به سمت عقب رفتم و بدون حرفی جلو جلو راه افتادم. جیمین کمی با من فاصله داشت. رسیدیم به اخر پارک خواستم از خیابون رد بشم درست وسط خیابون بودم که بوق وحشتناکی تو گوشم پیچید فقط منتظر برخورد کامیون بودم که صدای اسمم رو شنیدم و توبغل کسی فرو رفتم و بعدش با شدت بدی به سمتی کشیده شدم. آروم چشمامو باز کردم که دیدم کامیون رد شده و جیمین خوابیده رو زمین و منم روش افتادم. کلاهش در اومده بود و موهاش آشفته بود.اروم عقب اومدم و رو زمین نشستم اما با دیدن دست جیمین که به آسفالت کشیده شده بود و زخمی بود. سمتش رفتم و دستشو گرفتم.+حالت خوبه؟ با صورتی که از درد جمع شده بود دستمو پس زد و اروم بلند شد.
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
44 لایک
عرررر خیلی پیشرفت کردیااا😂😂
داستنت خیلی قشنگه دستت درد نکنه میشه لطفا پترت بعدی رو بزاری
خیلی داستانت خوبه.نمیخوای بعدی رو بزاری؟؟؟؟؟؟
واقعا نمیخوای پارت بعدو بزاری؟چیزی شدع حالت خوبه؟دارم نگرانت میشم نزدیک ۱ ماه که نزاشتی
به پارت بعد نیازمندیممممم
نمی خوای پار بعد رو بزاریییییییییییییی ؟
لطفااااااااا زود بزار 🥺🥺
خیلی قشنگه
من معتاد داستانت شدم کی بعدی رو میزاری؟
زیباست
ممنونم
ک بعدی رو میزاری؟؟