جنگ با عشقم(پارت پنجم)

اینم پارت پنج❤

سه تا ماشین اومدن که یکیش ماشین جیمین بود سریع سفارش رو گرفتم و رفتم تو آشپرخونه که جیمین منو نبینه از زبون جیمین : از ماشین پیاده شدیم جیمین : بیاید بربم داخل جین : این همه کافه چرا این ؟ جیمین : بیاید بریم داخل بعد بهتون میگم چرا این کافه همشون رفتن داخل و رو یکی از میز ها نشستن از زبون لارا : باید میرفتم سفارششون رو میگرفتم چون داشتن هی صدا میکردن پس رفتم که سفارش رو بگیرم جیمین منو دید

منم زیر چشمی بهش نگاه کردم وقتی رفتم جلو دیدم هر هفتاشون هستن اگه میا و ملیسا اینجا بودم حتماً غش میکردن 😂 جیمین : ما ..... و ..... میخوریم( جای خالی رو با هرچی که دوست داشتید پر کنید) لطفا یکم سریعتر بیارید لارا : بلهه خیلی سریع براتون میارم آقای جیمین 😑😑😑😑 جیمین : خیلی ممنونم خانم لارا 😐 لارا یه نگاه سرد یه جیمین کرد و رفت تهیونگ : این کیه از کجا میدونست تو جیمینی ؟ جیهوپ: تو اسمشو از کجا میدونستی؟ جانکوک: چرا اونطوری نگاش کردی؟ جیمین : اه بچه ها یکم صبر کنید بهتون میگم این دختره همونیه که باهاش تو یه خونه زندگی میکنم همه: چی ؟ تهیونگ:این همونه ؟ جانکوک : چه خوشگله جین : دلیل اینکه اومدین اینجا هم همین بود ؟ جیمین : آره دلیلش همین بود میخواستم شما هم اونو ببینید نانجون : یعنی دختره فهمید ما بی تی اسیم؟ جیمین: معلومه فهمیده تو فکر لارا: از این همه کافه حتماً باید میومد اینجا آخه چرا اینجا فقط میخواد عصاب منو خورو کنه لارا رفت تا عذا رو ببره براشون جانکوک: داره غذا هارو میاره

از زبون لارا : همه غذا هارو گذاشتن حالا باید میرفتم نوشیدنی هارو بزار یه فکر خیلی خوب تو سرم بود وقتی نوشیدنی رو آوردم برا همه گذاشتم ( سر نوشیدنی باز بود ) وقتی داشتم برا جیمین میزاشتم از قصد دستم خورد و افتاد رو لباس جیمین لارا : آخ خیلی ببخشید جیمین چیزی نگفت دست منو گرفت و برد بیرون یه جایی که اعضا نمیتونستن مارو ببینن جیمین : چرا اینجوری میکنی ها ؟ لارا : تو چرا از بین این همه کافه اومدی اینجا ؟ جیمین : کار اشتباهی کردم اینجا هم یه کافه هست دوست داشتم با اعضا بیام اینجا هنوز دست لارا رو گرفته بود لارا : دستمو ول کن باید برم سر کارم جیمین : ول نمیکنم تا نگی چرا اینکارو کردی لارا : دوست داشتم تو چیکار داری جیمین دست لارا رو ول کرد و لارا رفت تو کافه جیمین هم سوار ماشین شد و رفت

تهیونگ : چی شد ؟ جین : نمیدونم جانکوک : نگاه کنید دختره اومد جیمین کو پس نامجون : العان بهش زنگ میزنم الو ؟ جیمین : من رفتم لباس عوض کنم شما بخورید برید خونه من نمیام نانجون : چرا نمیای؟ جیمین : خداحظ جین : چی گفت ؟ نامجون : گفت شما بخورید من نمیام جین : چرا نامجون : نمیدونم چیزی نگفت جین : بیاید بخوریم بریم خونه از زبون لارا : همه اعضا بجز جیمین غذا رو خوردن و رفتم منم ساعت کاری تموم شده بود و رفتم خونه

جیمین تو خونه بود داشت تلویزیون نگاه میکرد من بهش سلام کردم ولی چیزی نگفت رفتم بالا تو اتاقم لباس عوض کردم و اومدم پایین دیدم داره تو آشپز خونه یه چیز هایی درست میکنه لارا : داری چی درست میکنی ؟ جیمین : غذا لارا : 😐میدونم غذا چه غذایی ؟ جیمین : آخرسر میفهمی چه غذاییه لارا : برو کنار منم میخوام برا خودم غذا درست کنم جیمین : نمیشه برو کنار من دارم برا تو هم درست میکنم لارا:باشه ممنون🙂 جیمین : بیا این ظرف هارو رو میز بچین لارا : اوف باشه بعد اینکه لارا ظرف هارو رو میز چید جیمین هم غذا رو میز گذاشت و شروع کردید به خوردن بعد اینکه غذا خوردن نشستن رو مبل لارا داشت با گوشیش ور میرفت جیمین هم همینطور

تو گوشی لارا : داشت با میا و ملیسا چت میکرد میا : نمیشه خونتو ببینیم ؟ ملیسا : آره راست میگه نمیشه ؟ لارا : نمیدونم اخه جیمین چیکار کنیم منم که سر کارم وقتی هم میام خونه جیمین اینجاست میا: خب جیمین اونجا باشه مگه چیه ملیسا : راست میگه جیمین که مارو نمیخوره 😂😂😂 لارا : باشه بیاید فردا بعد کارم بهتون زنگ میزنم بیاید ملیسا : آخ جون تو گوشی جیمین : داشت با اعضا چت میکرد تهیونگ:امروز چی شد به دختره چی گفتی جین : چرا رفتی ؟ جیمین : چون لباسم خیس شده بود رفتم نامجون : حالا ول کنید اینقدر سوال نپرسید شوگا :اره نامجون راست میگه

لارا : جیمین میخوام یه چیزی بهت بگم جیمین : بگو لارا : فردا دوستام میخوان بیان خونم جیمین : باشه بیان من میرم پیش اعضا لارا: ممنون من میرم بخوابم جیمین : باشه منم میرم بخوابن هر دوتاشون رفتن تو اتاقاشون و خوابیدن صبح شد و لارا باید میرفت سر کار از زبون لارا : بلند شدم داشتم میرفتم حموم که دیدم جیمین حمومه اوف بلندی گفتم و رفتم که صبحانه بخورم صبحانه خوردم جیمین از حموم اومد بیرون من سریع رفتم تو حموم بعدش حموم لباس پوشیدم اماده بودم که برم سر کار جیمین : بیا من میرسونمت لارا : باشه منو رسوند و خودش رفت منم رفتم تو کافه شروع به کار کردم

اینم پارت پنجم امیدوارم خوشتون اومده باشه ❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤