دنیا مثل آیینه ست ؟

خب میخوام درباره رفتار ما با خودمون و انعکاس کائنات و زندگی صحبت کنم👀 اصلا هم عاشق این ایموجیه چشم نشدم و تو همه تستام ازش استفاده نمیکنم😂*پارادوکس*👀💔 این تست رو حس میکنم خیلی ها بهش نیاز دارن و رفتار دیگران با ما رو توضیح میده 👀💔

خب اینا رو از توی کتاب نیمه تاریک از دبی فورد وجود خوندم و مخلوط با نظریات و تجربه های خودمه و حس میکنم واقعا درست هستن و کتاب روانشناسی زرد نبود بلکه خیلی هم مفید و کاربردی هستن

اهنگ سرنوشت از سیاوش قریشی هم مفصل درباره این موضوع میخونه یک قسمت ازین شعرو بگم قبل رفتن سر این بحث :) جهان مثل آیینه ست که خوب و بدش 🎵فقط انعکاس وجود منه 🎵تنها روح هر ادمی رو زمین 🎵یک تیکه از این تار و پود منه 🎵ما از نور و بارون و ایینه ایم🎵 خب بریم سر اصل حرفام ^^

شما یک فردی رو تصور کنید که بجای حل مشکلاتش فرار میکنه مثلا با همکار هاش رابطه خوبی نداره و شرکت یا مکان کارش رو عوض میکنه تا بتونه با چشم پوشی از گذشته و اینکه کسی از گذشته اون و تنها و منزوی بودنش خبر نداشته باشه تا بتونه با مردم جدید ارتباط برقرار کنه اما تو محل کار جدید هم دوباره مشکلات قبلی پیش میاد! و همین مرحله تا زمانی که درسی نگیره از اون اتفاقا تو سنین مختلف و رویداد های گوناگون براش تکرار میشه تکرار تکرار تکرار و دژاوو

مثال 2) شما فردی رو تصور کنید که کسی هست که از خودش متنفر هست صداهای تو سرش هی بهش میگن : ازت متنفرم، ازت خیلی خیلی متنفرم، تو لایق محبت و دوست داشته شدن نداری، تو یک ادم پستی! و همیشه این جملات سرش تکرار شن : تو تخت /جلو ایینه / پیش دیگران و.... دنیا و کائنات افرادی رو سر راهش قرار میدن که ازش متنفر باشن، بهش عشق نورزن، تحقیر وتمسخرش کنن، زورگویی بهش بشه و.. اینها واسطه هایی هستن که به اون ادم یاد بده محتاج محبت دیگران نباشه و عاشق خودش باشه و به خودش عشق بورزه! و اگه یاد نگیره دنیا هی تکرارش میکنه! مثل گیر افتادن تو یک حلقه زمانی و تکرار بی نهایت یک روز! انقدر کائنات این کار رو تکرار میکنه که اون ادم دوست داشتن خودش و پذیرش خودش رو یاد بگیره *هر انسانی که در زندگی ملاقات میکنیم برای ما یک رسالتی داره و هیچ چیز و هیچ کس اتفاقی نیست! *

مثال 3)تصور کنید فردی که به هر دلیلی احساسات خودش رو خاموش کرده و بخاطر خرسندی دیگران احساس خشم ش رو سرکوب میکنه و نشون نمیده دنیا سر راه اون افرادی رو قرار میده تا بهش یاد بدن هر احساسی سر جای خودش باید بروز داده بشه! مثلا افرادی که خشم خودشون رو سر اون خالی میکنن! سرش داد میکشن یا مورد خشونت قرار میگیره تا زمانی که بخش تاریک وجودش رو نپذیره این داستان با چهره ها و زمان ها و مکان های مختلفی خودش رو نشون میده! تا به یادگیری درس نرسه این داستان تکرار و تکرار میشه!

نباید انقد یه خودت توهین کنی یا خورد کنی یا بد رفتاری کنی هرجور با خودت رفتار کنی کائنات میشنوه و همون رفتار رو از سمت بقیه بهت نشون میده تا بهت یاد بده با خودت درست رفتار کنی! دنیا و وجود تو اینه ست هرجور با خودت رفتار کنی یعنی به بقیه هم اجازه دادی همینجور باهات رفتار کنن! اگه این رفتارت منفی باشه کائنات دریافتش میکنه و همونو در اشکال و افراد مختلف بهت نشون میده تا بهت یاد بده با خودت درست رفتار کنی! *جای تغییر دنیا خود را تغییر ده آنگاه دنیا با تو تغییر خواهد کرد * :) به خود آ