منبعچنلآوایقلم
- سال سومِ دانشگاه بود که برای کارشناسی ارشدش اومد دانشگاه ما .
بایه تیپ و ظاهرِ عجیب و غریب .
پسر باشخصیتی بود و خیلی زود همه ی دانشکده مریدش شدن .
از قضا باهاش چهارواحد مشترک داشتیم . .
بلبل زبونِ کلاس تا قبل اون ؛
من بودم .
اما اومده بود تا رویِ منو کم کنه انگار !
موهاش بلند بود .
تا روی شونه هاش و یه ته ریشِ مرتب داشت و تویِ ابروهاش با تیغ خط انداخته بود .
خلاصه همه جوره دور بود از منِ رسمیِ اتو کشیده .
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
111 لایک
چشمایبیفروغ..! به لیست زیبایی افزوده شد.
توسط Agatha
چشمایبیفروغ..! به لیست 𝗉𝖾𝗋𝖿𝖾𝖼𝗍 افزوده شد.
توسط 𝖠𝗆𝖺𝗋𝗂𝗌
چشمایبیفروغ..! به لیست داستان های زیبا افزوده شد.
توسط Violet
چشمایبیفروغ..! به لیست تست های زیبا افزوده شد.
توسط emma
چشمایبیفروغ..! به لیست *کشاندیبهاوجستاره؛ افزوده شد.
توسط 𝘠𝘢𝘴𝘯𝘢
وای خیلی قشنگ بوددد:))
چه قشنگ
ببخشید میشه شما رو با وایبتون بندازم تو گونی ببرم واسه خودم؟:(
اینن زیاادیی قشنگ بود دیگه:))
چقدر قشنگ بود اخه:)😔✨