پارت 4:) ناظر عزیز و محترم لطفا لطفا منتشر کن رد یا شخصی نشه پلیزز تنک فقط یه داستانه امیدوارم همیشه لبخند بزنی مهربونم ممنون:)
دراکو : چیشد؟ به چی لبخند میزنی؟ آرتمیس : هیچی دراکو : میگی باور کنم؟ آرتمیس : تک خنده ای کردم پسر بد! دراکو : لبخندی زدم آره من پسر بدیم که حتی تو جنگلم دنبالت میام اما تنهات نمیزارم! آرتمیس : باشه هر کاری میخوای انجام بده به من چه دراکو : یه سوال خیلی وقته ذهنمو درگیر کرده آرتمیس : بپرس دراکو : اگه هاگوارتز نبود..من و تو هنوز دوست بودیم؟! آرتمیس : خب..ببین دراکو.. شاید آره...اگه این گروهبندی انجام نمیشد خیلی اتفاق ها نمی افتاد دراکو : پوزخندی زدم..بهتره بری بخوابی آرتمیس : تو چی؟ دراکو : خب یکی باید نگهبانی بده آرتمیس : میخوای من.. دراکو : نه! من خوابم نمیاد برو آرتمیس : باشه...از رو زمین بلند شدم و وارد چادر شدم یه گوشه دراز کشیدم و چشمامو رو هم گذاشتم هرچند فکر و خیالم خواب رو ازم گرفته ولی واقعا اگه هاگوارتز نبود من و دراکو بازم دوست بودیم؟ دراکو : لبخند تلخی روی لبم نشست دستمو بالای آتیش گرفتم آخه چرا انقد ازم فرار میکنی دختر؟ آرتمیس : با پرتوی از نور خورشید با صدای سوختن چوب که بین سکوت جنگل پیچیده بود چشمامو باز کردم از رو زمین بلند شدم و با قدم های آروم از چادر بیرون رفتم آتیش در حال خاموش شدن بود نگاهم به دراکو افتاد که چشماشو بسته بود و به درخت تکیه زده بود لبخندی زدم برگشتم تو چادر و یه پتو برداشتم و برگشتم پیشش پتو رو کشیدم روش تکونی خورد ولی هنوز خواب بود
روبه روش نشستم و به درخت پشت سرم تکیه زدم خیلی چیزا توی ذهنم تکرار میشد { گریفندور! آرتور : چی؟ این اشتباهه گروه تو باید اسلایترین باشه واقعا نا امیدم کردی! ؛ دیگه نمیتونم باهات دوست باشم دراکو : چرا؟ به خاطر اینکه گریفندوری شدی؟ ولی من واسم مهم نیست آرتمیس : الان اینو میگی دراکو بهتره دوست نباشم بهتره از هم دور باشیم! } دراکو : با نوازش باد لای چشمامو باز کردم متعجب به آرتمیس نگاهی انداختم که چشمم به پتو افتاد لبخندی زدم آرتمیس : بالاخره بیدار شدی؟ دراکو : اهوم این پتو از کجا اومد؟ آرتمیس : نمیدونم دراکو : آهان.. یعنی کار تو نبوده؟ آرتمیس : نمیدونم بهتره بریم دنبال اون گیاه دراکو : از رو زمین بلند شدم آره بهتره بریم بیا از اینطرف آرتمیس : بهتره از هم جدا باشیم و دنبالش بگردیم! منتظر جوابش نموندم و مشغول گشتن شدم هر جا رو میگشتم نبود آخه کجایی؟ اصلا تو این جنگل همچین گیاهی هست؟ حس میکردم یکی دو ساعت گذشته با قدم های آروم و خسته برگشتم کنار چادر نگاهم به دراکو افتاد که کنار درخت نشسته بود و چشماش نیمه باز بود متعجب و نگران با قدم های آروم بهش نزدیک شدم و کنارش نشستم دراکو؟ دراکو : آ..رتمیس.. آرتمیس : دراکو چی شده؟ چیزی خوردی؟ دراکو : نه...یه..گیا..ه سمی به سرفه افتادم و نفس های بریده بریده ای می کشیدم
آرتمیس : بغضی توی گلوم نشسته بود دراکو...من چکار کنم فقط بگو چکار کنم دراکو : هر لحظه چشمام بیشتر سیاهی میرفت آرتمیس : دستشو گرفتم چشماتو نبند لطفا از رو زمین بلند شدم خدایا چکار کنم؟ برگشتم تو چادر و همه کوله پشتی رو خالی کردم خودمم نمیدونستم دنبال چی میگردم فقط میدونم یه چیزی میخوام که فقط حالشو خوب کنه که با یادآوری چیزی چوب دستیمو برداشتم و تو دستم فشردم و از چادر رفتم بیرون دراکو چشماشو بسته بود بهش نزدیک شدم آروم نفس می کشید آتیش و روشن کردم و یه ظرف روی آتیش گذاشتم باید یه معجون درست کنم و دقیقا میدونم باید چکار کنم فقط شوکه شدم...نفس عمیقی کشیدم و برگ گل رز سفید و یکم برگه گل دیزی توی ظرف گذاشتم و کمی آب بهش اضافه کردم مادرم وقتی مسموم شده بودم این معجون رو واسم درست کرده بود و منم ازش یاد گرفتم با چوب دستی وردی رو زمزمه کردم معجون سبز رنگی آماده شده بود یکم ازش تو لیوان ریختم و به دراکو نزدیک شدم و لیوان رو به دهنش نزدیک کردم و یکم از معجون و بهش دادم دستمو روی موهاش کشیدم دراکو چشماتو باز کن...اشکی از گوشه چشمم سر خورد همیشه هر وقت استرس داشتم گریه میکردم ولی...من چرا..انقد نگرانشم؟ چند دقیقه گذشت و دراکو چشماشو آروم باز کرد!!
دراکو : آروم چشمامو باز کردم و نور خورشید به چشمم خورد نگاهم به آرتمیس افتاد که لبخندی روی لبش بود آرتمیس : خو..خوبی؟ بهتری؟ دراکو : لبخندی زدم آ..ره چرا..نگرانم شدی؟!
{این داستان با همکاری watcher و من نوشته شده } ناظر عزیز و محترم لطفا لطفا منتشر کن رد یا شخصی نشه پلیزز تنک فقط یه داستانه اگه تستام رد شه اکانتم میپره و اگه شخصی شه کسی نمیتونه داستان رو بخونه منتشر کن امیدوارم همیشه لبخند بزنی و به همه آرزوهات برسی مهربونم تنک >> لایک و کامنت؟:)
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
اینقدر خوبع که حرفی نمی مونه :)))
عالی بوددد
ممنونن گرل
عالیـــــــــــ:)
تنکک یو زیبا
😊😊😊
عالیههه(:
مرسیی گرل
محشر💙
ممنونن زیبا
عالییییی
تنکک یوو لیدی
عااالی
مرسیی لاوم