می دونم قسمت قبل گفتم که مردن اما جزو داستان بود و این داستان ادامه دارهو بریم که ادمش رو بنویسیم
از خواب بیدار میشی و میبینی که تو یه اتاقی و ادوارد هم پیشته از ادوارد می پرسی که باز کجایی و ادوارد همچی رو برات توضیح میده که به همه گفته که ما مردیم و اینکارو چرده که بتونه به راحتی منو به خونم برسونه ادوارد تو رو به خونت میرسونه بهش چی میگی؟
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
0 لایک
🔮آینده ای در خواب🔮اولین داستانم هست بیا تو پیجم و به داستان منم سر بزن🤗 فالوم کنی فالویی بک میدم😜
من نوشته های قبلیایی که میگید رو نخوندمش ولی خب انگار خیلی جالب بوده؛
در ضمن میتونستی کلا از ادورس شروع کنی و توی اون خلاصه این پارت رو بگی چون نویسنده این داستان یه نفر دیگه هست و شاید دلش نمیخواسته، ولی خب به خاطر اسمش بازدید زیادی داشته به نظر
ببخشید اشتباهی اینجا نوشتم
به نظرت بعد اینکه دختره رفت ادوارد و نجات بده چی شد؟
اصلا وقتی نامه رو پیدا کرد که ادوارد اسیر شده، ادوارد اونجا چیکار میکنه؟
گنگ نوشتی...
دقیقا
تو اکانت قبلبت بهتر بودیا ?
به نظر من نویسنده اصلیش بهتر مینوشت و به نظر نمیاد که تو اصلا داستان رو خونده باشی و کلا داستانو عوض کردی
امید وارم خوشتون بیاد راستی دوستان من ادورس خون اشام رو هم ساختم در حال بررسی هستش و امید وارم وقتی منتشر شد ازش خوشتون بیاد❣️❣️
ببخشید که اینو میگم ولی خیلی مسخره بود
من دوستشمولي الن ميپرسم چراااااااااااااا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
منتظرم تا ادورس خون اشام رو هم بنویسی
دوس دارن درمورد بچه هامون بدونم
من ريانا هستم ايلين.))))) عالييييي
میدونم ریانا اسمت و عکست همونه نمیخواد بگی