دبیرستان MBTI P13

پارت قبلی نه ویو خورد نه لایک 😐 حمایت کنین دیگهههههههه من دارم مینویسم عکس ک نیست کلی زحمت کشیدم 🥲

INTP : خب بهتره یه پار.. تی بگیریم ک همه باشن اونوقت ISFJ هم میاد ENTP : هومم... فکر خوبیهههه من عاشقشم هی infp فکر میکنی اون دوست خوشگل ات هم میاد؟ INFP با قیافه عصبانی : خب من چمیدونم یبار دیدمش دوستم نیست که... ENTP : خب پس باهاش دوست شوووو + نهههه من نمیتونمممم + بخاطر منننن - بخاطر تو با ISFJ حرف زدم بسه دیگه... و همونطور ک فکر میکنین INFP راضی شد با INFJ هم صمیمی شه😐 ولی یجورایی غیر ممکن بود که امروز بتونن یه پا. رتی بگیرن و همه رو هم دعوت کنن برای همین ENTP مدرسه رو پیچوند و با چندتا خدمتکار شروع کرد به تبدیل خونه به همون چیزی ک میدونین... INFP و INTP هم درحال دعوت کردن همه بودن ولی INTP بیشتر پشتیبانی میکرد 😅

و حالا Isfp رو ک هنوز نمیدونه دوربینش فیلم گرفته رو داریم که خودش و ESFJ میخوان به ENFJ همه چیزو بگن چون فکر میکنن این بهترین کاره ولی از شانسشون ESFP ک همون نزدیکیا بوده همه چیزو میشنوه و میپره وسطشون و با چشمای هیجان زده میگه : ینی توهم با دوربینت ضبطش کردیییییی... و به دوربین ISFP اشاره میکنه ISFP : نه بابا من که دوربینم... وایسا ببینم ارهههههههه من دوربینم اون موقع روشن بوددددد 💃🏻💃🏻 و خودشو ESFP میپرن هوا ولی بعد ک یادشون میاد چ چیز مهمی رو ضبط کرده یکم جدی تر میشن نظر ENFJ اینه که به مدیر بگن ولی ISFP نظرش مخالفه : من مطمعنم ک اونا برمیگردن ENFJ : از کجا انقد مطمعنی؟ بعد ISFP فیلم دوربین هارو نشون میده مشخصه اونا انگار گنج پیدا کردن و قراره همه چیز رو بهم بریزن و این اصلا خوب نیست

بلاخره تایم مدرسه تموم میشه و INFP و INTP تقریبا به همه درباره پا..رتی گفتن INFP زنگ میزنه به ENTP تا بهش خبر بده : خب همه قراره بیان مهمونیت ENTP : حتی اون دختر... + ارههه حتی اونننن قطع میکنه و میرن خونه INTP : من نمیام INFP : چییی چرا؟؟ + خب معلومه خستمه - ... اینم شد دلیل ؟؟ من همه رو راضی کردم بیان توهم راضی میکنم ... ولی جالبه ک موفق نشد 😐 ولی خود INTP میادولی به INFP میگه بخاطر اون نیومده

ولی جالبه که ESTP از هیچی خبر نداره چون ENTP میخواد سوپرایزش کنه چون کلا امروز حالش خیلی خوب نبود ( دوستی این دوتایپ 🛐😭) تا الان فقط INXP و ENFP اومدن ISTP قراره دیرتر بیاد این ستا تازه اومده بودن ک ESTP رسید همه قایم شدن ک چیزی نفهمه قیافش یکم ناراحت بود ولی سعی کرد نشون نده دی جی و بقیه چیزا تو حیاط پشتی بودن برای همین ESTP هیچکدومو ندید میخوام برسونمش به بخش جالب چون XSTJ میرسن و قراره با XNTJ برنامه ریزی کنن و هیچکدوم از مهمونی امشب خبر ندارن...

ENTJ که میره درو باز کنه متوجه ESTP میشه و نمیدونسته ک قراره ENTP اونودعوت کنه چه برسه ب کل مدرسه رو ( برای ENTP یه فاتحه بدین) همون اول یه سکته ناقص میزنه چون اون دوتا باهم میتونستن کل خونه رو بفرستن رو هوا ولی وقتی قیافشو دید نظرش عوض شد و فکر کرد قرار نیست خونه بره رو هوا و خیالش راحت شد XXTJ تو اتاق بودن و خبر نداشتن که کلی مهمون رفتن تو حیاطشون ک مهمونی بگیرن وقتی همه رسیدن INFP به ENTP پیام داد و اونم ESTP رو به یه بهونه ای برد تو حیاط و قیافه ESTP تو ی لحظه 180 درجه تغییر کرد و اصن ذوق رو تو چشاش میتونستی ببینی ولی موقعی شوکه شد ک ISFJ هم اونجا دید و یهو غش کرد ولی زود بهوش اومد ( ادا های مسخرهه)

تو مهمونی همه خوشحال بودن و بزن و برقص داشتن بجز 4 نفر ... عه عه عه یادم رفت 4 نفر دیگه ام روش XXTJ هاب قدری شوکه و عصبانی شدن ک نزدیک بود همه چیزو خراب کنن بخصوص EXTJ ها ولی خب خودشون هم ب مهمونی پیوستن و الان قیافه 4 نفر توهم رفته است XSFP و EXFJ این بدبختا تنها کسایی بودن که از ماجرای دز..دی خبر داشتن البته باید اضافه کنم که ESFP با دیدن همچین مهمونی ای همه چیزو به کل فراموش کرد و اون وسط مجلسو گرم میکرد😐😅