قهوه ی عشق p4

از زبان مری:خواستم یخورده این کوامی و معجزه گر رو امتحان کنم که تیکی همه چیز رو دوباره برام توضیح داد:و حالا که همه چیز رو برات توضیح دادم فقط باید بگی دختر کفشدوزکی آماده و یادت باشه بیشتر قدرت تو توی یویو هست. مری: باشه فهمیدم، تیکی دختر کفشدوزکی آماده👧🏻! یهو تیکی رفت تو گوشواره ها و لباسم عوض شد. مری: وای!چه جالب چه خوشگل شدم😊! یواشکی از اتاقم اومدم بیرون روی سقف کافه رفتم.از زبان فیلیکس:داشتم به پلگ نگاه میکردم.پلگ:چیه عین عقاب خیره شدی به من مگه منو میخوای شکار کنی؟ تازه حتی پنیر هم بهم ندادی😠.فیلیکس: اوه ببخشید که همش باید من اون بوی ل*ع٪ن_تی رو تحمل کنم🙄😡.پلگ:باشه بابا حالا جوش نیار چایی ت دم میکشه😒.فیلیکس:باشه.راستی گفتی باید چی بگم؟ -ببخشید😒. فیلیکس: نه اون نه تغییر شکل بدم. پلگ: اول بگو ببخشید پلگ عزیز و گرامی و بزرگوار و... فیلیکس:باشه باشه ببخشید پلگ عزیز و گرامی و بزرگوار😒.پلگ:آها خوبه حالا باید بگی پلک تبدیل گربه ای😉.فیلیکس:پلگ تبدیل گربه ای.پلگ: بابا الان نه فکر کردم بعدا میخوای تبدیل بشی یه استراحت به خودت بده داداش😩.یهو پلگ ناپدید شد و لباسم سیاه شد. دوتا گوش و یه دم در آوردم!فیلیکس: من الان موش شدم یا گربه؟ چه خوشتیپ شدم😎.از پنجره رفتم بیرون به سمت کافه.

روی سقف یه خونه نزدیک کافه نشستم و به کافه در کافه نگاه کردم. یهو یه دختر زیبا با موی آبی تیره و لباس قرمز و خال های سیاه اومد بیرون. پریدم سمتش.از زبان مری: یه پسر شبیه گربه ی سیاه پرید جلوم. فیلیکس: سلام شما کی باشید؟مری:سلام و ز@ه#ر م>ا&ر داشتم سکته میکردم این چه وضع ترسوندن یک خانم هست😤؟فیلیکس: این چه وضع حرف زدن هست؟حالا به هر حال ببخشید ترسوندمت خانم🤔؟!مری:اسمم م.. (یهو یاد اینکه یه ابر قهرمان هست میوفته) م... اسم من لیدی باگ هست☺️.فیلیکس:اسم منم ف... چیزه.. ببخشید کت نوار هست😄.(الان کت نوار و لیدی باگ جلوی هم ایستادن و صورت لیدی باگ:☺️هست و صورت کت نوار:🥰هست.)همینطور تو صورت هم نگاه می‌کردیم و اصلا حواسمون به زمان نبود. کت نوار:عع الان ساعت چنده؟لیدی باگ: الان ساعت ۳ عصر هست. کت نوار: اوه اوه مت باید برم برای پرو... ببخشید نمیتونم لو بدم فعلا بای. و رفت.

ببخشید اگه کمهآخه درسا زیاده مجبورم کم بنویسم برو دوتا اسلاید بعد

چالش:مری ع_ا@ش=ق کیه و فیلیکس عا>ش&ق کیه؟ ناظر جان توروخدا رد نکن چیز بدی نداره اگه هم داشت سانسور کردم