دخترک گمشده𝒯ℎℯ ℓℴ𝓈𝓉 ℊ𝒾𝓇ℓღp17

از همه بد تر کلاس معجون سازی اسنیپ بود که در دخمه ی قلعه تشکیل میشد. هوا به قدری سرد بود که نفس های جادو اموزان سال اولی همچون ابر سفیدی جلوی صورتشان بر اسمان چهره ایشان حرکت میکردند. نادیا هوفرد خودرا به پاتیل ها چسبانده بود تا بلکم بتواند کمتر این سرمای بیش از حد را تحمل کند. در یکی از جلسات معجون سازی، دراکو مالفوی و کنایه وار و خطاب به هری پاتر گفت : بیچاره اونایی که کسی نمیخوادشون توی تعطیلات باید بمونن تو هاگوارتز!» او مشخصا با پسرک معروف گریفیندوری، هری پاتر بود؛ زیرا او مجبور بود در هاگوارتز بماند. ایلین ارام گفت :هری این پسره با توعه!»

هری حرف ایلین را تایید کرد و گفت:میدونم...فکر کرده مثلا من الان ناراحتم اتفاقا کمتر توی اون پریوت درایو باشم برام بهتره مخصوصا الان که دیگه تو هاگوارتز میمونم!» پرفسور اسنیپ که گویا هوا برایش بسیار معتدل و حتی گرم بود بی هیچگونه احساس سرمایی، روبه روی جادواموزانی که از سرما خودرا به پاتیل ها چسبانده بودند ایستاد و گفت :خب شروع میکنیم! دفتر هاتون رو در بیارید!» نادیا هوفرد در حالی که دستان ش را در هم فشرده کرده و ان هارا به هم مالش میداد تا کمی بر سرما قلبه کند رو به لوروویا ارس گئیشا گفت : حقیقتا نمیدونم اسنیپ چطور سردش نیست!». دراکو مالفوی پس از باخت اسلیترین بسیار ناراحت بود و قصد داشت با تمسخر پاتر کمی از خشم و ناراحتی اش کم کند.

او پس از مسابقه ی کوییدیچ و باختشان واقعا غیر قابل تحمل شده بود، طوری که روی اعصاب جنا نیز رفته بود. او یک بار به هری پاتر گفت که به جای او گریفیندور به یک خرس تنبل نیاز دارد تا هری پاتر ؛ بار دیگری می گفت پاتر فقط دنبال جلب توجه. آنقدر زیاده روی کرد تا ایلین جونیور نیز خشمش به جوش امد. سه شنبه بود و پس از اخرین کلاسشان که درس معجون سازی اسنیپ بود، دراکو وقت دانست که باز پاتر را انگشت نمای عموم کند؛ خودرا به سوی پاتر سوق داد و صدا زد :اهای پاتر!» هری پاتر رویش را برگرداند و ایستاد. ایلین چشم غره ای به مالفوی رفت. دراکو ادامه داد : میدونستی گریفیندور به جز تو به چه جستجو گری نیاز داره؟!» هری با بی اعتنایی گفت : چی؟»

دراکو پوزخندی زد و گفت :خب معلومه... به یه غورباقه ی دهن گوشاد که دوباره گوی زرین و بخوره!» ایلین فرصت نداد پاتر حرفی بزند، هری پاتر را عقب زد و چوب دستی اش را رو به مالفوی بلند کرد و گفت :اسلیترینم به یه موش ترسویی مثل تو نیاز داره!» دراکو که در چهره اش حسی ترکیب ترس و نگرانی موج میزد، گفت :جونیور تو دخالت نکن من دارم با پاتر حرف میزنم!» ایلین فریاد زنان گفت : باشه تو با من نبودی، منکه با توعم!» دراکو که رشته ی سخنش را از دست داده بود گفت : ساکت شو، دختره ی... دختره ی...» دراکو نمیدانست چه بگوید که ایلین گفت :دختره ی چی؟ هان؟ حرفی داری؟» دراکو چوب دستی اش را بیرون اورد و ایلین در اولین فرصت اورا خلع سلاح کرد!

جنا چوبدستی ی دراکو را از ایلین گرفت و گفت :دیگه زیاده روی نکن جونیور!» ایلین گفت : ولی من میخوام زیاده روی کنم» و ورد پتریفیکوس توتالوس را روی دراکو تجرا کرد و دراکو را در هوا معلق کرد، ربکا فریاد زد :بس کن ایلین!» ایلین که به چیزی جز دراکو و انتقام از او فکر نمیکرد، اعتنایی نکرد. جنا ورد tarantallegra را به زبان اورد، این ورد، فرد را واردار می‌کند بی اختیار حرکت کند، به زبان آوردن این ورد سبب شد تا ایلین تعادل خودرا از دست بدهد و به طوری ورد پتریفیکوس توتالوس را از بین ببرد و دراکو دوباره به زمین برگشت. ایلین ورد finite incantatem را به زبان اورد که گویا ضد طلسم اکثر ورد های سیاه از جمله tarantallegra که جنا اجرا کرده بود، است را بر زبان آورد

همان لحظه پرفسور مکناگال فریاد زنان گفت :متوجه میشه من دارم میبینمتون؟ هر سه تون جریمه میشید!» دراکو گفت :هرسه؟ فکر کنم اشتباه شنیدم پرفسور! چون فکر کنم گفتید هر سه مون!» مکناگال گفت :خیلی هم درست شنیدی اقای مالفوی با اینکه خودت هم ضربه دیدی، اما باز هم طبق مشاهدات من تو شروع کردی!» و ادامه داد : از گروه اسلیترین به خاطر جنا و دراکو 100‪ امتیاز کسر میشه و از گریفیندور به خاطر ایلین ۵۰ امتیاز و همچنین امشب همراه شکاربانمون اقای هاگرید به جنگل ممنوعه میرید!»