قسمت سوم....
پدر روحانی کمی فکر کرد و گفت:_اونو قراره چجور گیر بندازید؟. مردها با این حرف پدر روحانی خنده ای کردند و همین باعث شد که پدر روحانی به حرفی که زده فکر کند که آیا خنده دار بوده که اینگونه به او خندیده اند یا خیر؟!.
یکی از آنان که زخمی روی گونه چپش داشت ابتدا نوشیدنی اش را سر کشید و گفت: _هیچ شکارچی ای تا الان نتونسته اونو گیر بندازه حتی توی جنگل تله بخاطرش گذاشتیم اما فقط زیر باران و نور آفتاب درحال زنگ زدن اند به جای اینکه بتوانند اون موجود رو گیر بندازند؛ بهتره شما ذهنتون درگیر این مسئله نکنید پدر، همه اهالی درحال تلاش اند که اونو بگیرند اما فعلا هیچ نتیجه ای نگرفته اند.بهتره شما هم به خانه خود بروید و از خارج شدن در شب خودداری کنید چون اون به هیچکس و هیچ چیزی رحم نمیکنه.
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
4 لایک
تست٫پستت عالی بود (:
امیدوارم در آینده
بتونی بهترین کاربر تستچی بشی ! 🪴
همینجوری ادامه بده و
از خودت بهترین و بساز !🌷
برات موفقیت های بسیاری آرزو میکنم 🌾
با آرزوی موفقیت :گورباعلی 🍁
راستی بک میدم 🤍
ممنون میشم به تستای منم یه سری بزنید🚀
پینشه آیا؟ 🥕
خیلی قشنگه عالیه😘
قربونت عسلم❤️