
از امروز به بعد یک روز درمیون پارت جدید میدم🙃
زنگ تفریح میخوره . مدیر توی بلندگوی مدرسه یاداوری میکنه: بله هفته دیگه قراره یه جشن داشته باشیم . جشن بازگشت به دبیرستان ...دانشگاهی هایی که قبل تر از شما توی این مدرسه درس میخوندن قراره به این مدرسه برگردن و برای شما سخنرانی کنن و به سوالات شما جواب بدن . قراره کلی خوش بگذره ... پس اماده باشین برای یک جشن تاریخی INTP : خیلی داره هیجان انگیزش میکنه درحالی که قرار نیس بیشتر از یه دورهمی حوصله سر بر باشه ... همون لحظه مدیر میگه: باید اضافه کنم که این جشن قرار نیست یه دروهمی حوصله سر بر باشه INTP جا میخوره و چشاش گرد میشه INFP : وایی دیدیی. ولی قبول دارم که داره خیلی بزرگش میکنه . وگرنه چیز خاصی نیست . این مهمونی قرار نیست با سالهای قبل فرقی کنه و دوباره مدیر : و اینکه جشن های دبیرستان خیلی متفاوتن کلا دیگ اون دوتا تصمیم میگیرن حرف نزنن
ENFJ و INFJ دارن باهم برنامه ریزی میکنن که از دانشجو ها چه سوالایی بپرسن اکیپ XXTJ هم دارن کارهای شورا رو انجام میدن و مثل اینکه خیلی درگیرن EXTP هم اون وسط درحال ب بار اوردن یه فاجعه دیگن ک خودشونو سرگرم کنن ISTP هم تو سالن غذاخوری تک و تنها نشسته و بعدش میره سمت شورای مدرسه ISTP هم جز شوراست ولی خب خودش ک قصد نداشته واردش شه INFP براش اسم نوشته و همه دخترای مدرسه هم بهش رای دادن چون ISTP یکی از خوشتیپترین پسرای مدرسس و همه دخترا روش کر//اشن
ISTP ادم مسئولیت پذیریه ولی فقط تو کاری ک خودش دوست داشته باشه و از اونجایی ک خودش هم تا موقع نتایج رای ها خبر نداشت جز شوراعه تلاشی هم برای این پست و مقام نکرد الان برای اولین قدم رفت سمت XXTJ ها تا ببینه اوضاع از چه قراره اونور دنیا ISFJ نشسته روی نیمکت حیاط و داره بقیه رو تماشا میکنه و خوراکی میخوره ک ESFP میاد کنارش میشینه و باهم صحبت میکنن ESTP هم داشته ازونجا رد میشده ک یهو چشمش به ISFJ میخوره و تصمیم میگیره بره سمتش ESTP : سلام خانما چطورین . من تاحالا شمارو توی این مدرسه ندیدم ولی مثل خورشید نورانی هستید و دارین با این روشنایی منو کور میکنین ISFJ میزنه به ESFP و اروم بش میگه ازت خوشش اومده ESFP هم غرور میگیرش و میگه عو جدن؟ ولی خیلیا تا الان اینارو به من گفتن ولی من به هر کسی پا نمیدم
ESTP هم با تعجب بش نگاه میکنه و میگه : بله درسته شما نورانی هستید خانم ولی نور لامپ در کنار نور خورشید دیده نمیشه ... و بعد دستشو میبره سمت ISFJ و میگه افتخار اشنایی رو دارم ؟ ESFP ک کامل سرخ شدهبا تنفر بهش نگاه میکنه ولی وقتی میفهمه با ISFJ یهو همه چی یادش میره و خر ذوق ب ISFJ میزنه ولی ISFJ خوشش نیومده و میگه ما همکلاسی ایم . ولی فک کنم تو نخواستی از فرصت اشنایی استفاده کنی . و اینکه برای تعریف از من نیاز نبود دوستمو خورد کنی . و بلند میشه و دست ESFP رو میگیره و میره ESFP و ESTP هردوشون مات و مبهوت موندن ESFP ; چرا اینکارو کردییییی . یارو از تو خوشش اومده بعد تو اینجور میگییی ISFJ : برام مهم نیس . هیچکس حق نداره به دوستم توهین کنه ESTP هم ک تو همون حالت مونده بود سرخ شد و بیشتر ازش خوشش اومد
ENTP که داشت دنبال ESTP میگشت یهو چشمش بهش خورد و دید انقد تو یه حالت مونده ککلی پرنده روشن و تا اومد پرنده هارو بزنه کنار INFP اومد جلوش وچندتاشونو برداشت و گذاشت رو شونش بعد وشو برگردوند و با عصبانیت ب ENTP گفت : تومیخواستی چه غ///لطی کنییی؟؟؟؟ ENTP : اون پرنده های اح//مق روی رفیقمو گرفته بودن میخواستی چیکار کنم تا INFP اومد حرف بزنه یهو ESTP گفت : بچه ها ...فک کنم عاشق شدم ...
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
دبیرستان MBTI P10 به لیست دبیرستان MBTI💖 افزوده شد.
توسط 🧸ちおゆい🧸
واییی مرسییییی😭😭✨✨💚💚💚💚💚
من برم عر بزنم فعلا🖐🏻
ببخشید بچه ها من دیروز گذاشتمش و منتشر هم شد ولی بعد ادیتش کردمو سه بار از اول گذاشتمش و بلاخره امروز منتشر شد😭
میصتتتتت
عرررر منمممممم😭
کجا بودی😒
توجهنمکلیکارریختهبودسرم
اخی بگردمم
فک کردم تابستونه کارا تمومه 🥲
منبرگشتممم:))
هوراااااااا 💃🏻💃🏻💃🏻
گلیلیلیییی💃🏻
سولی:))
دایاناااا
سولی کوجایییی، من هنوز منتظرماااا
ببخشید😅😅
اونقدر منتظر میمونم تا پارت جدید بیاد😂😔🍓
اومد اومدد
من برم بخونممممم
عالییی بود سیسییییییی:')))))))
مرسیییی✨✨✨
عالیه
مرسیی✨💗💗💗
شت😂
چرا 😅
دمت گرم نایس بود
مرسییی✨✨