هافلپافی خوش شانس🦡💛 پارت ۲

رفتم به مامان گفتم :نمیشه جارو هامونو ببریم؟ مامان:نه عزیزم سال اول مارو هم نمی گذاشتن جارو ببریم، اما سال دوم میتونی بری واسه تست کوییدیچ شرکت کنی. گفتم: باشه ممنون.خیلی اشتیاق فردا رو دارم فردا میریم کوچه ی دیاگون.

روز بعد. ساعت ۹:۳۰ از خواب بیدارشدم رفتم دست و صورتمو شستم و مسواک زدم. مامان: لونا بیا صبحونه. رفتم توی آشپزخانه بابا داشت پنکیک درست می کرد،یک بشقاب پنکیک هم به من داد روش رو سس شکلات و توت فرنگی گذاشتم و سریع خوردم. ارنی: آروم راه برو دل درد میگیریا!گفتم: باشه. رفتم اتاقم و یک تیشرت مشکی پوشیدم روش یک کت کرِمی پوشیدم با شلوار جین آبی با کتونی سفید.رفتم سوار لیموزینمون شدم.( باباش شرکت ماشین فروشی داره به خاطر همینم خیلی پولدارن) مامان و ارنی هم سوار شدن مامان رانندگی میکرد. بعد از چند دقیقه رسیدیم.

دیوار باز شد و رفتیم داخل کوچه ی دیاگون. اول از همه میریم ردا فروشی خانم مالکین ردامو دوخت و بهمون تحویل داد،رفتیم کتاب فروشی و کتاب های امسالم رو خریدم،برای ارنی هم وسایلاشو خریدیم، چوب دستیمو گرفتیم که از چوب بید موی تکشاخ و ۳۴ سانتی متره۱۰ بسته برتی بارت هم گرفتیم با یک جغد سفید خوشگل اسمشو گذاشتم آبی چون بلوبری خیلی دوست داره. برگشتیم خونه رفتم توی اتاقم و برای سلنا همه چیزو براش توی نامه نوشتم و گفتم :

کاشکی توی یه گروه بیوفتیم. تو هم برای پس فردا انرژی داری من که خیلی خوشحالم و انرژی دارم. نامه رو به پای آبی بستم با یک ربان سفید. رفتم یه کم بخوابم.

ساعت ۱۹:۲۹ بیدارشدم، رفتم ست و صورتمو شستم و مسواک زدم. آبی برگشته بود با یک نامه با ربان آبی.نامه رو باز کردم و توش نوشته بود:سلام لونا خوبی ؟ روز مفصلی داشتی خوب خوابیدی ؟ منم رفتم کوچه ی دیاگون خرید کردم رفتیم به مغازه جغد فروشی یک جغد قهوه ای مایل به تیره خریدیم ، بعد به مغازه ی جارو فروشی رفتیم و یک جاروی مشکی خریدیم ، بعد به فروشگاه مواد غذایی رفتیم و من ۲ تا چیپس ۱ پفک و ۱ کیلو آبنبات لیمویی برداشتم با ربع کیلو تخمه آفتابگردون نمکی و ۵ تا بطری آب متوسط ، بعد همه ی خریدامونو کردیم جز خرید چوبدستی . به مغازه ی چوب دستی فروشی رفتیم و یک چوبدستی سفید با طرح کلاغ برداشتم که چشم های کلاغه آبی بود خریدیم که از چوب درخت گردو و هسته ی موی تکشاخه و ۳۶ سانتی متره هنوز واسه ی جغدم اسم نذاشتم.

جغدت خیلی زیباست. منم امیدوارم هم گروه باشیم آره منم برای پس فردا هیجان دارم. شب بخیر از طرف سلنا مالفوی.