت پ۴ به لیست ⚡️Harry Potter افزوده شد.
توسط Hermione Snape
وای ممنون عشخم
ب خاطر تو میرم همین الان ادامشو بذارمع
❤️❤️
:)
عاشق رمانت شدم😃😍🤩🤩
وای ممنون (راستی یه پارت گذاشتم رد شد دوباره میذارم امیدوارم تایید شه )
وای خیلی بده بعضی موقع ها رد میکنن. من خودم هم دارم یه رمان مینویسم بعضی وقتا خیلی زود منتشر میشه و این خیلی به آدم انرژی میده ولی بعضی وقتا زود رد میشه یا هزارسال طول میکشه بررسی شه آخرشم رد میشه( این آخریه خیلی بده)
امیدوارم زودتر منتشر شه منتظرم🤗
پارت بعد
منتظرماااااا
اوکی حتما ممنون از حمایت
😊
عه ، اومد بلاخره 🤠
یس:)
اره
:) حالا بازم منتظر باش یکی دیگه هم قراره به اکیپشون اضافه شه
کی بیا تو بخش پیام ها کار دارم باهات
فرست با افتخار
عشخم
بلاخره اومد امیدم به حقیقت پیوست
کی؟ لونا؟