
سلام این رمان درباره ی کارمن سندیگو و دختر کفشدوزکی وکربه سیاه است امید وارم خوشتون بیاد وکپی ممنوع

سلام اسم من کارمن کسی داستان زندگی من رو نمیدونه من یه دزدم ولی ازین مهارت در راه خوب استفاده میکنم وتازه به پاریس اومدم من به دور دنیا سفر کردم و تا الان عاشق نشدم ونمیشم ویک همکار خوب دارم که اسمش بازیکن او یه هکر کلاه سفید من یه کلاه قرمزم سلام اسم من مرینت ولی کسی نمی دونه که من یه قهرمانم یه همکار خیلی خوب دارم ولی کاهی اوقات رو مخم میر ویک پسر رو خیلی دوست دارم اون ادرین اگراسته سلام اسم من ادرین من یک قهرمانم ویک همکار مهشر دارم و عاشقشم خودشم نمیدونه ولی خیلی رو مخش راه میرم
پاریسی ها برای قهرمان قرمز پوششون جشن میکیرن لیدی باگ:ما باید بفهمیم این قهرمان جدید کیه کت نوار:چه جوری کسی ندیدتش و تازه اون قیب میشه چه طور میخوای اون رو ببینی هان؟؟؟؟ بعدشم الان علاقه مندان تو کم شده لیدی باگ حتی الیا هم به اون علاقه منده میخوای چی کار کنی راست میگی
نادیا شاماک هستم چشم ویشو دیشب دزدیده شده وچیزی که بیشتر مردم را حیرت زده کرده یک قهرمان قرمز پوش پاریس را نجات داد ولی نمیدونیم این بزرگ دل نیست مرینت تلوزیون را خاموش میکنه الیا هم کنارشه الیا:مرینت چرا تلوزون رو خاموش کردی مرینت: هیچی خسته شدم همین ادرین داره تلوزیون رو نگاه میکنه ادرین:پلگ تو فکر میکنی این دختر قرمز پوش کیه پلگ نمیدونم کارمن داره خبر رو با بازیکن. تماشا میکنه بازیکن:دیدی قرمزی کارمن: به همین زودی هم شدم ابرقهرمان هم شدم دزد میشه گفت ابردزد شدم باید به ابر قهرمانا چشم ویشنو رو پس بدم میدونم اون قهرمان ها کی هستند کارمن نامه رو نوشت وبرای ادرین و مرینت فرستاد
مرینت:تیکی تو که گفتی هیچ کس از هویتم خبر دار نمیشه!!!! ادرین:پلگ قرار نبود که کسی از هویتم باخبر شه !!!! مرینت وادرین باهم گفتن:ولی گفته ساعت هشت شب بالای برج ایفل
نادیا شاماک هستم چشم ویشو دیشب دزدیده شده وچیزی که بیشتر مردم را حیرت زده کرده یک قهرمان قرمز پوش پاریس را نجات داد ولی نمیدونیم این بزرگ دل نیست مرینت تلوزیون را خاموش میکنه الیا هم کنارشه الیا:مرینت چرا تلوزون رو خاموش کردی مرینت: هیچی خسته شدم همین ادرین داره تلوزیون رو نگاه میکنه ادرین:پلگ تو فکر میکنی این دختر قرمز پوش کیه پلگ نمیدونم کارمن داره خبر رو با بازیکن. تماشا میکنه بازیکن:دیدی قرمزی کارمن: به همین زودی هم شدم ابرقهرمان هم شدم دزد میشه گفت ابردزد شدم باید به ابر قهرمانا چشم ویشنو رو پس بدم میدونم اون قهرمان ها کی هستند کارمن نامه رو نوشت وبرای ادرین و مرینت فرستاد
ساعت هشت شب کت نوار:لیدی باگ کی اون نامه رو برامون فرستاده به نظر تو کی بوده کارمن: من اون نامه رو براتون فرستادم و من شمارو نجات دادم ومن چشم ویشنا رو دزدیدم من یه ابر دزدم و اروم باشید اگه میخواید ارباب شرت رو نابود کنید من میتونم تحقیق کنم که اون کیه و بفرا اینم چشم ویشنو کارمن چشم ویشونه رو نشون میده و پرتش میکنه طرف گفشدوزک وکفشدوکم میکرتش کت نوار:تو کی هستی لیدی باگ:راست میکه تو کی هستی
انچه خواید خواند:من کارمن سندیگو هستم از دزد ها دزدی میکنم تا به گذشتم برسم چون از گذشتم خبر ندارم
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
پارت دوم در راه است