(کل این پارت رو با آهنگ های لانا نوشتم) ویولت: از هر دو طرف بهم حمله میکردند و من دفاع می کردم. گلوم می سوخت. بلیندا هنوز اون پایین حسد لوگان رو در آغوش داشت. ویلیام شعله اش را محکم به دست چپم زد. آرین فقط حواسش به ویلیام بود. چشم هام رو بستم. تو دلم یک چیزی موج میزد. مثل نفرت بود. نفرت بیش از حد از جادو... ای کاش هیچ وقت این جادو وجود نداشت. تمام حملاتم به سمت بال های ویلیام بود. آرین از پشت حمله می کرد. با نفرت و درد گفتم:چرا آرین؟ با صدای خشمیگنی که غم توش پرواز می کرد:من دلم آغوش مادرم رو می خواست.... این خوساته ی مادرمم بود مگه نه ویلیام؟ ویلیام با خوشحالی گفت: درسته بچه جون! چرا حس می کردم آرین زیر فرمان ویلیام هست؟ ♡آرین تو عاشق ویلیامی؟ شعله ای به پام زد:حیف قدرت خود درمانی سریعی داری... ویلیام زمزمه کرد: اون یک روزی ملکه من میشه...دنبال چی هستی ویولت؟ ♡اگر دردی که خودم چند دقیقه پیش کشیدم رو به آرین بدم چی میشه؟ ☆چه دردی؟ ♡درد از دست دادن زندگیت...دردی که بلیندا داره میکشه. ♤احمق نشو ! دستام رو به خون سمی بدنم آغشته کردم. و با پوزخند گفتم:تاج یا مرگ؟ آینده ات کدومه؟ هردو همزمان گفتند:تاج...
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
9 لایک
داداش هستی؟؟
پارت میخام
زوووود باششششش پارت بعد رو بیااااااا
منتظرتمممم😿😿
چشمم
پارت بعد رو فردا صبح میذارم
خوشحالم که به حرفم گوش کردی حیحححح بلاخره کارسون ادم شد...))
واوووو عالیییی ببودددد یبار دیگ بگو
چیگفتی تا افتضاه رو نشونت بدم :| :| :|
عالییییی بود
اصلا هم افتضاح نمینویسی
افتضاح ؟ افتضاح ؟؟؟ تو عالی می نویسی دختر 💜
چرا فکر می کنی افتضاح می نویسی ؟
آخه خیلی هولکی شد
ولی مرسی