نویسنده عشق رو مخ میکام... اکانتم پریده و برای همین دوباره شروع کردم و از اول پارتارو میزارم. فالو و حمایت یادتون نره لاوام:)))) 💜
P2:با نهایت پررویی جواب دادم: -ایشالا سر قبر شما دارن حلوا و میوه پخش میکنن حیفه نرم:|! قشنگ میتونستم از تو چشماش بخونم دلش میخواد خفم کنه! ×*پوزخند*شجاعتتو تحسین میکنم! اما قرار نیست تا اخرش همینقدر شجاع باقی بمونی*پوزخندش محو شد و بلند شد و اومد تو چهل سانتی چه وون وایستاد* ×تاوان بدی پس خواهی داد!و رفت... اونیکی دوستشم که بقل دستی گارام بود پاشد و دنبالش رفت! +خیلی دلت دردسر میخواد نه:|؟! از الان گفته باشم اصلا دلم نمیخواد زندگی تو این دانشگاه برام جهنم بشه🙄 اینو گفت و نشست سر جای قبلیش منم نشستم -حالا کی گفته قراره جهنم بشه؟! نترس به محض اینکه بفهمن بابام کیه به پامون میفتن*پوزخند*بعدشم، فک میکنی من میزارم به تو بگن بالا چشت ابروعه؟! چه برسه به اینکه دانشگاهو برات جهنم کنن! گارام لبخند مغروری زد و غذاشو خورد +ولی ازون گذشته... چرا همه انقد عجیب رفتار میکنن به محض اینکه نشستیم سر جامون شروع کردن پچ پچ کردن و چپ چپ نگامون کردن، اون دوتا پسرام خیلی مشکوک میزننا؟!!! -درسته، خیلی رومخن،دلم میخواد یه درس درست و حسابی بهش بدم! که یهو صدای جیغ یه دختر از پشت سرم شنیدم!! سرمو برگردوندم و دیدم که همون پسران!:| یه دخترم افتاده بود رو زمین و رنگ و روش پریده بود؟ بقل دستی گارام نشست رو .پاهاشو روبه روی دختره ÷چیشد جوجه؟ ترسیدی؟**پوزخند**کلا تو این داستان خیلی با پوزخند کار داریم👌🏻🗿* گارام خیلی طرفدار صلح جهانی و هیچ وقت وقتی دیده یکی داره به اونیکی زور میگه ساکت نمونده پس.. +یاا *با داد، پاشد و رفت سمت اونا. چه وون هم دنبالش راه افتاد و البته اسپری فلفل هم دستش بود* +مشکلت چیه؟! این حتی به شما نگاهم نمیکرد!!! ÷*دوباره پوزخند* این ترم قراره کلی بهمون خوش بگذره و به چشمای گارام خیره شد و گارام هم همینطور ×شما دوتا جوجه هنوز نفهمیدین ما کی ایم وگرنه جرعت نمیکردین سمتمون بیاید! چه برسه به اینکه مانع راهمون بشید. و دوباره همون پوزخندشو زد
-درسته! تا بهتون نفهمونم با کی طرفید ادم نمیشید، جوجه هم عمته! ×پس بیا ثابت کنیم کی جوجس* فرد× 99 درصد حرفاشو با پوزخند میزنه اینجا* ×نظرت بایه مسابقه چیه؟ -*پوزخند*عالیه و کیفی که رو شونم بود و پرت کردم زمین و محض احتیاط اسپری فلفل رو گزاشتم تو جیبم. (علامت راوی $) $پوزخند چه وون محو شد و به فرد× خیره شد. گارام هم بی حرف سر جاش مونده بود و به چه وون نگاه میکرد. -همین الان! بیا بهت بفهمونم جوجه کیه! ×قهقهه بلند و ترسناکی سر داد و حالا همه دور اونا جمع شده بودن و داشتن فیلم میگرفتن.
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
9 لایک
بی نظیر بود
💜💜💜💜💜
عالی بود
:)) 💜
عالی بود.
:) 💜