هری پاتر و سنگ جادو p2
وارد سکو شدم و از بابام خدافظی کردم و وارد قطار شدم داشتم وقتی وارد قطار شدم همه کوپه ها رو یکی یکی میگشتم تا یه کوپه ای پیدا کنم که جا برا نشستن پیدا کنم
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
19 لایک
خوشحال میشم داستان اولم حمایت شه
جالب بود.
آفرین.😊🌹
ممنونم❤
خیلی خوب بود♡
فقط میتونی بجای اینکه اینطوری بنویسی
هری گفت پس تو هم منو میشناسی منم گفتم معلومه فکر نمیکنم کسی تو دنیا باشه که منو نشناسه و...
یه علامت واسه هر شخصیت بزاری چون اینظوری وسط داستان هعی گفت گفتم میشه و میتونی قبل از حرفشون نوع لحنشونو بنویسی مثلا
هری با تعجب گفت
_پس توعم منو میشناسی
+معلومه فکر نمیکنم کسی تو دنیا باشه که منو نشناسه
یه چیزی تو این مایه ها
داستانت خیلی عالیه ها فقط خاستم یکم کمکت کنم که خیلیی بهتر از این چیزی که هست بنویسی بازم ببخشید اگه ناراحت شدی 🙂
مرسی حتما اینکارو انجام میدم🤗
مرسی بابت راهنماییت❤
اگه بیشتر باشه احتمال عمومی شدنش بیشتره
حتما
مرسی
داستان قشنگی مینویسی ولی خیلی کمه بیشترش کن
مرسی
باشه حتما پارت بعدی بیشترش میکنم
عالی بود ♥️♥️
مرسی❤
امممممممم...... یه مقداری ..... چیجوری بگم ... خیلی خلاصه است خیلی قشنگیه ها ولی می تونی بهترش کنی 😉 به پیجم یه سر بزن سوالی هم داشتید بپرس
باشه حتما
ببخشید اخه اولین داستانمه
سعی میکنم پارت بعدی طولانی ترش کنم
نه نه عالی بود . چرا باید بگی ببخشید ؟ فقط یه مقدار طولانی ترش کن دوست داشتی بیا تو پیجم برات توضیح می دم باشه نبینم دیگه بگی ببخشید ها 😉
باشه میشه تو پیوی بهت پیام بدم بهم توضیح بدی
نه زیر پستام بگو خود پست هام هم به دردت می خوره فکر کنم تو روش های درست داستان نوشتن یک یا دو باشه
میشه تو پیوی بهت پیام بدم
باششه