
ناظری نیست اینو منتشر کنه؟؟؟
تینا=سرسرا رو سکوت بدی گرفت بود که اسنیپ گفت=خانم دلاکور میشه توضیح بدید تینا=ما خواستم ادامه بدم که پانسی حرفم رو قطع کرد. پانسی=پروفسور اسنیپ خانم دلاکور از روی حسادت به ما شروع به دع.وا کردو به خانم لاوندر اشاره کرد اس سوپر وای پرت کنه میا=اینطور نیست پروفسور اونا دیانا=ببخشید پدر تقصیر ما بود(نویسنده=دیانا دختر نا.تنی اسنیپه) من ناخواسته بهشون بی احترامی کردم بعد از حرف دیانا اسنیپ گفت=خانم لاوندر فکر کنم کلاس تغییر شکل شما شروع شده باشه اینطور نیست تمام بچه های هافلپافی دارن میرند اونجا بعدبعد نگاهی به خانم دلاکور وآقای مالفوی کردم شما هم کلاس معجون سازی دارید اینطور نیست زود برید سر کلاس تینا=داشتیم به طرف کلاس میرفتیم که اسنیپ صدام زد به دراکو گفتم تو برو منم میام نزدیکش که شد یقه ی لباسم رو گرفت اسنیپ=متوجه این شدن بحث امروز سر چی بود فقط خواستم بگم که به عشقت تکیه نکن چون دخترم به هرچیزی بخواد میرسه تینا=دارید اشتباه میکنید پرفسور چون دراکو الکی عاشق دیانا نمیشه برید به اون دخترتون بگید فکر دراکو رو از ذهنش بیرون کنه بااین حرف سیلی محکمی روی صورتم احساس شد
اسنیپ=اینو میزارم پای بی تربیتی شما خانم دلاکور شما حق توهین به دخترم رو ندارید حتا اگر دیانا دراکو نخواد دیانرا می خواد تینا=مگه دیانرا قراره بیاد (نویسنده=دیانرا خواهر دیانا هست واینم مثل دیانا دختر خوانده ی اسنیپ هست) اسنیپ=بله قرار بیاد تینا=صورتم درد میکرد حرف های اسنیپ برام خیلی سنگین بود گفتم پروفسور به اون دخترتون بگید بچرخ تا بچرخیمتینا=دستم رو کشیدم و به سمت کلاس راه افتادم دیدم میا جلوی در ایستاده اینجا چیکار میکنی مگه کلاس نداشتی؟ میا=نه کلاس برای سال آخری ها بود راستی اسنیپ بهت چی گفت؟ تینا=تا خواستم تعریف کنم صدای اسنیپ از داخل کلاس آمد گفت خانم دلاکور بیاید داخل میا بعداً برات تعریف میکنموارد کلاس شدم دیدم دیانا ودراکو کنار هم نشسته آند دراکو هم خودشو از اون جدا کرده بود خواستم برم تا بگم دیانا بلند شو که من بشینم اسنیپ=خانم دلاکور بشینید کنار پانسی تینا=فکرکنم خالم درس معجون هارو قبول کرده باشه اینطور نیست اسنیپ
اینطور نیست اسنیپ با اون رفتار همیشگی گفت خالتون امروز حالش خوب نیست تینا=پس نباید امروز کلاس داشته باشیم اسنیپ=لازم به توضیح دادن به شما نیست {بعد تمام شدن کلاس} تینا=داشتم از کلاس بیرون میرفتم که دیانا گفت وایسا چیه دیانا دیانا=داخل این یک ساعت فهمیدم که من هیچ وقت نمیتونم مثل تو باشم تو همیشه بهتر من بودی می تونی منو ببخشی تینا=آره میبخشمت همو بغل کردیم دیانا=ببین من که بیخیال شدم اما هواست به دیانرا باشه تینا=باشه هواسم هست
تینا=من باید برم پیش میا داخل سرسرا منتظرم {داخل سرسرا} میا=اسنیپ واقعاً تو رو ز.د تینا=آره حالا بیخیال ببین میا اینا بین خودمون باشه نمی خوام دراکو بفهمه میا=باشه قول میدم تینا=اوکی یک دفعه یکی از پشتچشمم رو گرفت گفتم میا میگی چه شکلی میا=موهاش فرفری تا روی کمرش لباسه اسلایترین تنشه تینا=جنیفر جنیفر=آره دست از روی صورتش برداشتم وهمو بغل کردیم تینا=کجابودی تو چرا از اول سال نبودی چرا از وسط سال آمدی جنیفر=مادر بزرگم حالش خوب نبودباید پیشش می بودم اینو ول کن دوستت رو معرفی نمیکنی ؟ تینا=چرا
تینا=چراکه نه جنیفر این میالاوندر از هافلپاف میا اینم جنیفر لارنس از اسلایترین بعد کلی حرف گفتم میا من میرم پیش دراکو اون حرفا بین خودمون باشه اوکی میا=اوکی تینا=من میرم رفتم حیاط چون حدس میزدم دراکو اونجا باشه اما با چه چیزی برخورد کردم 😭
چقدر این روزا ناظرا بد شدن اما تو از اونا نیستی💙💙💙مرسی که منتشر می کنی هیچ وقت این لطفت یاد نمیره💚💚💚
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
بـكمیـدم!💗
پیـنعزیزكــم؟!🌷
عالی بود.
مرسی قشنگم:)
دمت گرم
حرفات واگعیه یا کیکه😂
منو دم شب سکته نده از خوشحالی
نه میزارم واقعیه
امید وارم سریع فردا شهههههه
نشستم الان تا پارت 18نوشتم
زوددددددددددد تا پارت 15 14 رو بزار من معتاد رمانتم
آرمشوت حفظ کن تا بنویسم تا پارت 30 میزارم که سری بزرگتر شن تا اتفاقات خوبی بینشون بیفته
ببین یا پارت بعدی رو میزاری یا میزاری فردا هم تعطیل است
آره فردا میزارم
عالی بود ولی بد جا تموم کردی حساس بود:))) 🐍 💚🖤🫀
🥺😅
خیلی
مرسی:)
برای جالبه شدن اینجوری میکنم
اها اوکی:))) 🫀🖤💚 🐍
:))) 🐍 💚🖤🖤🫀🥺
اینم پارت دهم به نظرتون چی میبینه