😀😀😀😀😀😀😀😀😀😀😀😀😀😀😀😀😀😀😀😀😀😀😀😀😀😀😀😀😀😀😀😀😀😀😀😀
روز دوم تعطیلی بود . سلنا ، سلن و سوگا بیدار شدند و صبحانه خوردن . سلنا میخواست با میچل بره پاساژ و طرح و پارچه و ....... بخرن . سوگا و سلن انقدرر غر زدن که میخوان بیان که سلنا مجبور شد اونها هم ببره. از اون طرف میچل به جین زنگ زد و گفت پارت ۱ عملیات هله !!!
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
1 لایک
خوب