4 اسلاید صحیح/غلط توسط: kaito انتشار: 10 ماه پیش 155 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست


لینک کوتاه

توجه!

محتوای ارائه شده در این سایت توسط کاربران تولید می شود و تستچی نقشی در تهیه محتوا ندارد بنابراین نمایش این محتوا به منزله تایید یا درستی آن نیست. مسئولیت محتوای درج شده بر عهده کاربر سازنده آن می باشد.

  • جهت اطلاع از قوانین و شرایط استفاده از سایت تستچی اینجا را ببینید.
  • اگر محتوای این صفحه را نامناسب یا مغایر با قوانین کشور تلقی می نمایید می توانید آن را گزارش کنید.

سایر تست های سازنده

نظرات بازدیدکنندگان (59)
  • imagekaito سازنده
    don't touch me

    نظرتون برای داستان بعد روی چه شیبیه

  • image中原長屋☻️𖤛off☻️
    قوی ترین سلاح تو لبخندته☻

    هققققق آخرش غمگین و زیبا تموم شد هقققققق

  • imageMarin. D¿
    مدتی نیستم

    توی این داستان تفاوت سنی نیکولای و فیودور زیاد بود درسته؟ ولی خیلی قشنگ بود.... انقدر دقیق بود که کاملا میتونستم تصورش کنم..

  • imagegillian°
    بینگو!~

    در هر صورت بگم که ... خیلی باعث افتخار بود که اجازه دادی نوشته ت رو نقد کنم :)✨💕
    و واقعا ازت ممنونم ... واقعا ممنونم ... که ... انقدر به خواننده ت ارزش میدی =)💕🥲

  • imagegillian°
    بینگو!~

    راستی ببخشید من اون بخش رو نوشتمممم 🥲
    فقط با خوندن متنت خیلی ذوق کردم و خب ... اهم 🥲😶
    بازم شرمنده اگه دلخور شدی :)💔

    • imagekaito سازنده
      don't touch me

      نشدم
      توصیفت واقعا عالیه و هیچ ایرادی از قلمت نمیشه گرفت حتی از این چند تا خط کوتاه

    • imagekaito سازنده
      don't touch me

      میتونم سنتو بپرسم؟

    • imagegillian°
      بینگو!~

      آره حتما =]
      من ۱۴ سالمه ... حدود ۱ ماه دیگه وارد ۱۵ سال میشم 🥲✨

  • imagegillian°
    بینگو!~

    راستییی
    منم یه بخشی رو از زبان نیکولای اضافه میکنم بعد از اینکه پرت شد ( چون خودت از دیدگاه فیودور نوشته بودی :»):
    بالاخره به آرزویش رسیده بود. خوشحال بود ... نه ! چیزی فراتر از آن ! خوشحال نه ... ولی سردرگم بود. عجیب بود. مگر یک انسان چقدر میتوانست ظرفیت داشته باشد ؟ چطور همزمان اشک می‌ریخت و لبخند میزد ؟ البته که ... شاید انسان ها تحمل این مقدار احساسات را نداشته باشند، اما قطعا دلقک ها قشر جدایی از جامعه « دنیای انسان ها » ی مدنظرش بودند!

    • imagegillian°
      بینگو!~

      تنها چیزی که در آن لحظات پایانی ، درحالی که با پر پروازی که توسط " عشق " به او اهدا شده بود، در باد به پرواز در آمده بود ؛ فکر می کرد، این بود که چقدر دلتنگ جلسات شیرین روانکاوی این سال های نحس زندگی اش میشود ! « فیودور ... دیدی تموم شد ؟ بالاخره تموم شد ... سخت گذشت ! قطعا پشیمانی های زیادی توی زندگیم داشتم اما ...»
      لحظه ای ، درست قبل از برخورد جسم گرمش با زمین که حالا رنگ احساسات به خود گرفته بود، زمزمه کرد :« هیچوقت از دوست داشتن تو پشیمون نشدم !»
      و ثانیه ای بعد ... سکوت !

    • imagekaito سازنده
      don't touch me

      خدای من
      بیش از حد زیبا بود

  • imagegillian°
    بینگو!~

    خب بزار بگم ... فرمت قابل ستایشه :)✨
    خیلییی خوب بود و تقریبا نمیتونم هیچ مشکلی از این چپتر پیدا کنم🥲😂
    ولی خب درکل ... احساس میکنم توی هر بخشی که مینوشتی احساسات خودت هم با احساسات کاراکترا اوج می‌گرفت ، نه ؟:)
    اون لحظه ای که فیودور رفت دنبال نیکولای و یهویی یا جای خالیش مواجه شد ... کاملا میتونستم درک کنم ... که فکر کنم خودت هم برای فیودور ناراحت شدی ... یا شوکه شدی =]🥲✨

    • imagekaito سازنده
      don't touch me

      عادیه که هم نویسنده هم خواننده تصاویر هر سناریو از داستان و تجسم کنن و تو این بخش همونطور که خودت گفتی اینکه با جای خالیش مواجه شد از وهم و ناباوری که کارکتر راجع به وقایاع داشته میاد

  • imagegillian°
    بینگو!~

    راجب شخصیت پردازیت هم بگم ... واقعا خوبه :)
    می‌دونی ... فن فیک نوشتن ... شاید خیلی سخت تر از داستان نوشتن باشه ! هردپتاش رو تجربه کردم و به جرئت میگم که فن فیک سخت تره ... چون توی رمان ، کاراکتر ها متعلق به خودتن. ولی توی فن فیک هیچ کاراکتری به تو تعلق نداره ! شخصیت اون کاراکتر قبلا توسط خالق اصلیش تعیین شده و تو باید زیر مجموعه اون پیش بری. یعنی خلاصه ش کنیم ... باید خیلی حرفه ای باشی که بتونی احساسات کاراکتر هارو درک کنی که فکر میکنم تو به اندازه کافی توش خوب هستی =]🍡

    • imagekaito سازنده
      don't touch me

      موافقم
      در این باره باید بگم خیلی از خصوصیات و خودم با کارکتر میکس میکنم مثلا الان پارت اول شیب پو و رانپو رو نوشتم و تا فردا منتشرش میکنم و برای کارکتر رانپو طنزپردازی به کار نبردم و یکم تضاد محور کارکتر اصلیه

    • imagegillian°
      بینگو!~

      ازهملکتلکلعحبطحغطخخغظ
      داری پو و رانپو مینویسیییی ؟😭✨
      آه پروردگارا ... به کدوم درگاه الهی شکر کنممم ؟😶🥲
      وای ... خیلی کم جایی دیدم پو و رانپو خوب پیدا شه ... بی صبرانه مشتاقم =]✨🍡

  • imagegillian°
    بینگو!~

    شرمنده اینجا نقد میکنم ... حسش نیست برم توی رمان سوکوکو 😂🥲
    خببب ‍! این فیولای ای که نوشتی خیلی جذاب تر از سوکوکو اولی روایت شده بود. همه چیز برای خواننده قابل درک تر بود و اون ابهام « چیشد ؟ وات ؟ چه اتفاقی داره میوفته ؟» از بین رفته بود. احساسات رو خیلی بهتر توصیف کرده بودی و از کلمات درست تر استفاده کرده بودی =] سر راستش کنیم ... خیلی فوق العاده از تجربیاتت بهره بردی فرزندم :)✨

  • imagegillian°
    بینگو!~

    اول از همه بگم که ... مرسیییی :))) واقعا به هرچیزی که یک فن فیک نیاز داره توجه کرده بودی ✨
    توصیف فضا ، شخصیت پردازی ، حس و حال ، قلم ، داستان اولیه ، روند پیشروی ... همه چیزت عالی بود :)✨
    به عنوان خواننده خیلی راحت تونستم با نوشتت خو بگیرم =]
    خب ... می‌دونی ... من حدود ۶ ماهه که به صورت حرفه ای نقد و بررسی فن فیک ( به خصوص بانگو ) میکنم ... توی این ۶ ماه به هر سطح و سبکی از نوشتار برخوردم ! باید بگم قلمت برای فن فیک کامله :)✨ منتهی ...

    • imagekaito سازنده
      don't touch me

      وای مرسی
      خب از اونجایی که اکثر چیزایی که من مینویسم طبق اختلالات روانی و مشکلات به وجود اومده تو کارکتراست، سعی میکنم چه تو خود متن نقل شه یا نه این مشکلاتو با روند اصلی داستان پیش ببرم و با رفتار، حرکات، افکار و لحن کارکترا ابرازش کنم

برای ثبت نظر باید وارد حساب کاربری خود شوید.