
سلام به دوستان گلم اینم پارت ششم امیدوارم خوشتون بیاد پنج پارت ر ا قبل از عید نوشتم تازه شروع میکنم . امیدوارم لذت ببرید
آنچه گذشت : بزار فکر کنم کجا بودیم ، اها یادم اومد اونجایی بودیم که تیکی و پلگ رفتن برای خودشون پذیرایی کنن 😂 (البته شیطونی هم کردن )جهت اطلاع 😉
خب بریم سراغ داستانمون و کلی حال کنید 👇👇👇👇👇👇 پلگ : تیکی دوست دارم😍 ، تیکی : منم دوست دارم 😍😘 پلگ: اگه من تو رو دوست نداشته باشم کی رو دوست داشته باشم ؟؟؟؟ تیکی: نمیدونم ، حالا چرا به این فکر کردی؟🤔🤔 پلگ: نمیدونم ،همینطوری به ذهنم رسید 😁 تیکی: من فهمیدم چرا به ذهنت رسید 🤭🤭🤭😁 پلگ: بگو ببینم 😀
تیکی : بگم یا نگم ؟؟😅😁 پلگ:بگو دیگه سکته ام دادی 🤕🤕 تیکی : باشه میگم ، چون زیادی میخوری برای همینه که فکرت میره جای دیگه 😂😂😂🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣 پلگ: آخه که نمیشه نخورد 😋😋😋 تیکی : باشه حالا برای من جا بزار که برم پیش صاحبم 😜 پلگ: کجا با این عجله بزار منم بیام
از دید آدرین: دیدم که تیکی و پلگ اومدن و بهشون چشمک زدم که برن تا کسی نبیندشون ، به نینو گفتم که من و مرینت میخوایم بریم و ازشون خداحاعظی کردیم و رفتیم دنبال تیکی و پلگ از دید مرینت : دیدم که آدرین یک چشمک زدو با نینو و آلیا خداحافظی کرد
بعد از ۵ دقیقه 👈👈👈👈👈👈👈 آدرین:سلام چطورین تیکی و پلگ ؟؟ پلگ: خوبیم شما چطورین ؟ مرینت: خوبیم چکار کردین ؟ بدون ساز میرقصین خبریه؟ تیکی : نه فقط کمی شیطونی کردیم ،همین مرینت : آها خوبه 😉😉😉
آدرین: پلگ گشنه نیستی؟ پلگ : چرا گشنمه اگه میشه برام بستنی بخر 😋😋😋😋😋 تیکی : اه پلگ تو تازه کممبر خوردی اونم با آبمیوه 🤨🤨🤨🤨 پلگ: خب گشنمه چکار کنم تیکی: هیچ کاری نکن پلگ : آخه کوامی که داخل پارک باشه و گشنش باشه باید چکار کنه ؟؟ تیکی: اون کوامی که تو نیستی ؟؟😂😂😂🤣🤣،مگه یادت رفته ؟؟؟؟ پلگ: چی رو ؟ تیکی : برج پیزا ؟ پلگ : ندیدمش تیکی : آتلانتیس ؟ پلگ : جوونی کردم تیکی : بینگ بنگ ؟؟ پلگ: زیاده روی کردم تیکی: جنگ جهانی ؟؟پلگ: گشنم بود سر پنیر دعوا کردن
آدرین: حالا جر و بحث نکنید مرینت: آره سر یکبستنی بحث نکنید خوب نیست ، من که خوابم میاد 🥱🥱 آدرین: امشب و بیا خونه ما پیش ما مرینت: باشه بریم
۳۰ دقیقه بعد 👈👈👈👈👈👈👈🏻👈🏻👈🏻 رسیدیم به امارت آگراست گابریل : امیلی به نظرت به آدرین و مرینت بگیم که تو خاله حق اون هستی؟؟؟ امیلی: آره امشب بهش میگیم 😇 گابریل: باشه الاناست که برسن آدرین: سلام پدر و مادر خوبین گابریل و امیلی : ممنون پسرم بیاید اینجا بشینید کارتون داریم مرینت: چیزی شده خانوم آگراست ؟ امیلی : میخوام باهاتون صادق باشمآره مرینت: کنجکاو شدم بگید امیلی : مرینت چندین سالپیش خواهر کوچیکمن به اسم سابین گم شد که ما فهمیدیم اون مادر تو بوده یعنی من خاله ی حق تو هستم . مرینت: واقعا خیلی خوشحال شدم که شما خاله ی من هستید یعنی آدرین پسر خاله ی حق منه ؟ گابریل: بله شما دختر خاله و پسر خاله هستید آدرین: وای شاخ در اوردم این که عالیه
امیلی : من فردا با پدر و مادر مرینت صحبت میکنم ، مرزنت امشب اینجا بمون مرینت: البته که اینجا میمونم گابریل : پیش آدرین میخوابی یا اتاق دیگه ای تا به ناتالیبگم که انجام بده ؟ مرینت : فرقی نداره شوهر خاله میشه دایی صداتون کنم ؟ گابریل : حتما چرا که نه خیلی هم عالی
آدرین : من که به شدت خوابم میاد مرینت بیا بریم یکم برات پیانو بزنم نظرت چیه؟؟ مرینت: باشه بدو بیا بریم 🙂🙂 آدرین : بیا اینجا بشین تا لذت ببری مرینت: من وقتی که پیش تو هستم عالی ام
آدرین: شروع کنم ؟ مرینت : شروع کن عزیز دلم آدرین :🎶🎵🎼🎵🎶🎶🎵🎵🎵🎼🎵🎶🎶🎵🎵🎵🎶🎶🎷🎵🎼🎼🎼🎵🎶🎶🎵🎵🎵🎵🎶🎶🎼🎼🎶🎵🎵🎼🎼🎶🎼🎶🎼🎶🎶🎼🎶🎼🎶🎼🎼🎼🎶🎼🎵🎵🎶🎶🎶🎵🎶🎶🎵🎼🎼🎶🎼🎼🎶🎶🎼🎼
مرینت : بهترین آهنگی بود که تا حالاشنیدم بی نظیر بود همتایی نداری😍😍🤩😍😍🤩😍🤩🤩😍🤩🤩😍🤩🤩😍😍😍😍😘😘😘😘😘😘 آدرین: خیلی ممنون نفسم 🤩😍😘😘😍😘
(خدایی دست هام و انگشتام خسته شدن ۱۸ صفحه شد یا خدااااااااااا😱😱😱😱😱) آدرین: خیلی خوابم میاد بریم بخوابیم مرینت: باشه ، حالامن کجا بخوابم ؟ آدرین،: معلومه پ ی ش من 😁😅😄
مرینت: شیطون شدی بلا برنامه ای داری ؟ آدرین: آره دارم اگه با شکست روبه رو نشه مرینت: مگه اومدی جنگ که شکست بخوره ؟ آدرین: شاید 😂😂😂🤭🤭
آدرین : حالا میای ؟یا نمیای؟ مرینت: باشه چاره ای نیست آدرین : بیا ببینم بانوی من 😘😍 مرینت: اههههههه آدرین تو که بدنت سرده آدرین : مهم نیست اگه تو باشی من گرمم میشه مرینت: نکنه سرما خورده باشی ، اونوقت من چکار کنم ؟؟؟🤔🤔
آدرین : خب معلومه پرستار من میشی تا صبح مرینت : باشه ولی اگه آمپولت زدم گریه نکنی ها😂😂😂😂🤣🤣🤣🤣🤣😂😂😂 آدرین: نه نه نه نخواستیم تسلیم 🏳🏳🏳
خب دوستان این پارت هم تموم شد یک چالش داریم 👇👇👇 بنظرتون چکار کنم که خوشتون بیاد ؟؟؟.
خیلی خیلی ممنونم اگه شما نبودید من اینجا نبودم حتما منو دنبال کنید و لایک کنید و نظراتتون رو توی کامنت ها بگید خیلی ممنونم که هستید 🤩😍😍😍🤩😍😘😍😘😍😍😘😍🤩 تا پارت بعدی پیس (,یک تیکه کلمه انگلیسی یعنی:خداحافظ)👋👋👋👋
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عاااالی علی جوووون😊😊 دلم میخاد بیشتر بات اشنا شم
قوع تخیلت عالیع عین قوع تخیل من 😊😊😊
اعتماد ب نفس منو سوسک داش میتونس گودزیلا شع 😂😂😂😂😂
اما نمیدونم قوع تخیلم خبع یا ن
2 داستانم درحال بررسیع از داستان اولم زیاد خوشم نمیاد اما داستان دومم میراکلسیع خیلی باحالع 😊😊😊 حتمن بش سر بزن 😊😊 اسم اون داستانم ک فک میکنم زیاد خوب نی ❤love the end ❤ هستش و میراکلسیع 🐞🐾love in miraciulec🐞🐾
حتما سر میزنم😁
میسی 😀😀😀
عالی علی جان
ممنونم
دوستان به زودی پارت ۷ منتشر خواهد شد فکر کنم همین امروز منتشر میشه
بنظرم یک اتفاق بد بیفته دیگه اخه همش یک اتفاق نرفته میرن بستنی میخورن و میرن پارک
اتفاق بعدی خواهد افتاد از نوع خیلی بزرگش نگران نباشید