
خب سلام🙃😊برگشتم با فصل دوم teales of ladybug با نام adventure adrianette in New York:ماجراجویی آدرینتی در نیویورک این فصل به شاهکاره شاهکار دعوتتون میکنم با من همراه باشید و اگر میخواهید پارت بعد که به دستتون رسید جا نمونید ازش فالو کنید منتظر انتقاداتاتتون هستم

ما برگشتیم♡♡...... شروع:بازپرس:خب به نفعته کامل قضیه رو تعریف کنی حتی اگه تا فردا طول کشید حرف بزن! . شخص نامعلوم:(شما نمیدونید😄)درمورد چی بگم . بازپرس:از همون روزی که اومدی تو نیویورک تا الان کامل ! . شخص:وقتی از یونان اومدم به نیویورک از فرودگاه مستقیم رفتم و هتل گرفتم اسم هتل هم هتل نلسون بود ، وقتی اتاق گرفتم رفتم اونجا و شب رو اونجا خوابیدم ، صبح بعد از بلند شدن رفتم دانشگاه آکسفورد که ثبت نام آنلاین کرده بودم . روز اول دانشگاه بود ،راستش هیچ دوستی نداشتم هیچکی نگاهم حتی نمیکرد دلم میخواست مثل بقیه بتونم تو آنتراک های وسط کلاس با دوستام حرف بزنم اما کدوم دوست هی حسرت میخوردم وقتی تو فکر بودم یهو سرم محکم خورد به دیوار ، همه دورم جمع شدن اولین کسی که اومد بالا سرم و حالم رو پرسید دو نفر بودن یه دختر و یه پسره ، خیلی شبیه هم بودن ، کمکم کردن و دختره سرم رو باند پیچی کرد ، گفت:اسمت چیه چرا حواست نبود . گفتم: اسمم کلارد هست خیلی ممنونم ازتون ، گفت:اسم منم مرینته ، پسره هم گفت" اسم منم آدرین آگراسته . گفتم:شما مدل پاریس هستید درسته ؟ گفت:آره خودمم خیلی خوشحالم باهات آشنا شدم . سرم رو انداختم پایین آروم گفتم 😔من اصلا اینجا ها نبودم خیلی هم زشت تر از شمام😣هیچ دوستی ندارم حتی کسی نگاهمم نمیکنه😞 ، دوتاشون با هم گفتن:اما ما همه با هم دوستیم😉دختره دستش رو گذاشت رو شونم گفت:کلارد از این به بعد من و آدرین باهات دوستیم ! . لپام قرمز شد گفتم:ممنون☺🧡

اونجا اولین دوستام رو پیدا کردم هر روز که میگذشت دوستیمون با اون دو تا بهتر میشد تا حدی که یه روز آدرین زنگ زد بهم گفت ساعت 16 برم اونجا ، انقدر خوشحال شدم💟 ، ساعت 16 رفتم خونشون در زدم وقتی باز کرد دیدم مرینت با یا دامن صورتی و آدرینم با لباس آبی و شلوار سبز ازم پذیرایی کردن ، رو مبلشون نشستم دیدم ناهار استیک و اسپاگتی گذاشتن بعد خوردن ازشون تشکر کردم وقتی سفره ناهار رو جمع کردن مرینت و آدرین از عروسیشون که چقدر تو پاریس براشون مشکل پیش اومده بود . بازپرس:تمام اطلاعاتی که درمورد عروسیشون بهت دادن رو بگو . کلارد: گفتن وسط عروسیشون آدرین آگرست رو به سرقت بردن تمام عروسی رو با بمب دودزا خراب کردن یهو یه گروه پلیسی اومد تو عروسی و یه تشک پرش گنده پهن کردن وسط بعد از چند دقیقه آدرین از هلیکوپتر پرت میشه پایین و رو اون میوفته ، بازپرس:اطلاعات بیشتری چی مثلا از آقای بریدجت چیزی نگفتن؟ . کلارد:بریدجت دوپن چنگ؟؟ . بازپرس:آره آره. کلارد:او.اون که هم کلاسی من تو دانشگاه هست همون که با خانم فک کنم میا خیلی دوسته . بازپرس:خب چرا نگفتی چیزی ازش و رد شدی گفتن تک به تک جزئیات رو بگو ! . کلارد:اِم ببخشید راستش نمیدونستم ، روز دوم دانشگاه که رفتم یکی اومد به اسم بریدجت و کلاس کسی که روز اول غایب بود وقتی اومد با مرینت و آدرین خیلی حرف میزد بعدش مرینت گفت کلارد این پسر اسمش بریدجته ، سلام کردم . دیدم محکم دست داد گفت:به به کلارد چه اسم باحالی🙂 ، گفتم:ممنون ، تو آنتراک(زنگ تفریح کوتاه)ازم پرسید شغلی چیزی داری🤔 ، گفتم:قبلا آره وقتی تو یونان بودم کنار پدرم مشغول به رستوران داری بودم ، شغل تو چیه؟ . گفت:من پلیسم یجورایی من رییسم😄 ، تا فهمیدم سریع گفتم چقدر خوب دوستم پلیسه😉روزی چند تا پرونده رد میکنید🤔، تا شنید حرفمو گفت خخ اِم شوخی کردم من رییس نیستم اما جزو پلیسم راستش من مثل یه هکرم ، سریع گفتم:میشه گوشی اینی که میخوام رو هک کنی خیلی برام مهمه اسمش برایدن هست ، باز جا خورد گفت:نگفتم که هکرم گفتم مثلا اِم من در اصل جاسوسم جاسوس معروف نیویورک ، گفتم: آها اوکی😅 . بازپرس:عجب پس جاسوس معروف نیویورک بهت گفته خب دیگه فعلا کاری باهات نداریم آقای کلارد اما تا چند روز دیگه دوباره ازت میخوایم بیای و ادامه بدی راستش چون فهمیدیم یکم پولت اینجا کمه برای خونه خریدن این کلید خونه برای تو هست دو کوچه بالاتر از دانشگاهتون پلاک 66 راستش اسم کوچه هه MI a هست ، خدافظ ، کلارد:ممنونم خیلی ازتون چشم چند روز بعد باز میام خدانگهدار

زنگ زدم به بریدجت📱جواب داد :الو _به به سلام جاسوس خوب و نفوذی نیویورک چه خبر؟ _سلام آقای گراهام ممنون خوبم _ بریدجت میشه یه سر بیای اینجا یه ماموریت دارم برات _ چشم الان حتما میام _ منتظرم خدافظ ، قطع کردم زنگ زدم به کلارد جواب داد:بله _ الو سلام کلارد _ اِم ببخشید شما؟ _ من بازپرسم آقای گراهام الان از پیشم رفتی _ عه سلام آقا بله؟ _ ببین میخوام تا میتونی از زیر زبون یکی حرف بکشی بیرون _ از زیر زبون کی؟ _ ببین تا یک ساعت دیگه دوستت بریدجت میاد خونت تو چیکار میکنی ببین تو اول ازش پذیرایی میکنی و اینا بعد که احساس کردی میخواد جاسوسیت رو بکنه بهش بگو ببینم چطور تونستی بهترین سروان نیویورک هری رو بکشی؟ _ چ..چی😨م..مگه سروان هری مردددده؟ _ وات؟سروان یک هفتس کشته شده چی میگی همه جا هم گفتن تو خیابونا نمیبینی تابلوش رو ؟ _ چ..چرا چرا یعنی مگه بریدجت چرا؟ _ حرف نباشه فقط اون حرف ها رو میگی ولی اگر نگفتی ما سریع میفهمیم و سریعااا حکمت ۵ سال زندانه ، _ اِ اوم باشه من انجامش میدم

بعد از قطع کردنش مشکوک شدم به کلارد اما فک نکنم این کاره ای باشه ، همون موقع بریدجت رسید ، باز کردم در رو ، اومد سلام کرد منم گفتم سلام بهش گفتم بیاد تو اتاق تا بهش بگم اومد تو اتاق در رو بستم ، من نشستم تو یه صندلی و اون هم نشست روبروم ، گفتم:ببین یکی هست به نام ، یهو گوشیش زنگ خورد نگاه کرد و گذاشت تو جیبش ، کنجکاو شدم گفتم:کیه؟ جواب بده . _ نه دوستمه مهم نیس . گفتم:میگم جواب بده ، گفت:نمیخواد بفرمایید خودش قطع شد ، ادامه دادم:خب میگفتم کسی هست به نام ، یهو گوشیش دوباره زنگ خورد ، با قدرت گفتم : جواب بده آقای بریدجت سریع بگو کیه زنگ میزنه ، _ بابا دوستمه کلارده اسمش ، گفتم ببینم ، وقتی نشون داد گفتم:جواب بده میگم جواب بده ، _ نه نمیخواد بیا قطع شد ، ادامه دادم: یک لحظه وایسا ، دوباره گوشیش زنگ خورد . بلند شدم داد زدم:یا جواب میدی و رو بلندگو میزاری یا کاملا از پستت برکنار میشی و یه پرونده ای برات درست میکنم که سه سال زندان بهت بدن فهمیدی ؟ حالا جواب بده _ باشه باشه جواب میدم اینم رو بلندگو(بریدجت:♤ ، کلارد:♡)♤:الو بله کلارد _ ♡:الو بریدجت کجایی اینجا چه خبره پلیسه به تو هم زنگ زد بریدجت لو رفتیم من یه زری زدم تو بازپرسی لو رفتیم اون مایکل احمق همش... ... ،،،، سریع گوشیشو بریدجت خاموش کرد و بدو بدو رفت سمت پنجره و در رفت😠یعنییی این دو تا ...😱

از دید مرینت: با آدرین داشتیم انیمیشن خودمون رو میدیدیم 😄 باورم نمیشه درموردمون لیدی باگ در نیویورک رو بسازن😐😂😂 ، آدرین موقعی که گربه سیاه حلقش رو به مرینت داد و گفت من دیگه گربه سیاه نیستم و رفت رو در تعجب مونده بود ، قیافه آدرین: 😑 ، با همون قیافش گفت:آخه چرا گربه سیاه که من باشم باید اینکار رو بکنم😐😂😂نویسنده این انیمیشن یه پنجه برنده میخواد مخصوصا با این انیمیشنش که مرینت با لوکا باید بره تا اتوبوس😱😂 ، با قیافه ای پوکر مانند گفتم : اِم آدرین تو که اینجوری نبودی لوکا دوست ماست، برگشت سمتم گفت: عزیزم پس منم از فردا با کاگامی میرم سینما چه حالی داره🤔 ، کاملا عصبانی شدم و گفتم : شما خیلی اشتباه میکنی آقای آگراست😡😡رفتی با کاگامی دیگه پاتو تو کفش من نکن😂 ، _ غلط کردم شوخی کردم🖐😂🖐 مرینت🥺 ، گفتم:بل😶 _ بگو که با من دوستی بانوی من😢😭😭 ، قشنگ گفتم:به شرطی دوستم که دیگه اسم لوکا و کاگامی رو نبری😙 _ چشم بانو😙

از چشم آدرین:داشتم بقیه انیمیشن رو میدیدم که یهو مرینت پر سرعت رفت دستشویی و محکم در رو بست🤨برگشتم سمت دستشویی داد زدم:مرینت مرینت خوبی ، یهو صدای عجیبی اومد ، سریع رفتم در دستشویی در باز کردم(اول جای دست شستن هست بعد تو در دوم جای دستشویی هست)دیدم داره تو دست شور استفراغ میکنه😵
خب بچه ها اگر دوست داشتید لطفاً همینجا لایک کنید بریم واسه آنچه خواهید دید که ببینید تو کامنتا کاملا انتظار برای پارت بعدتون رو نشون میده😊 حتما این رو بهم بگید بعلاوه چالش _ از ۱ تا ۱۰ به پارت اول این فصل چند میدید😊 من خودم ۹ میدم به خودم😙
آنچه در قسمت دوم adventure adrianette in New York خواهید دید:آدرین:الان منتظری چی بگم تو اصلا انسانیت میفهمی؟...مرینت:خجالت بکش برو ببینم...گراهام:سریع وارد عمل بشید سریع بدون هیچ وقت تلف کردنی...کلارد:این کاری که میخوای بکنی دیوونگیه دیوونگی...بریدجت:تا اینجاش به زور با نجات دادن یه آقا دوماد خیانت به گروه الکساندر ، جاسوسی برای پلیس پیش رفته بودم اما دقیقا موقعی بهم خنجر زدی با اون دستورت که کلا به فنا دادیمون پس دیگه حرف نزن...گراهام:صدایی نمیاد آروم آروم برید جلو...بریدجت:عقب برو دینامیت بستم...مرینت:کلارااا بدبخت شدم ای خدااا😢😭...کلارا:مرینت چی شده اجی...پرستار:اِم خانم دوپن چنگ جواب آزمایش شما م... هست
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
وواااوو عالیی💜منم ۹ میدم😅مثبت میشه🦋
یعنیا دقیقا م مثبت م منفی کیج کننده هست😅ولی زایه هست که مثبت میشه😄😎😘💫💋🌌
حرف نداشت اجی 💕💕💕
عالی بود اجی جونم 💖😘
من از 1تا 10 بهت 1000000000000000000000000000 می دم ❤️
این پارت فوق العاده زیبا بود وای خدا چه بلایی سر مرینت اومده 💖😰
من بهت 10 شارمین جون
امیدوارم مرینت باردار نباشههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههه
خیلی باحال تر از فصل۱ بود و ۱۰ میدم شخصیت کلارد هم شخصیت خوبی بود و آزمایش مرینت بارداری و جواب مثبت بود
سلام خوب بود
ولی خداوکیلی دست از این بالا اوردن بردارید هر جا میبینی نوشته بالا اوردن = بارداری
اخ این چه قانونیه خدا وکیلی مثلا اگه بگی مسموم شده به نظرم جالبتر میشد اخه هر کی بالا بیاره بارداره ؟
من چرا اینقد عصبانی شدم؟😂😂😂😂😂 دیوانه شدم خودمم نمیفهمم😂😂😂
🌹🌹🌹🌹
اجییییییییی جون عالی بود
فقط اینکه این فصل دوم داستان tales of ladybug یا داستان جدیدته؟
فصل دومه🥰🥰
ام بچه ها یکی بود اسمشو یادم نیس میخواستم بگم adrinat رو براش دیروز بررسی کردم بهم گفته بود😄😘
سلام عالییییی بود بعدی رو خیلییییی زود بزار 🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻❤️❤️❤️❤️❤️❤️🥺🥺🥺🥺
سلام خوسملم من پنج روز پیش پارت بعد رو گذاشتم😉😙
عالی شارمین با قدرت برگشتی نمرت هم ۱۰ موفق باشی میشه حتما هم کتابی چیزی بنویس ک بخرم بخونم با اینکه تا حالا کتاب نخوندم ولی کتاب تو رو میخونم😂✋🏼
مرسی داداشی🥰
کتاب دارم روش کار میکنم🤔
اسمش هم یه چیزی انتخاب کردم😄اگه اسم دیگه ای انتخاب نکنم باز😐
تابستون شروع میکنم نوشتن الان رو جزئیات و شخصیتام😘
به به موفق باشی