
ناظر جونم رد نکن شخصی نکن هیچی نداره
♡خب ما جیمین و تهیونگو دیدیم ☆تو چرا به ما نگفتی خب *من خودم نمیدونستم از کجا بدونم یه نفر دیگه اومد گفت ♡وای قلبم ☆هم ذوق دارم هم استرس (~علامت جیمین)(+علامت تهیونگ) ~ببخشید *بله ♡واییی واییییییی جیمینه جیمینه وای قلبم ~اون دخترایی که الان برای ما رقصیدن میشه بگین یه دیقه بیان *بله حتما *آنا لیا یه دیقه بیاین ♡ب بله ~سلام خوبی ♡سلام مر.. سی ~چرا زبونت گرفته ♡هیچی خوبم🙂 ~میگم ما چند روز دیگه کنسرت داریم بعد کنسرت یه پارتی میخوایم بگیریم میتونین بیاین؟ ♡حتما میایم ~راستی اسمت؟ ♡آنا هستم ~خوشبختم منم جیمینم ♡(خوب من تاریخچه زندگیتو میدونم😁) خوشبختم🙂 ~شما؟ ☆من دوست آنام لیا هستم ~خوشبختم ☆(: ~خب آنا پس چند روز دیگه میبینمت ♡حتما (پرش زمانی به خارج از بار) +چی شد قبول کردن؟ ~اره قبول کردن ~میگم من وقتی آنا رو از نزدیک دیدم قلبم یجوری شد +اسمش آناست؟ اونیکی دختره اسمش چیه؟ ~لیا +هم ~چی شد +هیچی🙃
♡وایییییییییی هیچی بهتر از این نمیشه ذوققققق💃🏻💃🏻💃🏻💃🏻💃🏻 ☆دارم پرواز میکنم😁😂 ♡خستگی از تنم در رفت ☆میگم جیمین داشت یجوری نگات میکرد ها ♡نه بابا تو هم اون یه خوانندس بعد منو دوست داشته باشه؟ امکان نداره ☆بریم خونه دیگه ♡بریم ~این فقط یه حس زود گذره امکان نداره من عاشق آنا بشم +چرا داری با خودت حرف میزنی ~ها هیچی +تو چرا اینطوری شدی جیمین ~نمیدونم کل فکرم پیش آناست +راستش منم هر لحظه فکرم میره پیش لیا ~بیا فردا بریم بار آدرس بگیریم ببریمشون بیرون من باید از این حسم مطمئن باشم +اوکیه ~بریم بخوابیم دیگه +بریم (پرش زمانی به صبح) ♡وای صبح شده من هنوز خوابم میاد لیا لیا ☆هم چیه ♡بلند شو یه عالمه کار داریم باید بریم بلیط بگیریم ☆خوابم میاددد ♡بلند شوو ☆باشه تو خودت بلند شو ♡هعی خدا صبحونه رو خوردیم بعد حاضر شدیم بریم بیرون ♡بریم اول بلیط بگیریم ☆اوکی ♡صفو نگاه کن ☆وای یه عالمه باید تو صف وایسیم ♡بلاخره رسید ♡بیا تو بگیر من برم اینور ☆گرفتممم ♡خب مبارکه😂 ☆بریم خونه دیگه ♡بریم ♡سرم داره درد میکنه امروز خیلی روز بدیه وایییی😂🤦🏻♀️ ☆دارم میمیرم
زنگ در زده شد ☆آناااااااا برو ببین کیه ♡داد نزن رفتم ♡بله کیه ~سلام🙂 +سلام ♡سلام😶 ~تعجب کردی؟ ♡خب اره شما کجا اینجا کجا ~آدرس خونتونو از بار گرفتم ☆آنا کیه ☆عه سلام😐 +سلام😅 ♡کاری داشتین؟ ~خب اومده بودیم بگیم شب وقت دارین بریم شهربازی ♡با ما؟ ~اره خب نمیخواین؟ ☆خب ما یکم شکه شدیم ♡اره میایم ساعت چند؟ ~ساعت ۸ میایم دنبالتون ♡اوکی ~خدافز +خدافز ♡☆خدافز ♡به جان خودم این این دفعه قلبم داره از جاش در میاد ☆این الان شد بهترین روز دنیا ♡سر دردم رفت ☆بریم ناهار بخوریم گشنمه ♡بریم ♡خب خب ناهارو خوردیم بریم حاضر بشیم ☆بریم که رفتیم ♡و تموم چه قشنگ شدم لیااا ☆بله ♡تموم نشدی؟ ☆چرا اومدم ♡چه خوشگل شدی ☆تو هم خوشگل شدی (زنگ در زده میشه) ♡اومدم ~سلام ♡سلام ~چه خوشگل شدی ♡مرسی🙂
☆سلام ~سلام ☆دوستتون کجاست ~تو ماشینه ~بریم؟ ♡بریم رفتیم سوار ماشین شدیم ~رسیدیم ♡بریم +اول بریم چرخ و فلک سوار بشیم؟ ☆بریم منم دوست دارم ~بریم آنا میای؟ ♡خب من از چرخ و فلک میترسم ☆بیا بریم دیگه حالا ایندفعه ♡باشه تهیونگو لیا جلوتر رفتن جیمین کنار من وایساد باهم بریم که یدفعه کنار گوشم اومد گفت ~نترس نمیذارم چیزی بشه یه لحظه انگار کل وجودم لبخند زد😂 ~بریم؟ ♡بریم رفتیم بلیط بگیریم بلیطارو گرفتیم یه لحظه بالارو نگاه کردم پاهام لرزید ولی مجبور بودم سوار بشم یه لحظه احساس کردم یکی دستمو گرفت برگشتم دیدم جیمینه ~دیدم دستت میلرزه اگه میخوای ما سوار نشیم ♡نه خوبم بریم فقط یکم استرس دارم ~باشه رفتیم سوار شدیم لیا و من کنار هم نشستیم تهیونگو جیمین کنار هم چشمامو بسته بودم داشت بالا میرفت که جیمین گفت ~تهیونگ تو برو پیش لیا آنا بیاد پیش من +باشه تهیونگ از اونطرف اومد منم بلند شدم از این طرف برم که جلومو ندیدم پام گیر کرد به میله ی زیر پام که

لایک یادت نره ببخشید دیر شد ناظر جونم رد نکن شخصی نکن مرسیی🥲🤍🤍
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالی بود 💛
زود پارت بعد و بزار من دارم جون به لب میشم 😂
فایتینگ💜💛
زود میزارم😂🤍
عالیه پارت بعدی
🤍🤍
خیلی قشنگ بود ادامه بده و پارت بعدی رو حتما بزار ، و آها منم یه چند پارتی از جیمین گذاشتم خواستی میتونی بخونیش ، در کل زیبا بود فایتینگ 🥲✊🏻🖤
مرسی واسه کامنت قشنگت
حتما میام میخونم🖤🤍
خواهش میکنم