13 اسلاید صحیح/غلط توسط: 🔥Kipper انتشار: 4 سال پیش 187 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
حرفی ندارم ، بریم سراغ داستان
این قسمت : دادگاه
سکوت....سکوت.....سکوت..... قاضی استار : دِ نمیخواین حرفی بزنین؟ هکاپو : ما چرا اینجاییم ؟ استار :یکی از شما اعضای کمیسیون دیپر مارو دزدیده بود و بجاش یه دیپر فیک داده بود به ما...و طبق نظریه کاراگاه استار ، یدونه خیانتکار بین شماهاست 😠 اسکلت :پوفف این مسخره ترین دلیلی بود که تا حالا تو عمرم شنیدم ، رامبیلوس : آره من وسط خوردن بستنی بودم که منو اوردی اینجا !! قاضی استار : سکوت دادگاه رو رعایت کنید 😠 خیل خب جناب کاراگاه استار بفرمایید ،، کاراگاه استار : خیلی ممنون قاضی استار که به من حق حرف زدن دادین ،، هکاپو : چرا داری با خودت حرف میزنی ؟ قاضی استار : سکوت بگیر 😠 کاراگاه استار : خیل خب چند شب پیش ساعت 10:25 دقیقه دیپر اصلی رفت تا یکم قدم بزنه ،، ولی تا صبح برنگشت و بجاش اون دیپر فیک ساعت 12:10 دقیقه صبح اومد پیش ما ،، یکی از همکارانام یعنی کاراگاه میبل هم ، رد گوشی دیپر رو داخل اتاق اعضای کمیسیون پیدا کرد...همه اینا مارو داره به شما ها میرسونه ، اما فقط یک نفر از شما پتانسیل دزدیدن دیپر رو داره...رامبیلوس رو باید اف کرد چون شب حادثه تو دستشویی گیر کرده بود ،، رامبیلوس : ایول من اف شدم خداحافظ بدبختا 😂 هکاپو : ازش متنفرم 😑
قاضی استار : حالا هکاپو تعریف کن شب حادثه کجا بودی ؟
هکاپو : من ساعت 10:25 دقیقه داخل اتاق آتشینم بودم و داشتم کابوس دیپر میخوندم ، کاراگاه استار : بهتره یه سر به دوربین های امنیتی بزنیم ،، پلیس استار : طبق دوربین های امنیتی شخص هکاپو داخل اتاقش نبوده هکاپو : دوربین های امنیتی غلط کردن با شما ، قاضی استار : هکاپو اعتراف کن دیشب کجا بودی ؟ هکاپو : اممم...امم...باشه...دیشب داشتم تام و جری میدیدم ، قاضی استار : خب ، بیخیال هکاپو ، تو هم اف شدی ،، هکاپو : باشه ایوللل
قاضی استار : خب خب خب ، اسکلت ،،، اسکلت : باور کنین کار اونایی بود که خیلی راحت اف شدن ،، قاضی استار : فقط بگو تو دیشب کجا بودی ،، اسکلت : صبر کنین...پلیس استار ،، هکاپو توی کدوم اتاق داشت تام و جری میدید ،، پلیس استار : الان چک میکنم دادا ،، خب هیچکدوم از اتاقا ، کاراگاه استار : پس یعنی هکاپو کجا داشته تام و جری میدیده ؟ شاید تو یه اتاق مخفی وقتی داشته دیپرو شکنجه میکرده تام و جری دیده ،، قاضی استار : ممکنه یه سوء تفاهم پیش اومده باشه ! کاراگاه استار : قاضی تو داری پشت هکاپو رو میگیری پس تو هم باهاش همدستی ،، قاضی استار : من قاضیم احمقا ، پلیس و کاراگاه استار : حمله به قاضی ،، (ذهن اسکلت : این دختر فقط بلده خودشو جای قاضی و پلیس و کاراگاه بزاره و خود درگیری انجام بده ،، بهتره تو این خود درگیریش آروم در افق محو شم..
اسکلت : عجب اوضاع مسخره ای بود.هکاپو : چخبر گناهکار اصلی ، اسکلت : پس تو میدونی که من دیپر رو دزدیدم هکاپو : از همون اول میدونستم ،، ساعت 10:25 دقیقه وقتی داشتم توی انباری که هیچ دوربینی نداشت تام و جری نگاه میکردم ،، صدای پاهای تو میومد که داری میری سمت یه جایی ،، من زیاد توجه نکردم ،، ولی از همون شب به بعد رفتار تو خیلی ضایع شده بود..برای همین فهمیدم اون کار تو بود ‼
اسکلت : براووو خوشم اومد ( اسکلت یه مشت زد به سمت هکاپو ) هکاپو : انتظارشو داشتم ،،، هکاپو و اسکلت شروع کردن به جنگیدن با همدیگه ،، هکاپو : این همه مدت...واقعا که...اون بز پیر میدونست روح خبیثی داری...اما تورو به اعضا کمیسیون اضافه کرد...اسکلت : اینکار فقط بخاطر مردم ماست ! هکاپو : منظورت چیه ؟ اسکلت : ویل تهدید کرده بود که اگه از شر اون میبل و دیپر خلاص نشیم کل مردم رو تحت کنترل خودش میگیره..اون به من گفته بود طلسم لورست رو براش بدست بیارم ، اون گفت طلسمو خودش پیدا کرده و فقط نیاز داره به دیپر و میبل ، به من گفته بود باید از دیپر پاینز شروع کنم ، ولی اون بچه خودش با پای خودش افتاد تو دام ما..اگه ما میبل رو هم تحویل ندیم کل بعد ما به نابودی کشیده میشه..هکاپو : ن..نمیدونستم قضیه اینجوریه ،، اسکلت : ما باید صلاح مردم خودمونو بدونیم ،، خیل خب ، تو با من هستی ؟ هکاپو : خب من نمیتونم اینکارو کنم ، فقط یه بقیه در مورد کارت چیزی نمیگم ، اسکلت : همینشم عالیه ، اسکلت : باید برم سراغ میبل
ویل : امیدوارم از این سوپ خوشت بیاد..( دیپر عین وحشیا دستشو از لای میله های زندان دراز کرد تا سوپ رو بگیره اما ویل کاسه رو شوت کرد تو صورتش ) ویل : ههههه ، ولی دیپر با زبونش سوپ های ریخته رو خودش رو میخورد ،، ویل : تبدیلت کردم به یه موجود گرسنه و وحشی ، فعلا بمون و بپوس ،، دیپر اشک ریخت و به کار خودش ادامه داد
میبل : لا لا لالا لالالا لا لا لالا ، اسکلت : گرفتمش میبل : کمککک !!! ( اسکلت میبل رو داخل گونی کرد ) اسکلت : وقتشه برم ویل رو احضار کنم تا اونی که میخواد رو بگیره
اسکلت : شمع پنجم امادس ،، شمع دوازده خاموش شه ،، بعدش یکم نمک ،، و یکم سیر ،، شمع چهارم رو میچسبونیم به شمع اول ،، و حالا!!!! ویل : چیکارم داری مرتیکه ! اسکلت : قربان همونطور که خواستید میبل رو براتون آوردم..ویل : عالیه ! اسکلت : بفرمایید توی این کیسس ، ویل کیسه رو گرفت و قیب شد
برای این تیکه از داستان فکر کنم یه آنچه گذشت کوچولو نیاز دارین...((فورد : بالاخره دروازه سفر به میونی درست شد !! لودو :ما تونستیم!!!! من برم یکم آب از چشمه بخورم ،، لودو رفت تا آب بخوره ،، صدا : سلام ،، لودو : گمشو بینم دارم آب میخورم ، صدا : از لای درختا اومد بیرون ،، ویل : میخوام بهت یه فرصت طلایی بدم ، ( یهو چشای لودو بی مردمک شد ) ویل : آماده ای ؟....))[انچه گذشت تموم شد و میریم ادامه داستان ]ویل : سلام مردم آبشار جاذبه !!! شنیدم دروازه میونی رو ساختین ،، اما نه !!! من اجازه نمیدم ،، با کمک دوستم لیل ،، لیل : بله قربان ،، سوز :اون که لودوعه ،، ویل : شاید خنده دار باشه ولی این بار صدمیه که باز این پرنده احمق قراره بهتون حمله کنه ،، لیل با قدرت جادویی که بهت دادم این دروازه رو خراب کن!! فورد : نه واسه ی اون کلی زحمت کشیدیم ، لیل : حمله به دروازه ،، وندی : مردم ما باید جلو شو بگیریم ،، گروه ۱ حمله کنین بهش ،، گروه ۲ و ۳ کار محافظت رو دارن ، گروه ۴ فرضیه پردازی کنین چجوری از پسشون بر بیایم ،، همه گروه ها مشغول به کار شده بودن ،، ویل : این مسخرست ، بهتره خودمو خسته نکنم ، با اون قدرتی که به لودو دادم فرتی همشونو له میکنه
گروه ۴ داخل یه خونه درحال فرضیه پردازی...فورد : ما اینجا جمع شدیم تا فرضیه بدیم که چخبر شده ،، گروه ما تشکیل شده از من ، استن ، گیدن ، خرس چند سر...خرس چند سر : از نظر من و بقیه سر هام ما باید به اون سایفر آبی ضربه بزنیم تا تمرکزش تو کنترل کردن لودو از بین بره ،، استن : فرضیه داغونیه گیدن : چرا اسی ؟ استن : چون به خودم مربوطه مو ماستی ،، اصلا چرا این کوتوله باید توی تیم چهار باشه ؟ فورد : مشکلاتی که با هم داریم رو باید کنار بزاریم..فعلا مهم سالم موندن دروازست ، گیدن : با اینکه برام مهم نیست ولی حق با فورده ، استن : باید قبول کنیم که هممون قراره نابود بشیم ، گیدن : باورم نمیشه کنار کسی مثل اسی قراره بمیرم !! خرس چند سر : بابا مسخرشو در اوردین یعنی چی....فورد : ساکتتتتتتتتتت ،، سکوت همه جارا فرا گرفت ،، فورد : من یه فرضیه دارم . اسی ،، یادته اون روز اون ویدیو رو بهم نشون دادی که از دعوا بیپر و میبل بود ،، الان قضیه همونه ،، لودو عین همون روزی که دیپر تحت کنترل بیل اومد شده ،، و اون زمان بیپر با قلقلک شکست خورد ، شاید فرضیه احمقانه ای باشه ولی توی این شرایط بحرانی باید به همین فرضیه عمل کرد که لودو رو باید قلقلک بدیم ،، خرس چند سر ، به تمامی نیرو ها این فرضیه رو بگو ،، خرس چند سر : بله قربان : تمامی نیرو ها سعی کنید لودو رو قلقلک بدین !! ویل : اون الان چی بلقور کرد ؟ عجب اوضاع زاقارتیه 😬 لیل !!! ضد قلقلک فعال شد ! لیل : ای موجودات فانی ، قلقلک دادن من هیچ تاثیری نداره !! و لیل نصف نیرو هارو شوت کرد وندی : تیم ۲ وارد عمل شه !تیم ۳ همچنان محافظ باشن
خرس چند سر : این نقشه جواب نداد فورد : یعنی چی که جواب نداد !! گیدن : اون لعنتی کاری کرد که لودو ضد قلقلک بشه 😨😰 استن : بنظرتون احساس نمیکنید یه چیزی این وراست ؟ ( یهو منطقه ای که تیم ۴ توش بودن خود به خود خراب شد ) فورد : چی؟! غیر ممکنه ، چطور اینقدر سریع به دروازه رسید ، خرس چند سر : شاید مثلث آبی بهش نیرو داده باشه ، فورد : نه وایسا لودو اجازه نمیدم دستگاهم رو نابود کنی ، استن : صبر کن فورد !
فورد : لودو ماییم دوستات ، لیل : شما یه مشت موجود فانی هستید ، لیل یه لگد خیلی خیلی محکم زد به دروازه ، ذهن فورد : این ریسک بزرگیه ولی...اهرم رو میکشممم!!! لیل : فراررررر ویل : احمق دروازه رو خراب کن !! فورد : این دروازه منو میبره به میونی ، باید قبل از خراب شدنش توسط لودو خودمو به میونی برسونم...بعد از رفتنم دیگه دروازه باز نمیشه ، استن : صبر کن فورد ، خیلی وقت پیش تو توی یه دروازه رفتی و برنگشتی ، اما من تورو برگردوندم ، دوباره میخوای منو تنها بزاری ؟ فورد لبخند زد و گفت : ایندفعه برمیگردم ،، استن : نه فورد وایساااا
فورد :من وارد دروازه شدم...معلوم نیست چی پیش بیاد...
13 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
12 لایک
پارت 14 کی میاد
به جان خودم همین الان من ثبتش کردم نمیدونم چرا نیومده هنوز
جیغغغغ عالی بود
راستی دختری یا پسر🤔البته مهم نی کلا میخوام بدونم
جیغغغغغغغ
پسر
منم 😎😎
نایس 🙂🙃
عالییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی بود
بدبخت دیپر😂
ممنوننننننننن
آره 😂 عین حیوونا شده
من اگر توی اون داستان بودم با جفتک میرفتم تو صورت ویل😂
😂😂😂😂😂
بله من در این حد وحشی میباشم😂
بیا برو تو قفست تا به کسی صدمه نزدی 😂🤣
من با قفس نمیسازم شرمنده😂
مانندددد شخصیت انداین در اندرتیل به سمتتت نیزه پرت میکنویممممم
اگه پرت کنی همچین میگیرمش پرتش کنم سمت خودت که حالت جا بیاد😂تازه من اگر تورو ببینم یک بلایی سرت میارم فقطم بخواطر اینکه دیپرو تو داستان مثل حیوون کردی😂
پیدام کنی؟
شتر در خواب بیند پنبدانه🙃😁
گفتم اگر ببینمت😂نگفتم وقتی ببینمت که😂در اصل این اگر یعنی نمیبینمت ولی اگر قرار بود ببینمت میکشتمت😂
که نخواهی هم دید (:
میدونم😂پس به جاش نفرینت میکنم😂
حواست هست من کیم ؟😂
من کیپر جزوی از شیاطینم و میتونم خیلی راحت نفرین تورو رد کنم
حرف نزن شربت میبل میدم به خوردتا😂
عالی بود
ممنون
جیغغغغغغغغ اولین نظر عالی بود
جیغغغغغغغ ممنون