امیدوارم خوشتون بیاد
روز دوم دبیرستان جاستین : سلام دیپر 😨 دیپر : سلام جاستین ،، خوبی ؟ چون به نظر نگرانی 🤨 جاستین : خوبم فقط یکم استرس دارم 😑 دیپر : استرس چی جاستین : استرس آزمایش دیپر : جان؟ 🧐 جاستین : دیپر تو متوجه نیستی اگه آزمایشم رو اشتباه انجام بدم رد میشم دیپر : هی آروم باش رفیق من مطمئنم که تو قبول میشی 😉اصلا استرس نداشته باش! جاستین : باشه سعی می کنم 😞 ( ناگهان میبل ظاهر می شود ) میبل : هی دیپرررر نگفته بودی دوست جدید پیدا کردیییی 😝😝😝 جاستین : دیپر این کیه ؟ دیپر : عالی شد،، این خواهر دوقلوم میبله جاستین : سلام میبل 🙂 میبل : سلامممم جاسی 🤗😜 دیپر : جاسی ؟!! 🙄🤨 میبل : وااای دیپر چقدر دوستت کک و مکیههه 😝😝 دیپر : میبل 🙄 جاستین واقعا متاسفم میبل یکم زیادی شکر خام خورده جاستین : اشکال نداره دیپر اتفاقا به نظرم خواهرت خیلی هم باحالهه 😄 ( زنگ می خورد ) جاستین : بچه ها من باید برم کلاس این زنگ علوم دارم زنگ ناهار می بینمتون .
( دیپر و میبل در کلاس ) از ذهن دیپر : خدا کنه امروز تست نگیره 😨😨 معلم : بچه ها من تصمیم گرفتم ازتون یه تست بگیرم دیپر : 😐😐 معلم : اما قبل از تست شما باید یه آزمایش انجام بدین ساعت 9 آقای پارک میاد تا آزمایش شما رو بررسی کند پس تا ساعت 9 باید آزمایشتون رو تموم کنید ! دیپر : وای نه من دیروز هیچی نخوندم تمام وقتم برای نوشتن جورنال گذاشتم میبل : آخ جون آزمایش ، من عاشق ترکیب کردن ماده ها با همم 😍😍 😃😃 معلم : خب الان می تونید آزمایشون رو شروع کنید دیپر : آروم باش دیپر تو می تونی آزمایشت رو به درستی انجام بدی فقط باید دقت کنی خب اول باید آب رو با جوش شیرین مخلوط کنم بعد ........ ( 1 ساعت بعد ) دیپر : وای نه ساعت 9 شده اما من هنوز آزمایشم رو تموم نکردم 😦 میبل : مال من که تموم شد 😅 فقط دوست دارم بدونم پروفسور نظرش در مورد آزمایش من چیه 🤗😚 دیپر : احتمالا منفی ( آقای پارک وارد کلاس شد )
معلم : سلام پروفسور آقای پارک : سلام 😒 ( معلم سریع از کلاس خارج می شود ) آقای پارک : خیلی خب بچه ها می خوام آزمایشاتون رو بررسی کنم ( آقای پارک از ردیف اول شروع میکنه ) نه.... نه..... اصلا ..... ابدا ..... افتضاه ........ ( به میز دیپر می رسد ) آقای پارک : خب دیپر : 😰😰 آقای پارک : ببینم این آزمایش شماست ؟ دیپر : امم بله چطور ؟ آقای پارک : شما قبول شدید ! دیپر : چی واقعا پارک : بله میشه گفت شما تنها کسی هستید که آزمایشتون رو درست انجام دادید . دیپر خوشحال می شود آدام : 😒😒😒 پارک : بچه ها من همه ی آزمایشاتون رو دیدم و به این نتیجه رسیدم که خیلی هاتون سر کلاس خواب بودید پس بهتره بیشتر درس بخونید ( آدام همچنان داره حسودی می کنه ) پارک : و اینم بگم که جلسه ی بعد امتحان دارید امیدوارم خراب نکنید 😒 زنگ می خورد آدام : اصلا فکر نمی کردم دیپر آزمایشش رو درست انجام بده اون حتی فرق اسید ها با باز ها رو نمیدونه 😐😐 مایکل : نگران نباش آدام نمیزارم شاگرد اول بشه 😒😒 آدام : مثلا می خوای چیکار کنی ؟ مایکل : یه نقشه دارم 😏 ادام : چه نقشه ای 🤨 مایکل : بعدا بهت میگم ، الان فعلا بریم زنگ تفریح مایکل : اوکی 😑😑
( در خانه ) دیپر : مامان ؟ شرمی : مامان خونه نیست دیپر : پس کجاست شرمی : رفته خرید دیپر : آها باشه ،، دیپر وارد اتاق می شود دیپر : خب بزار ادامه ی جورنالم رو بنویسم دیپر تا شب تمام صفحات جورنالش رو سیاه می کند مامان : بچه ها بیاید شام میبل : الان میایم مامان : خب خدا رو شکر این دفعه غذا رو نسوزوندم دیپر : اه شام اختاپوسه حالم از اختاپوس به هم می خورد 🤢🤮 میبل : من که عاشقشم 😍😊 دیپر : مامان میشه نخورم ؟ مامان : گشنه نیستی ؟ 🤨 دیپر : نه زیاد مامان : باشه می تونی نخوری اما اگر گشنت شد توی یخچال هست .
( بعد از شام ) شرمی : هی دیپر دوست داری یه دست با من شطرنج بازی کنی ؟ دیپر : آره بابا، ولی ما که شطرنج نداریم شرمی : من برای کادوی تولدت خریدم دیپر : چیی؟ واقعا شرمی : آره عزیزم میبل به ما گفت که تو علاقه ی زیادی به شطرنج داری ولی هیچ وقت ازَمون نخواستی ( مامان کادو را می آورد ) دیپر : مامان بابا واقعا ازتون ممنونم مامان : خواهش می کنم عزیزم دیپر : راستی برای میبل کادو چی گرفتید ؟ مامان : برای اون یه تکشاخ گرفتیم . و دیپر 5 دست با شرمی شطرنج بازی می کند شرمی : انگار هر 5 دست رو تو بُردی ،،،، دیپر ؟ ( دیپر خوابش می بَرَد ) شرمی دیپر را بلند می کند و روی تختش می گذارد
پایان قسمت سوم
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
خوب بود🙃🙃
زود پارت بعد رو بنویس.
لطفا پارت بعد هیجانی باشه💙
پارت بعدی دیپر میره تولد رقیب هاش ،، پارت بعدش هیجانی است
عالی بود ولی آدام و مایکل کین؟
رقیب دیپر
اهان
جالب بود^^
عالی بود
تکشاخ؟؟؟؟