سلام بچه ها این قسمت دوم هست همانی که بهتون قول داده بودم پس بزنیم بریم .
توی اتاقم برگشتم که پدرم اومد و گفت(هنوز نخوابیدی آدرین؟)
آدرین(نه پدر)
پدرش(چه خوب چون میخوام یه چیزی بهت هدیه بدم)
اون یه عکس از کودکی آدرین بود چون آدرین خیلی دوست داشت بدونه عکس از کودکیش داشته باشه برای همین پدر و پسر همدیگر رو بغل کردن.
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
8 لایک
👍🏻
♡♡
👍
♡♡