10 اسلاید صحیح/غلط توسط: ꨄ︎ꨄ︎ꨄ︎ انتشار: 4 سال پیش 64 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
قسمت سوم💛💛💛
نگاهی به دختر انداختم، کاملا مشخص بود که می خواهد با حرف هایش بمب بارانم کند، من خیلی حرف زدن رو دوست نداشتم. ریموس همیشه می گفت که من یک درونگرای کامل ام و تا وقتی توی نقطه ی امن خودم قرار نگیرم شروع به حرف زدن و شیطونی کردن نمی کنم...خب...اگر بخوام صادق باشم حق با اونه. نگاهی به دختر انداختم، انگار...
انگار فقط دنبال یک نگاه بود تا حرف هایش را شروع کند. گفت:«من هرمیون گرنجر هستم. از دیدنت خوشحالم. هیچکدوم از اعضای خانواده ی من جادوگر نیستند و این خیلی لذت بخشه که من قراره توی بهترین مدرسه ی جادوگری دنیا درس بخونم. تو چی؟» گفتم:«خب...سلام...من...ارین ب....ارین والد هستم. دورگه ام. پدرم جادوگر بود ولی خیلی وقت پیش از دستش دادم. مادرم هم همینطور. مادر یک ماگل بود. الان پیش پدرخوانده ام زندگی می کنم و واقعا...هیجان زده ام که دارم به هاگوارتز میرم...»
داشتم حرف می زدم که یهو در باز شد و یک پیرزن پشت گاری ای پر از خوراکی های خوشمزه که با چند تاشون آشنا بودم دم در بود. گفت: چیزی از گاری من نمی خواید بچه ها؟ نگاهی به خوراکی ها کردم و گفتم:«یک بسته برتی بات و شکلات قورباغه ای بدید،...» یهو یادم افتاد هرمیون هم اینجاست، ادامه دادم«لطفا دو تا شکلات قورباغه ای بدید.» پول را به پیرزن دادم و شکلات هایم را گرفتم.
یکی از شکلات قورباغه ای ها را به هرمیون دادم، تشکر کرد و گفت:«من خیلی نباید شکلات بخورم، مادر و پدر من دندانپزشک اند، می دونی یعنی چی؟...(با سر تایید کردم)...آره، خب ولی بعید می دونم یدونه ایرادی داشته باشه...» شروع کردیم به خوردن شکلات قورباغه ای ها...
داشتیم شکلات ها رو می خوردیم که یک پسر نسبتا تپل که به نظر دست و پا چلفتی می اومد در را باز کرد و آروم گفت:«شما وزغ من رو ندید؟ اسمش تروره. گم شده...» آره! واقعا دست و پا چلفتیه!😂🤦زمین رو نگاه کردم و گفتم:«در اینجا بسته بود، احتمالش کمه که اینجا باشه....نه تا اونجا که من می بینم اینجا نیست.» پسر گفت:«باشه ممنونم، اسم من نویله. لطفا اگر پیداش کردید بیاریدش چند کوپه اونور تر. من میرم بقیه ی کوپه ها رو ببینم....» هرمیون گفت:«صبر کن منم باهات بیام.» هرمیون بهم گفت زود بر می گردد و با نویل رفت.
دیدم که به کوپه ی هری و پسر مو نارنجی رفتند، سرم را به سمت پنجره چرخاندم. منظره ی قشنگی بود، کمی تامل کردم و بعد چمدونم رو آوردم پایین(خیلی سنگین بود!!!) لباس فرم هاگوارتز رو پوشیدم. دوباره چمدونم رو بردم بالا(اصلا راحت نبود). کمی بعد هرمیون برگشت. (هرمیون لباسش را از قبل پوشیده بود) هرمیون گفت که نتونستند وزغ پسر رو پیدا کنند.
داشتم دوباره بیرون رو نگاه می کردم و برتی بات می خوردم که هرمیون گفت:«وااای! این یکی مزه ی چمن خیس میداد، من عاشق بوی چمن خیس ام ولی طعمش خیلی عجیب و باحال بود.» گفتم«آره معمولا بو و طعم یکی هستن یا شبیه اند، راستی تو تا الان چیا خوردی؟» _ من جوراب، هندونه، خیار، عسل و چمن خیس خوردم. _ خب خوش شانس بودی! من قره قوروت، سیب، شن و ماسه، استفراغ و بروکلی خوردم، من از بروکلی متنفرم و از عسل هم بدم میاد، یه جورایی زیادی شیرینه و نمی تونم تحملش کنم...
بعد از مدتی قطار ایستاد، از قطار پیاده شدیم، وااای! عین رویا بود، اگر این رویاعه، ای کاش هیچ وقت بیدار نشم...یه مرد غول پیکر داد زد:«کلاس اولی ها بیاید اینجا، خجالت نکشید، بجنبید» مثل همیشه کنجکاویم در برابر خجالتم برنده شد و رفتم جلوی مرد غول پیکر و گفتم:«سلام، من ارین والد هستم، از آشنایی باهاتون خوش بختم» مرد گفت:«سلام دختر خانوم، من هاگرید هستم بهتره اینجا وایسی تا همه بیان، به زودی قراره بهترین جای دنیا رو ببینی» هاگرید لبخند صمیمانه ای زد و بعد دوباره بچه های کلاس اول رو صدا زد...
وقتی همه اومدن به همراه هاگرید به سمت دریاچه ای رفتیم اونجا سوار قایق شدیم، من، هرمیون و یک نفر به اسم سوزان تیم یک قایق بودیم، از توی قایق می تونستم هاگوارتز رو ببینم. فوق العاده بود...وقتی رسیدیم از چند پله بالا رفتیم و بعد با یک خانوم مسن با کلاه تیز و به شدت جدی رو به رو شدیم...وقتی همه رسیدیم اون خانم شروع به سخنرانی کرد...
اون خانم شروع به صحبت کرد:«به هاگوارتز خوش آمدید! تا چند دقیقه ی دیگه شما از این در رد میشید و به همکلاسی هاتون می پیوندید.قبل از اینکه در جاهاتون بنشینید باید در گروه بندی بشید. این گروه ها گریفندور، هافلپاف، ریونکلاو و اسلترین هستند. تا زمانی که شما در هاگوارتز هستید، گروه شما مثل خانواده تون خواهد بود، اگر دستاوردی به دست بیارید، امتیاز دریافت می کنید و اگر از قوانین سرپیچی کنید، امتیاز هایتان را از دست می دهید. آخر سال، هر گروهی که بیشترین امتیاز رو دریافت کرده باشه برنده ی جام قهرمانی می شود....»
10 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
5 لایک
به مدرسه ی هاگوارتس من بیاید😉
عالییی.
پروفسور اسنیپ
عالی بود :)
عالی بود 💙😘💕
چالش:لوپین
ج.چ:پروفسور ار.جی. لوپین