پارت دوم لذت ببرید تقدیم نگاه تون قشنگم
تا خواستم بهش ی چیزی بگم پدرم
اومد (از زبان نویسنده=اسم پدر تینا ساولی هست)از زبان ساولی=تینا عجله
کن باید بریم برات چوب دستی بخریم ما به مغازه اولیوندر رفتیم
و وارد مغازه ی چوب دستی فروشی شدیم اون دختره ی ا-ح-م-ق خودشو بد
جور به دراکو چسبونده بود و دراکو انگارمی خواست بالا بیاره😳
از زبان دراکو=پانسی به طور تهوآوری بهم چسبیده بود که یک دفعه تینا وارد شد نه از خوشم میومد نه ازش بدم میومدی حس بین بدوخوب به طرفش حرکت کردم از زبان تینا=دراکو به طرف حرکت
کرد وگفت بابت رفتار پانسی واقعان متاسفم اون دختره فکر می کنه هرچی
بخواد باید بشه ومن گفتم من فقط ازت
اسم پرسیدم نه اینکه بگم من ***من ولش کن مهم نیست من برم پدرم منتظره
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
20 لایک
آمممم از این دختره تینا خوشم نمیاد و مشکل اینه که از پانسی هم خوشم نمیاد اما حداقل پانسی رفتار ایکلانه نداره و راستشو بخوای هم قیافم عین پانسی عه پس پانسی
ج چ : تینا
جنیفر لوپز؟؟!👏🏻😂😂😂👌🏻 عالی بود
بزار یه کمک کنم
در هاگوارتز خوابگاه دخترا جدا و خوابگاه پسرا جدا هست ولی مکان استراحتشون یکی هست پس بنابراین
دراکو و اینا نمیتونن هم اتاقی باشن
بله درست اتاق ها جداست /اما ترجیح دادم که داستان با فیلم و کتاب فرق کنه
بفرمایید برای دوستان منتظر این پارت لذت ببرید