دهمین پارت داستانم
*ساکورا*
هنوز به حرف هیناتا فکر میکردم. حتما دچار سو تفاهم شده بود.
تلفنم زنگ خورد. جواب دادم
ناروتو از پشت خط گفت:«ساکورا!امروز ساعت 5 بیا پارک مرکزی، برای تحقیق شیمی مون که کاکاشی گروه مون کرده بود...تحقیقاتت رو هم بیار.» تایید کردم و به سمت خانه روانه شدم
11 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
16 لایک
خیلییی باحاله
بیشتر باید ادامه ش بدییییی🥺
همین امشببب پاارتتت 11 رووو منتتشررر مییکنییی😑
خییلییی رمانتیک شدهههه
کاش ساکورا میفهمید که ساسکه اونو.........
یه ....... هم بزار ولی هر دوشون هوشیار باشن و ساکورا بفهمه هااااا.
حالا کاکاشی چرا این کارو کرد؟؟
معجون حقیقت دیگه چه کوفتیه؟؟
ولی باید دست کاکاشی رو بوسید
کاکاشی شاید بهش بگه🙄🙄🙄 شاید من نمد
آرههه میزارم حتما
بنظرتون ساسکه یه دفعه .....
یا قبلش اعتراف کنه؟
پارت 11 رو پست کردم باید تایید شع
قبلش اعتراف کنه
پارت 14 منتشر گردید
با نام و یاد خدا شروع میکنیمممم
باح باح
کاش اخرش ساسکه به ساکورا بگه که دوستش داره😍
ببینیم نویسنده اگه کرم نریزه....
بی نهایت ولی این جوابم غیر منطقیه پس تا هر جا که خودت دوست داری
حیح اوکی😂😍
پارت 14 هم منتشر شددد