
به تازگی سردردم خوب شده دوباره شروع اش نکنید لطفا🤕لایک و کامنت و فالو فراموش نشود عشقای من😘
از زبان فیلیکس: باورم نمیشد آدرین زنده هست. بعد جلسه که با همه خداحافظی کردیم با پدرم رفتم یه جای خلوت و گفتم: پدر،مگه آدرین تو آتش سوزی ن"م٪ر^ده بود🤔؟گابریل(با لحن ناراحت):خوب بزار از اول همه چیو برات توضیح بدم.ببین یادته وقتی که ۱۰ سالت بود رفتیم برای تولد هشت سالگی آدرین یه ماشین کوچولوی عروسکی خریدیم؟(بزارید تو فلش بک توضیح بدم اینطوری بهتره)فلش بک: از زبان گابریل: با فیلیکس یجوری ماشین عروسکی رو با کاغذ کادو بستیم گذاشتیم رو میز.امیلی:آدرین الان خوابه.بهتره زود کار هارو بکنیم ممکنه هر لحظه بیدار بشه. فیلیکس با کلی هیجان اتاق رو تزئین میکرد و امیلی هم داشت یه کیک خوشمزه درست میکرد.منم داشتم به فیلیکس توی تزئينات کمک میکردم. همه چیز آماده بود.امیلی:من میرم آدرین رو بیارم یه لباس خوب هم میدم بپوشه.
بعد چند دقیقه آدرین و امیلی اومدن پایین. چراغها خاموش بود. وقتی که فیلیکس چراغها رو روشن کرد همه دست جمعی:تولدت مبارک! آدرین از خوشحالی میپرید هوا.یهو یکی در زد:امیلی من اومدم تولد🙂.امیلی: خ٪ف=ه شو و برو به کارت برس😤.ناشناس:اوه چه بی ادب😏. خلاصه کلی جر و بحث کردن آخر دیگه صدایی از ناشناس نیومد.امیلی:خب بریم ادامه تول... . اما حرفش تمام نشده بود که پشتش یه چیزی منفجر شد.فیلیکس و گابریل به بیرون پرتاب شدند و آدرین و امیلی زیر آواره موندند.گابریل رفته بود حساب ناشناس رو برسه ولی اون ناپدید شده بود. فیلیکس با ناله زاری به آدرین و امیلی نگاه میکرد.امیلی بیهوش شده بود و آدرین تو بغل امیلی چشاش رو بسته بود.(پایان فلش بک) فیلیکس: خب میدونم که سر مامان چه بلایی اومد ولی آدرین چطور زنده موند🧐؟گابریل: خود آدرین بهم گفت که وقتی از اونجا رفتیم تا یه خونه دیگه پیدا کنیم آدرین به سختی خودشو از زیر آواره کشید بیرون و سعی کرد مارو پیدا کنه ولی موفق نشد آخرم من پیداش کردم😔.
فیلیکس:تو این ۱۰ سال چطوری تونست دووم بیاره؟گابریل:اینو دیگه نمیدونم. در همون لحظه مری اومد و گفت: س...س...سلام ببخشید م...م...مزاحمتون شدم؟ گابریل: نه،اصلا😉.فیلیکس: بیا برسونمت کافه😁.گابریل که رفت مری: نه نه نه اصلا منو اونجا نرسون آخه...آخه... بخاطر اینکه زیادی از کافه میرم بیرون مدیر کافه اخراجم کرده😔.فیلیکس:پس یعنی... .مری:آره درست حدس زدی جز دو دس لباس و این کفشها چیز دیگه ای برام نمونده☹️.گابریل: اگه بخوای میتونی بیای خونه ما😁.(قیافه فیلیکس همون لحظه:😬)گابریل:چیه فیلیکس چرا صورتتو اینجوری کردی؟
از زبان فیلیکس: تو ماشین کنار مری نشستم یخورده راه طولانی بود و من بعد یه جلسه طولانی عین گراز خوابم میومد.داشتم به بیرون نگاه میکردم.مری هم با آدرین و فِن مشغول صحبت بود(اونایی که فکر میکنن اینا چطور تو یه ماشین هستن باید بگم گابریل امروز بخاطر سرخوشی زیاد گوریل یا همون بادیگارد آدرین رو مرخصی داده خودش داره رانندگی میکنه و فِن جلو کنار گابریل نشسته و مری و فیلیکس و آدرین پشت نشستن). یهو مری از آدرین پرسید:برادر فیلیکس بودن چه حسی داره؟ یهو نگام رفت سمت آدرین.آدرین: راستش من ۱۰ ساله که از فیلیکس جدا شدم و این انگار اولین باریه که میبینمش.مری: ولی شما ها که برادرین چطوری ۱۰ سال از هم جدا بودین🤔؟آدرین هم شروع به گفتن خاطره ی آتش سوزی کرد.مری: واقعا برای مادرتون متاسفم من که هیچ کس رو جز فیلیکس ندارم نه مادری دارم نه پدری😢.آدرین:منم برای خانواده ی تو متاسفم🥺.
بعد پیاده شدن از ماشین:آدرین: این خونه جدیدمونه؟واو🤩!فِن دوید توی خونه و گفت: اتاق بزرگه مال منه! گابریل: اتاق بزرگه مال منه و سه تا اتاق طبقه بالا هست. فیلیکس: اتاق چپی هه مال منه.فِن:اتاق وسط مال منه.و آدرین: پس اتاق راستیه مال منه. همه دویدن تو اتاقشون.گابریل(با خنده ی ریز نقشی): مری تو میتونی تو اتاق فیلیکس بخوابی😁.فیلیکس:جانم😨! مری اومد تو اتاقم منم عین جت از خستگی پریدم رو تخت. بعد چیدن وسایل: از زبان مری: چقدر بعد چیدن وسایلم خسته شدم. رفتم رو تخت بگیرم بخوابم و از اونجایی که تو اون اتاق یه تخت هس فیلیکس از بس خسته بود همه جارو گرفته بود.
چاره ای نداشتم برم همونجا رو تخت بخوابم. به سختی خودمو جا دادم رو تخت. کله ام رو دست فیلیکس پا هام لای پای فیلیکس و دستم دور کمر فیلیکس. باورم نمیشه اینطوری قراره بخوابم! بالاخره خوابم برد. از زبان گابریل:میدونستم قراره چی بشه چون خودم ترتیبش رو داده بودم. پاپ کرن درست کردم بردم بالا دادم به فِن و آدرین دادم .گابریل: نمیخواین صحنه رو^ما٪ن/تی_کی که ساختم رو ببینید🙃.فِن: با کمال میل😎.یواشکی در اتاق فیلیکس رو باز کردیم و تماشا کردیم. وبعله آن دو لیلی و مجنون در 🫂 هم و در آرامش خوابیده بودند.
ناظر جان قربون شکل ماهت برم من تروخدا منتشر کن شخصی نکن لطفا لطفا لطفا لطفا لطفا لطفا و بازم لطفا شخصی یا رد نکن تولوقودا گوناه دالم جیجلم منتشل کول🥺🥹🥺🥹🙏🏻🫶🏻🫶🏻🙌🏻👄
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
پارت ۷ رو دادم تقریبا ۵ روزه تو بررسی هست
تروخدا لایک و کامنت بزارین
میسی آجی
عالییی