حسابی رفته بودم توی حس حتی با اینکه اشتباه میزدم و بلد نبودم کوکش کنم داشتم بی نهایت لذت میبردم.. که با شنیدن صدای تق تق در متوقف شدم
"گیتار منو برداشتی؟"
صدای کایل بود، میتونم بگم خیلی عصبی و خش دار. اما نه برادر عزیزم.. الان گیتار خودمه
"نه"
"منظورت چیه که نه؟ درو باز کن!"
با قدم هایی آروم به سمت در رفتم و با بی میلی قفل رو باز کردم و با دیدن صورت آشفته ی برادرم که داشت از عصبانیت سرخ میشد تعجب نکردم.
"گیتار منه؟"
"گیتار تو نیست"
" مسخره بازی در نیار آرکا.. گیتارمو پس بده برا چی بی اجازه بر داشتیش؟ "
اخم کردم و دستامو مشت کردم
"مامان برای من خریده، گیتار تو نیست، از اتاقم برو بیرون!"
کایل با مسخرگی خندید
"گیتار تو؟"
عالیه حتما ادامه بده 👏👏👏👏
ممنونم عزیزم