
اینم از پارت سوم😇😇 امیدوارم خوشتون بیاد🙃🙃
تا وارد کلاس شدم.........سوپرایز🥳🥳🥳🥳🥳🥳 یهو آهنگ داینامایت(dynamite) بی تی اس پخش شد و جونگی با یه کیکی که روش شمع داشت وارد شد😳 ذهن ادا: چی شده😨مگه تولدته ادا؟🤨 ادا: تو مغزی خیر سرت! تو باید بدونی چی شده😐 (توجه این بخش گفتگو با مغز فقط برا خندس😅) داشتی همینجوری با مغزت دعوا میکردی که چشمت به نوشته ی روی کیک افتاد: ورودت به دنیای کیپاپ آیدل ها رو تبریک میگوییم الان فهمیدی قضیه چیه 😂 و حالا که میدونی باید طبیعی رفتار کنی پس شمع ها رو فوت میکنی که یهو.................
از زبون جونگ کوک: ما همه حا رو برای مهمون آماده کرده بودیم ولی خب چون ما زود اومدیم و زود همه جا رو درست کردیم(توجه تو کلاس دانش آموزای دیگه ای هم هست) و بعدش به هانیه زنگ زدیم تا مطمئن شیم که چقدر تا اومدن ادا وقت داریم : جونگ کوک: سلام هانیه هانیه: سلام جونگ کوک ، ادا الان تو ماشینشه و تا ۴۵ دقیقه ی دیگه میرسه مدرسه جونگ کوک: ممنون هانیه خداحافظ🖐 هانیه: خواهش میکنم، خداحافظ🖐 منم که دیدم ۴۵ و پنج دقیقه وقت داریم تصمیم گرفتم یه شیر موز برا خودم درست کنم تا ادا بیاد😂
من از تو کیفم یه مونز و یه پاکت شیر و دستگاه شیر موز درست کنی جیبیمو در اوردم و بهترین شیر موز جهانو درست کردم🍌🥛بعدم مثل همیشه سعی کردم از ته کلاس پوست موزو پرت کنم تو سطل زباله که متاسفانه افتاد وسط کلاس. تا اومدم برش دارم هانیه زنگ زد و گفت که ادا ماشینو پارک کرده و داره میاد بالا، منم سریع کیکو برداشتم و شمعاشو روشن کردم و به بچه ها گفتم حواسشون به آهنگ باشه. از زبان شوگا: بچه ها از صبح کلی کار کردنو جینگیل مینگیل به در و دیوار آویزون کردن و آهنگ گذاشتن و کیک خریدنو و اینا منم گفتم یه چرت ریزی بزنم تا ادا بیاد، وقتی چشامو باز کردم دیدم جونگی داره شمعا رو روشن میکنه پس منم بیدار شدم و منتظر موندم تا ادا بیاد، حدود ۱۰ دقیقه بعد ادا اومد ولی من متوجه شدم که یکی از چراغ های تزئینی روشن نیست پس من دوییدم تا روشنش کنم که یهو...........
از زبان نامجون: وقتی ادا وارد شد شوگا دویید به سمت چراغ تزئینیی که تایمر داست و هر ۵ دقیقه یه بار روشن میشد که یهو پاش رفت رو پوس موز و خورد به کمر جونگی😂 اما کیک از دست جونگی پرت شد تو صورت ادا و تمام صورتش کیکی شد😨 از زبان جونگ کوک: وقتی شوگا خورد بهم من افتادم زمین و وقتی بالا رو نگاه کردم، پر ادا پر خامه بود😳😧 جونگ کوک: ادا، حالت خوبه😨 ادا شروع کرد به خندیدن😳 بعد بقیه کلاس خندیدن، کم کم شوگا هم خندید ولی من هنوز مونده بودم چی شده ادا: باشه بچه ها من میرم صورتمو بشورم😂
از زبان ادا: وقت صورتم کیکی شد... راستش خیل لحظه ی برخورد شوگا با جونگی باحال بود 😄 به قدری که کلا یادم رفت صورتم کیکیه، بعد کلی خندیدن دیگه رفتم صورتمو بشورم که😲دیدم رو پوستم اِگزِما(یک نوع حساسیت پوستی هست که مثل جوش به شکل دونه های ریز قرمز پراکنده روی صورت دیده میشه و به شدت حساسه و اگر نسبت به چیزی حساسیت نشون بده خیلی قرمز میشه و در بعضی موارد شروع میکنه به پخش شدن تو دست ها) زده و وقتی کیک تو صورتم کوبیده شده نسبت به خامه حساسیت نشون داده😖و از اون بدتر، داره پخش میشه😶 سریع دوییدم تو درمونگاه مدرسه دنبال کرم زد اِگزِما 😰 از زبان شوگا: بعد از اینکه ادا رفت ما شروع کردیم تمیز کردن کلاس حدودا ۲۰ دقیقه گذشته بود و ادا هنوز نیومده بود و همه داشتن کم کم نگران می شدن به جز جونگ، اون داشت عین دیوونه ها راه میرفت و عرق کرده بود و مدام با خودش زمزمه میکرد: نکنه چیزیش شده باشه؟نکنه واقعا ناراحت شده؟ نکنه در حال گریه کردن باشه؟ در همین هین یهو یه چیزی مثل جت از دم در کلاس رد شد🤨یه چیز گلبهی! یهو همه دویدن سمت اون چیز گلبهی جونگی هم رفت و فقط من موندم🤩 چه فرصتی از این بهتر برای خوابیدن😴 از زبان جونگ کوک: ما دویدیم سمت اون چیز گلبهی و دیدیم که اون ادا بود که به سمت درمانگاه مدرسه میدویید جونگ کوک: ادا، چیزی شده؟ چرا صورتت داره دونه دونه قرمز میزنه؟ ادا: اگزما هام نسبت به خامه حساسیت نشون دادن و دارن پخش میشن! جونگ کوک: ای وای! بچه ها شما کرم زد اگزما ندارین؟ بچه ها: نه! کارا(یگی از دانش آموزای کلاس آیدل):این دور و ور ها یه داروخانه هست من میرم کرم بخرم تا اون موقع ادا یخ بزار روش تا پخش نشه ادا: باشه، ممنون کارا بعدش رفت سریع کرم خرید و اومد و صورت ادا خوب شد ولی خب بخاطر این فاجعه ی بزرگ من باید برای ادا جبران میکردم و: جونگ کوک: ادا ادا: بله جونگ کوک؟ جونگ کوک: نظرت چیه برای جبران کردن امروز یه شب بیای خونه ی ما تا اولین آهنگتو با ما بخونی😅 ادا: واقعا!😲 جونگ کوک: آره واقعا ادا: خیلی هم عالی واقعا ممنونم😀 جونگ کوک: پس سه شنبه شب ساعت ۸ بیا لوکیشن رو هم برات میفرستم😊 ادا: باشه پس، فردا میبینمت🤗خداحافظ🖐 جونگ کوک: خداحافظ🖐
خیلی ممنون که این پارت هم خوندید😘 پارت بعدی به زودی میاد🥳
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالیییییییییییییییی بود 😍
پارت بعد💙
صبر کنین به زودی میاد😂
فوق العاده بودی آجی😍🥰واقعا اینو خیلی دوس دارم که زود زود میزاری و جای حساس کات نمیکنی😃واقعا از نویسنده هایی که اینو میکنن مشکل دارم😑☹
آره فقط من یه اشتباهی که کردم این بود که بین پارت ۴ و ۵ یکم فاصلش زیاده، البته هنوز در حال برسی ان و منتشر نشدن😅
عالی بود لطفا به تست منم سر بزن
حتما