
سعی کردم کتاب ها تکراری نباشه حمایت شه 🥹🥹

پس از سال ها دوری از یکدیگر، تمام خانواده دیزی دارکر برای جشن تولد 80 سالگی نانا در خانه گوتیک در حال فروپاشی نانا در یک جزیره کوچک گرد هم می آیند. در نهایت برای آخرین بار با هم، وقتی جزر و مد فرا می رسد، آنها برای هشت ساعت از بقیه جهان دور می شوند.خانواده از راه می رسند، هر یک از آنها رازهایی را در خود دارند. سپس در نیمه شب، با طوفان شدید، نانا مرده پیدا می شود. و یک ساعت بعد، یکی از اعضای خانواده بعدی… به دام افتاده در جزیره ای که در آن شخصی یکی یکی آنها را می کشد، تاریک ها باید قبل از اینکه جزر و مد فرا برسد و همه چیز فاش شود، راز فعلی و همچنین اسرار گذشته خود را حساب کنند اینو خودم تازه پیدا کردم واقعا عالیهه

کتاب رویای دویدن قصه زندگی جسیکای 16 ساله را روایت میکند؛ او یک دوندهی حرفهای و ورزشکاری موفق است. ناگهان در یکی از روزهای معمول مدرسه، برای جسیکا تصادفی هولناک اتفاق میافتد و بهجز پایش، صمیمیترین دوست خود را از دست میدهد. این دختر نوجوان به زودی با چهره خشن و ناعادلانه جهان روبهرو میشود

روزی روزگاری بود که هر سال مردم کره جنوبی دختری زیبا را به اعماق دریا میانداختند تا عروس خدای خدایا(خدای دریا) باشد و به این ترتیب، خدای دریا سیلها و طوفانهای رعدآسا را از مردم دور نگه دارد و برکت را از زمینهای روستاها دریغ نکند. سالها از پی هم میگذشت و دختران یکی بعد از دیگری، تقدیم خدای دریا میشدند، تا اینکه یک سال دختری بیباک به نام مینا، به جای عروس دریا خودش را به آب میاندازد. مینا مصرانه به دریای خروشان هجوم میبرد و در اعماق آن فرو میرود. در دنیای شگفتانگیزِ زیر دریا، مینا قدم به سرزمین ارواح و خدایان میگذارد تا طلسمی را بشکند که سد راه عشق است و از این راه سرزمینش را نجات دهد.

این داستان روایت ماجراجوییهای پسری به نام پات است که علاقه شدیدی به سفر در اعماق زمین دارد. پات با برادرش کوپ و پدر و مادرش زندگی میکند. والدین پات و کوپ که هر دو دانشمند هستند، انتظار نبوغ و استعداد شگرفی از فرزندانشان دارند؛ اما آن دو پسرانی با بهره هوشی متوسط اما علاقمند به انجام کارهای پرخطر هستند. پات شخصیتی منحصر به فرد و حتی میتوان گفت عجیب دارد، او پسری منزوی است و با همسالانش ارتباط چندانی ندارد. او که تنها دوست صمیمیاش برادرش است، پیشنهادی وسوسه انگیز به کوپ میدهد و نقشۀ سفر به اعماق زمین را عملی میکند... پرتقال همیشه کتایاش عالیه 👍

در سرزمینی دور، اکثر منابع طبیعی توسط انسانها نابود شدهاند. هوا بسیار آلوده است و دیگر گُلی نمیروید. کسی در این سرزمین نمیخندد و شادی از عجیبترین چیزها به شمار میآید. خ*ود.ک*ش.ی کردن در این سرزمین بسیار رایج است زیرا مردمش دلیلی برای زنده ماندن ندارند مردم برای پایان دادن به زندگی تلخ خود به مغازه خ*ود.ک*ش.ی میآیند تا شیوهی خ*ود.ک*ش.ی خود را انتخاب کنند. مغازهای که در آن پر از ابزار و وسایل خ*ود.ک*ش.ی است. همه ابزارآلات برای این کار در آن مغازه پیدا میشود. از انواع مختلف س*م، طنابهای دار، سلاحهای کمری، ویروسهای کشنده و... که برای این کار مناسب هستند؛ یک فروشگاه خاص که به آدمها کمک میکند تا از شر زندگی خلاص شوند. خانواده تواچ صاحب این مغازهی خ*ود.ک*ش.ی است. آنها به کسانی که میخواهند خ*ود.ک**ش.ی کنند خدمات میدهند. این خانواده انواع شیوههای گوناگون برای تمام کردن زندگی مشقتبار را به آنها پیشنهاد میکنند. این خانواده یک دختر به اسم مرلین و یک پسر به اسم ونسان دارند..... اوفف زیاد شد 🤗

هر سال، مردم شهر پروتکتریت یک نوزاد را به جنگل میبرند و او را بهعنوان قربانی به جادوگری که در جنگل زندگی میکند، تقدیم میکنند تا از خشمش در امان باشند. اما در واقع، این جادوگر که زان نام دارد، نوزادان را نمیکشد؛ بلکه آنها را نجات میدهد و به خانوادههایی در شهرهای دیگر میسپارد. در یکی از این روزهای قربانی،بهطور تصادفی نوزادی به نام لونا را با نور ماه تغذیه میکند و به او نیروی جادویی قدرتمندی میبخشد. به علت همین اتفاق، زان تصمیم میگیرد لونا را بهعنوان دختر خود بزرگ کند. اکثر کتابخونا اینو خوندن یا شنیدن 😉
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
دروددد
تستت عالی بود ✨️❤️
من کتابه قلب ، تخم مرغ و همه چیز شکستنی رو پیشنهاد میکنم خیلی الهام بخشه و خیلیییی قشنگه حتما پیشنهاد میکنم 🤌🏻✨️🌱
علیکک
خیلی ممنون 🌹😍