این داستان در یک دنیای موازی رخ میدهد و تفاوت هایی با داستان اصلی هری پاتر دارد......
جک: اینجا اتاق ضروریاته.وقتی چیزی نیاز داشته باشی ظاهر میشه.من یجای امن میخواستم برای این.(گوی را نشان میدهد) جک ادامه میدهد:توهم به من نیاز داشتی که این در برات باز شده. رادوین با کنجکاوی میگوید:این گوی توی دستت چیه؟ جک:مشکل منم همینه،نمیدونم چیه.وقتی پیداش کردم روش نوشته بود«اگر به دنبال حقیقتی،به جایی برو که هیچکس نباشد»منم گشتم تا این اتاق رو پیدا کردم.
بعدش کلمات جدیدی ظاهر شد.«من چیستم؟ راز من نهفته اس در گوشه ای! دریای علم،بلعیده مرا چون کوسه ای. تو اگر میخواهی قدرت بیا و سری بزن! جنگل اسرار رو شاید بیابی بودجه ای. »این شعر رو نشونم داد.
رادوین: بنظرم یه معماس! جک(با تمسخر):وای تو چقدر باهوشی! رادوین:این گوی رو کجا پیدا کردی؟ جک:داشتم راه میرفتم که سر راهم دیدمش.یطوری بود انگار هیچکس به غیر از من نمیتونست اون رو ببینه.توی سالن اصلی. رادوین: نوشته جنگل اسرار رو،یعنی باید بریم جنگل ممنوعه؟
جک:خب این چه ربطی به علم داره؟ رادوین:من یکی رو میشناسم که میتونه کمکمون کنه. جک: چه کسی ؟ رادوین:فردا متوجه میشی. روز بعد پس از کلاس ها: رادوین:جک،تو برو به اتاق ضروریات،منم با دوستمون به اونجا میام. جک: مطمئنی میتونه کمکمون کنه ؟ رادوین: البته.
رادوین به سالن عمومی گریفندور میرود و وارد خوابگاه دختران میشود.به اتاق رز میرسد و در میزند. رز در را باز میکند. رادوین: سلام. رز: اینجا چیکار میکنی؟ رادوین: حداقل یه سلام میگفتی! رز:تو چه نسبتی با من داری که بهت سلام کنم؟ رادوین: سلام سلامتی میاره. رز:خفه شو.
رادوین:به هر حال،میتونم ازت یه خواهشی داشته باشم؟ رز:نه. سپس در را میبندد. رادوین دوباره در میزند. رز در را باز میکند:چی میخوای؟ رادوین: لطفاً باهام بیا.ازت کمک میخوام من و جک به یه مشکل بر خوردیم که فقط تو میتونی حلش کنی. رز:بریم ببینم چه مشکلی براتون پیش اومده.
رادوین رز را به اتاق ضروریات میبرد. رز از دیدن گوی شگفت زده میشود و میپرسد:این چیه؟ جک:از رز خواستی بیاد کمکمون؟این عجیبه. رز:چرا عجیبه؟ جک:آخه تو انگار با همه مشکل داری. رز:راست میگی من با همه مشکل دارم،پس بهتره از یکی دیگه کمک بخواهید! رادوین:رز،اون داره شوخی میکنه.لطفا وایسا. رز: میمونم ،فقط چون داری التماس میکنی. رادوین:التماس نمیکنم.
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
آخرین شانس رو نمیزاری؟
این داستانتم عالیهههههه ولی آخرين شانس خیلی خفنه
آخرین شانسو ناظر رد میکنه،هرچی هم تغییر میدم فایده نداره
واااای خیلی بده وقتی ناظرا اینجوری میکنن
خیلی خوب و قشنگ بود منتظر پارت بعدی ام ✨
بک میدم
پین؟!