
اینم از پارت 5 که منتظرش بودید و.... به تم جدید سلام کنیییید زرشکی:) رنگ مورد علاقه من:) البته درمورد کاور.. میدونم تو ادیتش گند زدم ولی خب شما اهمیتی ندید🌚👍🏻

P5:ویو جونگکوک: تو این دوماه یه بارم دانشگاه نرفتیم تا بلکه...، امممم، اسمش چی بود...؟ اها چه وون! اره تا چه وون و اونیکی مجازاتی که انتخاب کرده بودن یادشون بره و بتونیم دوباره قلدری کنیم. واقعا انتظار دارن قلدری رو کنار بزاریم؟ *پوزخند*هه. شتر در خواب بیند پنبه دانه. تازه داره بهمون خوش میگذره.*دوباره پوزخند*اما امروز امتحان داشتیم و نمیشد نریم. تو این مدت بابام درسا رو بهمون میداد. پس کاملا برای امتحان امادگی داشتیم. رفتیم سر کلاس. و دوباره همه با ترس و پچ پچ بهمون نگاه میکردن.رفتیم نشستیم سر جامون. استاد با یه دختر که بهش نمیخورد کره ای باشه وارد شد. هنوز چه وون و اونیکی دوستش نیومده بودن که بعد از چند مین چه وون با شتاب در و باز کرد و با دیدن اون دختر تازه وارد خیلی خوشحال شد. واو خدای من! این اولین باره که خنده ی چه وون و میبینم...! خیلی... خیلی.... رویایی و دلنشینه! با دهن باز و تعجب و کمی احساس نشاط که اولین باره تجربش میکنم بهش نگاه میکردم. جیمین که متوجه نگاهم شد و زد به پام. منم سرمو تکون دادم تا خیالش از سرم بپره و برای اینکه عادی به نظر بیاد با پوزخند اختصاصی خودم که از نظر همه خیلی ترسناک بود نگاهش کردم و اونم بی تفاوت اومد و نشست کنارم. اون دختره هم خودشو معرفی کرد. اووو پس بگو چرا انقد با دیدنش خوشحال شد. نگو دوست بچگیش بوده*چه وون و میگه*و بلخره بعد از هزار بار این دست و اون دست*؟* کردن استاد درس و شروع کرد

$دو ساعت بعد. چه وون و گارام به همراه دوست بچگیاشون مینا جوری که انکار سالهاست همو ندیدن*دو سال همو ندیدن* به سمت غذاخوری حرکت میکردن. وقتی که نشستن چه وون اینجوری بحث رو باز کرد که:-اونی.تو چرا اینجایی.؟ تو الان باید تو دانشگاه خودت درحال خوندن پزشکی باشی چجوری سر از هنر و سرگرمی دراوردی؟! ¶خب.هووووف.تمام مدت به اجبار مادر و پدرم بود که پزشکی میخوندم وگرنه من هییییچ علاقه ای به درس و پزشکی ندارم. در اصل میخواستم موسیقی بخونم.. اما خب سر از هنر و سرگرمی دراوردم تا کنار شما باشم*و بعد دوباره لبخند گندشو زد* +واو! هعیییییییییی تو چرا به ما هیچی نگفته بودیییی!!! -_- ¶خب اونموقع فاز نصیحت و بچه مثبتی برمیداشتین و شروع میکردین به نصیحت که راه خودتو برو و اینجور چیزا. -نخیرم-_- نهایت بهت پیشنهاد میدادیم باهم از خونه ف*ر*ا*ر کنیم بیایم اینجا. اینو گفتم و یه قلپ از میلک شیکی که جلوم بود خوردم و با گارام و مینایی مواجه شدم که داشتن با قیافه ی (O_O) و با بهت بهم زل میزدن. تک خنده ای کردم و گفتم -چیه خب؟ ¶هیچی تو بخور فقط. ( ̄ ³ ̄) همینحوری داشتیم حرف میزدیم که یهو صدای جیغ یه دختر اومد.

$دخترا به منبع صدا نگاه کردن و. دوباره! دوباره جیمین و جونگ کوک بودن که باعث ترس بقیه شدن.اما چرا؟! اون دوتا باید به مجازاتشون عمل میکردن؟! و حالا خون چه وون به جوش اومده بود که اونا چرا به قولشون عمل نکرده بودن؟؟؟؟ دفعه ی قبل گارام بود که بحث و شروع کرد. اما اینبار چه وون جوری داد زد که حتی زمین لرزید! -یاااااا! $با تمام قدرتش و به بلند ترین نحوی که میتونه حرفاشو داد میزنه. از جاشون بلند شدن و به سمتشون رفتن. جیمین با خنده و حالتی که میخواد تیکه بندازه گفت ÷چتونه.. 😂! بعد از دوماه همو دیدیم نباید مهربون تر رفتار کنید😂!؟*جیمین دستاسو به حالت 🤷🏻♀️ میگیره*-هه*پوزخند* به همین راحتی زدین زیر قولتون و انتظار دارید با مهربونی باهاتون رفتار کنم؟ امر دیگه ای نیس؟ شماها حتی یه روزم به قولتون عمل نکردیدددد!!!! ×آیگوووو واقعا انتظار داشتی به چرت و پرتای دوتا جوجه گوش کنیم؟! هه! هنوزم... حرفش با داد دبیر جئون نصفه نیمه موند. البته داد که چه عرض کنم.از فریادم بلند تر بود.!( علامت دبیر جئون ؛ ) ؛ یااا جئون جونگکوککک پارک جیمینننن!!!!! پوزخند جونگکوک و جیمین محو شد و به وضوح میشد بی حوصلگی و عصبانیت رو تو نگاهای جفتشون دید! دبیر جئون با حالت تمسخر و عصبانیتی که تو صداش موج میزد گفت ؛تو دفترم میبینمتون و با قدم های محکم صحنه رو ترک کرد. جیمین و جونگکوکم همینطور به طرف مخالف سمتی که دبیر رفت حرکت کردن. چه وون، گارام و مینا هم باز به سمت جایی که نشسته بودن رفتن و وقتی نشستن -راس میگف. چرا انقد احم ****قانه رفتار کردیم و فک کردیم اونا الان تحت تاثیر قرار میگیرن و به حرفمون گوش میدن؟
خبر جدید :)! شروع کردم و دارم فیک رو تو ویسگونم میزارم پس پلیز اونجا هم ازم حمایت کنید:)) 💜 تازه شروع کردم و برای همین هنوز یه پارت از فیک گزاشتم اما امروز پارت دو هم داخل ویسگون خواهم گزاشت، لینک اکانتم داخل ویسگون: https://wisgoon.com/pin/52034142/ پس لطفا حمایت کنید لاولیا:) 💜💜💜🫂
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
پارت بعد رو زودتر بزار
امشب میزارم تا منتشر بشه احتمالا میفته فردا پس فردا:|🗿👍🏻
لطفا پارت بعددددد
هروقت تونستم میزارم:)
خیلی خوبه ادامه بده حتما حمایتت میکنم
راستی یک میدم:)))
پین؟
میسی:) 🫂
💜💜💜
عالی بود
:) 🫂