های like and kament please
یونگی بد جور داغ کرده بود ولی خودشو نگه داشت
بازی کردن و به یونگی افتاد
جین یه چشمک به جیهوپ زد و جیهوپ گفت : تا به حال عاشق شدی ؟ اسم عشقت بگو ،،،،،، شوگا و ا.ت چشماشون گرد شد، یونگی یه نگاه به ا.ت کرد و گفت : این چه سوال مزخرفیه ؟
جیهوپ : سوالی بود که به تو رسید
یونگی تا اومد حرف بزنه ا.ت : من برم الان میام (بچم تاقت نداشت عشقش جلوش اسم یه دختر دیگه بگه ) یونگی : .................... نقطه جوابشه )
ا.ت یه ۵ دقیقه ای اون طرف وایساد بعد اومد
نامجون به یونگی گفت برای ا.ت بگو چی گفتی یونگی : خودت بگو
نامجون : یونگی گفت مننن عاشق شدم نمی تونم اسمشو بگم ولی تو این جمع نیس ،،،،،، ا.ت یکم اشک تو چشماش جمع شد
بچه ها اومدن بازی ادامه بدن که ا.ت و یونگی هم زمان گفتن : من دیگه نمیام ، شوگا : من خوایم میاد ا.ت : منم باید برم
بچه ها : باشه شما برید ما بازی ادامه می دیم
8 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
0 لایک
نظرات بازدیدکنندگان (3)