نظر یادتون نره لاولیا
راه افتادید به سمت آدرسی که تهیونگ بهت داده بود.
سانیا:من خسته شدم پاهام افتادنننن ا/ت تو رو خدا تاکسی بگیر
(علامت ا/ت:_)
_باشه صبر کن
یه تاکسی وایستاد
سوار شدید
_سلام آقا ببخشید ما میخوایم بریم...
راننده:نیاز نیست بگید.و بعد درو قفل کرد
_اقا چی میگید درو باز کنید ما میخوایم بریم
اما راننده اهمیتی نداد و با سرعت رفت سمت خارج از شهر. رسیدید به یه کارخونه متروکه
یهو سه نفر اومدن دستاتونو کشیدن سمت یکی از اتاقا...
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
4 لایک
کوجاییییییی
عاجی جونم...کلا رفتی؟😭😭😭
پارت بعد رو بزار
به داستان منم یه سر بزن
اجوللللللم....خوبیییییی؟....سالمیییی؟...دلم برات تنگولیدهههه؟...بدون تو یه چیزی کمههه...باید کامنتات زیر تست جدیدم باشه اجوووو...میخوام تو هم تشنج کنی مثل بقیه اجی ها👻👻👻👻
عالی بوددددد💜💖💖💜💖💜💖💜💖💜💖💜💖💜💖💖💜💖💜💖💜💖💖💜💖💜💖💜💖💜💖💜💖💖💜💖💜💖💜💖💜💖💖💖پارت بعدی پلیز💜💖💜💖💜💖💜💜💖💜💜💖💜💖💜💜💖
عالی بود❤️
ولی کم بود
پارت بعدی رو زود بذار
جواب چالش : اهل کرج
یااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا......خیلی کم بود لعنتی.....ولی خیلی خوب بوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووود😋😐💜🌺💦