8 اسلاید صحیح/غلط توسط: ᥇ꪶꪊꪑ𝓲ꪀᧁ♪ انتشار: 4 سال پیش 632 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
بچه ها لطفا نتیجه ی تست رو بخونید مهمه💜💜❣💟 عکس تستم خودم درست کردم قشنگه؟🥺🥺🥺
از زبان جونگ کوک:
وقتی خانم یجی اومد همه یه لحظه ساکت شدن من بدگشتم سمت ا/ت
دیدم افتاده زمین دستشو گرفته جلو صورتش...
دستشو گرفتم که بلندش کنم...
خانم یجی: حواستون هس اینجا کجاس هااااااااا...؟؟؟؟؟
سوجین: م...من همه چیو توضیح میدم...
رزان: خا...خانم یجی...همش تقصیر اونه(سوهو)
جونگ کوک: خانم یجی ا/ت...
خانم یجی: ا/ت کو...؟؟؟
(چون ا/ت افتاده بود زمین ندیدش)
سوجین اومد سمت ا/ت با کمک جونگ کوک ا/ت رو بلند کردن
خانم یجی : جونگ کوک ببرش تو اتاق لطفا بدووو...شماها چتونه...؟؟؟؟ حالتون مثل اینکه خوب نیس
جونگ کوک ا/ت رو میپره سمت اتاق
از زبان کوک:
ا/ت دستشو گرفته بود جلو صورتش
منم دست راستشو گرفته بودم که ببرمش تو اتاق
یه نگاه بهش کردم
دیدم کل دستش خونیه🥺😰😦
جونگ کوک: ا/ت ا/ت خوبی؟؟؟؟
ا/ت فقط سرشو تکون داد
من هنوز گیج بودم
فقط بردمش تو اتاقو یه دستمال بهش دادم
هم خودم کاملا شوکه بودم هم ا/ت
جونگ کوک: ا/ت حالت خوبه؟؟؟؟ا/ت یه چیزی بگوو دیگه...توروخدا یه چیزی بگو
ا/ت: ببخشید...بازم همه چیو خراب کردم😣😭😭
جونگ کوک: تو کاری نکردی ناراحت نباش...فقط بهم بگو الان خوبی؟
ا/ت: خوبم خوبم...
جونگ کوک: بگو ببینم این همون سوهوعه که تو گفتی...ازش میترسی؟
ا/ت: آره... خودشه😭😭😭😭😭😣😣😣
جونگ کوک: ناراحت نباش همه چی درست میشه بهت قول میدم
از هیچی نترس🙂💫
از بیرون هنوز کلی سر وصدا میومد
همه ی کارکنا سریع از کمپانی رفتن بیرون😶
ا/ت: الان چیکار کنم؟؟؟
جونگ کوک: تو فقط سرتو بالا بگیر تا خون دماغت بند بیاد نمیخواد کاری انجام بدی(همین😐😂)
ا/ت: منظورم این بود الان چی میشه؟
جونگ کوک: چیزی نمیشه😐(چرا منظورشو نمیگیری🤨😐💬)
ا/ت:نه منظورم این که یعنی اخراج میشم(خب از اول میگفتی😐😐😑)
جونگ کوک: هنو که جواب اودیشن ت نیومده پس نه ...بعدشم اگه قرار باشه کسی اخراج شه اون تو نیستی
یه لحظه چشمم افتاد به دستای ا/ت
دستاش میلرزید...نمیدونستم چرا
جونگ کوک: ا/ت روبه راهی؟؟؟
+فقط لبشو گاز میگرفت چیزی نمیگفت
جونگ کوک: ا/ت خوبییی؟؟؟
+فقط نگا میکرد
جونگ کوک: ا/ت داری نگرانم میکنی...حالت خوبه؟؟؟؟
سوجین و خانم یجی اومدن تو
سوجین:ا/ت... ا/ت خوبییییی؟؟؟؟؟
خانم یجی: ا/ت حالت خوبهه؟؟؟
جونگ کوک آب آورد
جونگ کوک:ا/ت بیا آب بخور...آروم باش هیچی نشده
یهو صدای شکستن اومد بعدش صدا داد تهیونگ
جونگ کوک پاشد: صدا چی بود؟
خانم یجی: بشین نروووو
جونگ کوک: اما...
خانم یجی: بهت میگم نرو
جونگ کوک رفت بیرون
خانم یجی : پسره ی کله شق ...
سوجین: چرا کسی نیس..؟؟
خانم یجی: همه در رفتن اتفاقات امروزو بندازن گردن من
کلی سرو صدا از بیرون میومد بد جوری دعوا شده بود
سوجین: خب الان چی میشه؟؟؟
خانم یجی: نمیدونم...من فعلا قرصلی سوهو رو بهش دادم...
سه نفر مربیا هنو اینجان...
ا/ت: خب الان شماها اینجا نشستید...
ا/ت پاشد و رفت از اتاق بیرون . اززبان ا/ت:0
سوهو با جونگ کوک و تهیونگ دعوا میکرد
یهو سوهو لیوانو برداشت
یه لحظه احساس کردم میخواد پرتش کنه تو صورت جونگ کوک
رفتم جلو
دستشو محکم گرفتم(سوهو)
ا/ت: بس کن این خل بازیارو...
سوهو: ولم کن
ا/ت: بلایی سرش بیاری خودت میدونی... میتونی به من آسیب بزنی...ولی به اونا نه...دیگه اجازه نمیدم
سوهو: از کی تا حالا اینا انقد مهم شدن برات؟؟
ا/ت: لطفا بس کن...
سوهو: سوالمو نپیچون فهمیدی؟؟ یا بهت بفهمونم
+دیگه واقعا نمیدونستم چیکار کنم...سرگیجه گرفته بودم
ا/ت: تمومش کن... اینجا جای اینکارا نیس
سوهو: که اینطور...
+همه داشتن نگامون میکردن داشتم از خجالت ذوب میشدم😢😢خدایا من چه گناهی کردم😭
ا/ت: چرا اینجوری میکنی؟؟؟ من هیچ بدی درحقت نکردم...فقط ازت خوشم نمیاد... همه ی این مدت مقاومت کردم بخاطر تو😭
میتونستم شکایت کنم ازت ولی نکردم😭 اون موقعی کتکم میزدی میتونستم جیغ بزنم ولی نزدم😭
میتونستم بهت آسیب بزنم اما نزدم😭من چیکار کردم؟؟ 😭 خودت بگو😭
جونگ کوک اومد سمتم اما سوهو هلش داد
سوهو: نزدیک نشوو
ا/ت: کاریش نداشته باش😭
اصلا الان به حرفام گوش دادی؟
سوهو: ا/ت...
ا/ت: اسممو به زبون نیار فهمیدمیی
+سرم همینجور گیج میرفت...
جونگ کوک اومد دستمو گرفت
چسبوند به خودش واگرنه همون وسط غش میکردم از بی حالی
اشک از چشمام همینجور میریخت
همه داشتن نگاه میکردن حس خیلی بدی بود😢😭...
سوهو: چرا میزاری اون بهت دست بزنه هاااا...
(از زبان سوجین)
من و خانم یجی خشکمون زده بود
جرعت نداشتیم بریم بیرون
خانم یجی همینجور میزد تو سر خودش که چیکار کنه
+برگردیم💫
تهیونگ: آقای سوهو لطفا تمومش کن...
اتفاق خواصی نیفتاده بود که انقدر گندش کردی...
اینجا کمپانی بیگ هیته... متوجه هستید؟
سوهو: من ازتو نظر نخواستم...
+ا/ت: دیدم یه آقایی یکم تپل داره از دور میدوعه چشمم درست نمیدید
منم چسبیده بودم به کوک چون میترسیدم بیفتم زمین
آقاعه اومد نزدیک سوهو
(و بعلهه جناب پی دی نیم😂وارد میشود دیگه واسشpمیزارم حسش نی😶🤣)
P: آهای تو خجالت نمیکشی دست بلند میکنی رو دختر مردم هااا؟؟؟
مدیر برنامه استخدام کردیم
بادیگارد اوردیم
خانم پارک یجیییییییی
این چه وضعشه کجایییییییی
جونگ کوک دید اوضاع ناجوره کمکم کرد برم سمت صندلی بشینم
جی کی: ا/ت بشین همینجا نگران هیچی نباش الان همه چی درست میشه
با بغض: امیدوارم...
یهو گوشیم زنگ خورد رایان بود..
سعی کردم صدامو صاف کنم
جی کی: کیه؟
ا/ت: داداش کوچیکمه...وای خدا
ا/ت: الو...رایان
رایان در حالی که بلند گریه میکرد: آبجییی توروخداا بیا منو ببرررر مامان ...
ا/ت: مامان چیزیش شده؟؟؟ رایان حرف بزن.
رایان فقط گریه میکرد
ا/ت: الو
یهو قطع شد...
ا/ت : وای خدایااا😭😭😭😭
جی کی: ا/ت چیشده؟؟؟
ا/ت داداشم داشت گریه میکرد فکر کنم مامانم چیزیش شده هیچی نفهمیدم😭😭😭😭
فشارم افتاده بود چشام داشت سیاهی میرفت یهو همه جا تاریک شد...هیچی نفهمیدم...
بچه ها واقعا ببخشید دیر شد😔شرمنده❤💖میدونم این پارت جالب نشد زیاد ولی قول میدم پارت های بعدی بهتر باشه💕💞💓نظرتونم راجب عکس این تست بگید💓💖 همین باشه برا پارت های بعدی؟ یا هر پارت یدونه درست کنم؟
دوستون دارم😍
لایک و کامنتم یادتون نره🙂🙃
نظرتونم راجب این پارت بگید🥺💓💞پارت بعدو میتونید پیش بینی کنید🙃🙂؟؟
8 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
13 لایک
خب حالا ما اون یکی اکانت تو از کجا پیدا کنیم تا بتونیم داستانو بخونیم😯☹
testchi.ir/tests/76338
خیلی قشنگ بود 🥺😍
منتظرش میمونم 💜
عالیی بود:)
پارت های قبل کجان؟، 🤔 عکستم خیلی قشنگه داستانت عالی بود ولی پارت 1و 2و کجاست
تو یه اکانت دیگه ن
همینو سرچ کن واست میاد😃
هر 3 تا شو تا ته خوندگ عالی عالی زود تر پارت بعدی رو بزار