سلام دوستان اینم از پارت سوم همین الان لایک کنید و در اخر کامنت یادتون نره
اول بالا رو بخونید
خوندید
خب بریم شروع داستان
مری:یک هفته ای شده که ما اینجاییم و پدر مادرم صبحا میرن سراغ کارشون توی این یک هفته هم سه چهار بار ارباب شرارات چند نفرو شرور کرده اما کت به تنهایی از پسشون بر اومده الان هم حوصلم سر رفته چون مامان و بابام رفتن بیرون و تا شب گفتن بر نمی گردن به سرم زد تبدیل شم و شدم که با خودم گفتم به کت یه پیامی بدم سلام کت،چطوری،خوبی چه خبرا یه دفعه انلاین شد ادرین: سبام بانوی من،خوبم سلامتی،تو خوبی،چیکار میکنی مری:من هیچی خواستم ازت تشکر کنم واسه این چند دفعه خوب از پس شرورا بر اومدیا ،کت:ممنون ولی با نبودت کارم سخت شده چون با کت کلزما اکوما ها رو نابود می کنم ،لیدی:اره میدونم ولی زیاد طول نمی کشه زود بر می گردم خوش حال شدم باهات حرف زدم دیگه برم بای😉😘،کت:منم همینطور بانوی من خدانگه دارت😍😘،ادرین:پلک کلاز اوت ،وای چقدر دلم براش تنگ شده 😢 امیدوارم زود برگرده
8 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
28 لایک
عااالی بود خیلی هیجان انگیز شد منتظر پارت بعدی هستم خیلی جای حساسی تموم شد😍😍😍😍😍😍😍😍😍🤗🤗🤗🤗🤗
ممنونم
منم همینطور
عالی عالی عالی
مرسیی
عالی بود اجی
بزار بعدی رو خیلی جالب بود
مرسی عزیزم
بعدی زود میاد
خوب بود ولی زود تر کشف هویت کن خسته شدیم میخوام یه جور باحال کشف هویت کنی
داستانت عالیه دنبال شدی دنبال کن
ممنون
درباره کشف هویت می تونم بگم چون اتفاقات زیادی میفته تو قسمت ۱۰ و ۱۱ کشف هویت کردم و خب اگر ادامه داستان و بخونید متوجه می شید که چرا اونجا کردم
خیلی قشنگ بود
بعدی رو بزار
مرسی
بعدی خیلی زود میاد
خیلی عالی بود لطفا بعدی رو زودتر بزار
مچکرم
بعدی به زودی میاد
حخییییییلیییی عااالیی بود، بعدی رو بزار لطفا
اگه تونستی ب تستام سر بزن
ممنون عزیزم
بعدی تو بررسیه
حتما سر می زنم
سلام دوستان
این پارت تقدیم شما