بازگشت دوباره او... فصل اول/ پارت ششم
سوروس: با ترس شروع کرد به تعریف کردن، ی...یه مرده... مرده شنل پوش... سعی داشت یه زنو بکشه... یه زن باموهای قرمز، زن داشت التماس میکرد که مرده بچشو نکشه، بعدشم جیغ بلندی کشید که وحشتناک بود... بعدش زن روی زمین افتاد... اون مرد به من نگاه کرد و پوزخند زد.
_چرا...چرا جیغ کشیدی؟
لیلی متعجب به من نگاه کرد: ولی من که جیغ نزدم. اون زن جیغ زد.
اون داشت سعی میکرد منو سر کار بزاره؟
*اخم غلیظی کردم: همین الان اومدم و پایین دیدم داری جیغ میزنی دختر!
_پروفسور الان اصلا وقت شوخی نیست!
قبل از اینکه چیزی بگم خیلی یهویی از کوره در رفت: با اجازتون من باید برم به اتاقم. و بدون شنیدن جواب من دوید و رفت.
5 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
25 لایک
به لیست دوستام افزودمت>>
🌿✅
تناسخ؟؟؟
به هر حال عالی بود
تناسخ؟ فکر نمیکنم کاربر سوروس عزیز...
باید منتظر بمونیم و ببینم سرنوشت چی برامون نوشته😁
مچکرم
بنظرم تو خاطرات لیلی بوده...
یه جا که خودش نمیدونه...
مثل همون جا که جیغ کشید ولی گفت جیغ نکشیدم...
فکر کنم یه همچین حالتیه....
شاید... ممنون بابت نظرت🌿
🙂
عالیی بود....
پارت بعد؟؟
ممنون. حتما
اولین لایک اولین کامنت اولین بازدید
من زودتر😁
انتشار ۶ ثانیه پیش
😁
هستین مادام؟
من آره
شما هستین ؟؟
مثل همیشه خوب بود
مچکررر
ناظر بودم🙃
خب بنظر میاد یا گرامافون رو توی خواب هاش دیده باشه
ممکن هم هست توی پذیرایی خونه سوروس دیده باشه
نمیتونم واسه پارت بعدی صبر کنممممم
ممنون.
شاید😁
عذابمون نده😂