
خدایان مصر باستان، خدایان و ایزد بانوانیاند که در مصر باستان پرستش میشدند. باورها و آیین های پیرامون این خدایان، دین مصر باستان را تشکیل میداد که از زمانی پیش از تاریخ پدید آمده بودهاند. مصریان خدایانی که نمایانگر نیروها و پدیدههای طبیعی بودند را ستایش می کردند و به افتخار آنها مراسم های بزرگی برگزار می کردند. برای آشنایی با خدایان، آیین ها و فرهنگ های مردم مصر باستان این پست را تا انتها بخوانید.

۱_ رَع : خدای بزرگ خورشید هلیوپلیس که آیین وی در سرتاسر مصر گسترده شد تا جاییکه در سلسله ی پنجم ( 2345-2498 ق.م) محبوب ترین آیین در مصر شد. اهرام جیزه با رَع به عنوان ارباب بزرگ و خدای خالق که بر سرزمین مردگان و زندگان حکومت می کند در ارتباط هستند. وی در طی روز قایق خورشید خود را در سرتاسر آسمان می راند، با هر پیشروی خورشید در آسمان شکل دیگری از خود را به معرض نمایش می گذاشت، سپس در هنگام غروب به جهان زیرین می رفت جایی که قایقش به وسیله ی مار بزرگ آپپ (آپوفیس) تهدید می شد و توسط خدایان دیگر و ارواح، مورد پذیرش قرار گرفته به طوری که آنها از وی محافظت می کردند. رَع جزو مهم ترین و محبوب ترین خدایان مصر قرار داشت. حتی زمانی که خدای آمون ظهور کرد از مقام و جایگاه رَع کم نشد و قدرت وی با قدرت آمون تلفیق شد و تبدیل به آمون_رع خدای اعظم شد.

نبرد رع و آپوفیس: رع هر روز صبح در قایق خورشیدی خود از افق شرقی طلوع می کرد و در طول روز از آسمان می گذشت. با رسیدن شب، قایق او از غرب وارد دنیای زیرین ( دوات) می شد و سفری خطرناک در تاریکی آغاز می کرد. دشمن جاودانه،آپوفیس، مار هرج و مرجی: هنگامی که قایق خورشیدی به اعماق دوات( دنیای زیرین) می رسید،آپوفیس ظاهر می شد. جنگی کیهانی در می گرفت: •رع، با نیزه نور و جادوی خدایان همراهش، به قلب تاریکی حمله میکرد • خدایان دیگر مانند ست ( با وجود نقش منفی اش در داستان اوزیریس، در اینجا نگهبان کشتی است)، توث و سرکت به او کمک می کردند. •صدای جادو ها ، طلسم ها، و ضربه های نیزه در متون مذهبی مصر آمده و حتی کاهنان هر شب مراسمی برگزار می کردند تا رع را در این نبرد یاری دهند. پیروزی موقت، جنگی بی پایان: هر بار، رع و یارانش موفق میشدند آپوفیس را شکست دهند. اما آپوفیس موجودی جاودانه بود و هیچگاه برای همیشه نابود نمیشد. او شب بعد دوباره بر میگشت. این چرخهی ابدی، بازتاب باور مصریها بود که از نظم همیشه باید در برابر آشوب دفاع شود؛ و طلوع هر صبح نشانه پیروزی روزانه نظم بر تاریکی بود.

۲_ باستت: دختر خدای خورشید، ایزد بانوی زیبایی،گربه ها، موسیقی و هنر بود. و در میان مصریان به عنوان نماد قدرت و انتقام جویی خورشید نیز شناخته می شد. شهر بوباستیس مرکز اصلی پرستش او بود ، جایی که بعدها به یکی از غنی ترین شهر های مصر تبدیل شد. مردم از سراسر کشور برای ادای احترام به این ایزدبانو به این شهر سفر می کردند. جشن سالانه باستت در بوباستیس ، یکی از باشکوه ترین جشن های مذهبی مصر بود، شامل موسیقی، رقص ، شادی گسترده بود. جشن های سالانه باشکوهی به افتخار او برگزار می شد. الهه باستت به شکل یک گربه یا یک زن با سر گربه به تصویر کشیده می شد.

۳_ سخمت: یکی از مهم ترین الهه های مصر باستان است. وی یک ایزد شیر بود که به صورت زنی با سر شیر به تصویر کشیده می شد. نام وی به معنای" قدرتمند" می باشد و معمولا به عنوان " زن قدرتمند" ترجمه می شود. سخمت الهه ی تخریب و شفابخشی، بادهای کویر و نسیم خنک بود. سخمت همسر خدای پتاح و مادر نفرتوم در نظر گرفته میشد. همچنین گفته میشود که او مادر خدای جنگ با سر شیر، ماحس( نام یک ایزد بانو) بوده است. او همچنین خواهر الهه گربه باستت در نظر گرفته میشد. الهه سخمت، بیشترین حضور را در اکثر مجموعههای مصری در سراسر جهان دارد. بسیاری از طلسمها تصویر او را به تصویر میکشند و مجسمههای بیشمار او در هنر مصری فراوان است. بسیاری از مجسمههای او را میتوان در موزهها و اماکن باستانشناسی یافت و حضور او گواهی بر اهمیت تاریخی و فرهنگی این الهه است.

۴_ خونسو در دین مصر باستان به عنوان خدای ماه یاد شده است. خدایی که دربرابر تاریکیها در کنار فرعون میجنگد. خونسو مانند یاه(خدای ماه دیگر مصر) خدای فراموش شده ای نبود و مقام کمی هم نداشته اما در مقابل خدایان پانتئون مصر محبوبیت کمتری داشته است. دقیق تر بخواهیم بگوییم خونس ماهیت خود را از خدایان دیگر ساخته بوده است. اما مهمترین سرنخی که نشان می دهد او خدای مهمی بوده، نام او و خانواده اوست. خانسو تلفظ نام مصری این خدا است که به دو معنی است؛ همراه پادشاهان و عقب و جلو بردن ماه. خونس فرزند آمون خداوندگار مصر باستان و سرور تمام خدایان و موت همتای رع یا خدای خورشید است. همچنین خونس به دلیل اینکه عضوی از یک گروه سه گانه به نام تبس است که هر سه عضو آن خانواده قدرتمند بودند جایگاهش بالاتر میرود. همچنین از آنجا که پدر خونس بزرگترین معبد را داشته و شاهان خود را فرزند آمون می نامیدند و خونسو برادر شاهان بوده جایگاه خونسو در بین خدایان بسیار بالا بوده است. با وجود چنین اهمیتی در بین خدایان هویت او مبهم است. خونسو خدایی بود که به مرور قدرت های خود را به دست آورد.

۵_ نیث: یکی از قدیمی ترین و ماندگارترین ایزدان مصر باستان که از زمان پیش سلسله ای( حدود 3150-6000 ق.م) تا زمان بطالسه( 30-323 ق.م)، آخرین سلسله ای که در مصر قبل از رومیان حکومت کرد، پرستیده می شد. نیث در زمان خودش الهه ی جنگ، الهه ی آفریننده، الهه ی مادر و الهه ی خاکسپاری بود و در ساییس در منطقه ی دلتای نیل خدای حامی شهر بود. وی مهم ترین الهه ی مصر سفلی در تاریخ اولیه ی مصر بود و جایگاه والای وی در پرستش در طی هزاران سال حفظ شد. در تفاسیر اولیه وی با یک تیر و کمان به تصویر کشیده شده است و یکی از القاب او " بانوی کمان" است.

۶_ آتون: کانون مرکزی دینی به نام آتونپرستی بود که به صورت قرص خورشید به نمایش گذاشته میشد اما در اصل جلوهای از خدایی به نام رع بودهاست. دین آتونپرستی به صورت رسمی توسط آخناتون در سلسه هجدهم در سرزمین مصر باستان تأسیس شد. تاریخ دقیق سلسله هجدهم مشخص نیست اما به صورت عمومی این سلسله را در حوالی سالهای 1550 تا 1292 قبل از میلاد قرار میدهند. پرستش آتون و حکومت همزمان آخناتون از ویژگیهای اصلی دوره ای از سلسله هجدهم است که به آن دوره عمارنه (1353–1336 قبل از میلاد) میگویند.

۷_ ماعت: الهه ی حقیقت، عدالت و تعادل و یکی از مهم ترین ایزدان مصر باستان بود. وی کسی بود که ستارگان را در آسمان قرار داد و فصول سال را تنظیم کرد. ماعت اشخاص را در زندگی همراهی می کرد، بعد ازمرگ به صورت پر حقیقت در هنگام قضاوت روح در می آمد و در بهشت نیزارها نیز حضور داشت. وی به صورت یک زن که تاجی با پر شترمرغ بر روی آن قرار دارد به تصویر کشیده می شد. معنای اسم وی " آنچه که متوازن است" می باشد و این مفهوم تعادل در تمامی جنبه های زندگی مصریان وجود داشت.

۸_ اوزیریس: خدای کشاورزی، زندگی پس از مرگ، مردگان، رستاخیز، زندگی و پوشش گیاهی در دین مصر باستان بود. ارواح قبل از اینکه بتوانند در جهان دیگر زندگی کنند، باید از برابر اوزیریس بگذرند و تنها او بود که میتوانست جاودانگی ببخشد. اوزیریس به دلیل شکل انسانی بدنش (اینکه سر حیوان ندارد و ریش بلند و کشیدهای دارد) یکی از قابل تشخیص ترین خدایان مصری است. او همچنین سر پوش بلندی به نام «تاج عاطف» بر سر دارد و یک عصا و یک شلاق در دستان اوست. این اشیا نماد سلطنت هستند و اغلب در دستان فرعون ها نمایش داده میشوند.

۹_ ایزیس: الهه طبیعت و تجسم ماهیت سحر و جادو و یکی از محبوبترین الهههای مصر باستان به شمار میرود. او همسر اوزیریس بود و از او صاحب فرزندی به نام حوروس گشت. در یونان باستان با یو مطابق است. نام ایزیس به گفته پلوتارک به معنی «دانش» است. گفته میشود که او بیماران را شفا میداد و از کودکان حفاظت میکرد. مصریان او را به عنوان محافظ و مادر فرعون میشناختند. تصویر او به همراه خواهرش نفتیس، در بسیاری از تابوتهای باستانی مصر ترسیم شده است. نمادشناسی: ایزیس را گاه در نقش زنی بالدار و گاه به نقش گاو به تصویر کشیدهاند. این خدا تاجی به شکل تاج و تخت و گاهی به همراه بال پرندگان بر سر دارد. ایزیس، نام یونانی میباشد که با تغییراتی از اسم مصری به اسم کنونی تبدیل شدهاست. این نام با اضافه کردن «اس» که یک دستور زبان یونانی میباشد یک کلمه یونانی میباشد. تلفظ اصلی این نام به مصری همچنان نامعلوم میباشد زیرا در خط هیروگلیف از مصوتها استفاده نمیشود. تحقیقات اخیر نام او را آسِت تلفظ میکند اما همچنان تلفظ آن نامعلوم میباشد. او با سیاره ونوس، مس، رنگهای زمرد و فیروزهای مرتبط است.

۱۰_ سِت : خدای جنگ، هرج و مرج، طوفان و بیماری همه گیر بود. نام وی به معنای " تحریک کننده ی گیجی" و "نابودگر" ترجمه شده است. سر او ترکیبی از ویژگیهای حیوانی همچون گوشهای بلند و دهان کشیده است که به حیوانی منحصر به فرد معروف به «حیوان ست» اشاره دارد. این موجود در دنیای واقعی یافت نمیشود و نمادی از هرج و مرج و نیروهای غیر قابل کنترل طبیعت است. سِت در اصل یک خدای قهرمان بود که مار آپپ (آپوفیس) را از قایق خدای خورشید دور می کرد. وی خدای بیابان بود که بادهای مخرب را از سرزمین های خشک به سمت دره ی نیل می برد و با سرزمین ها و مردم خارجی در ارتباط بود. همسران سِت، آنات و آستارته بودند که هر دو الهه با جنگ در ارتباط و خارجی بودند. سِت اغلب به عنوان "شر" توصیف می شود و بسیاری از ویژگی های بد را نشان می دهد، اما از نظر مصریان باستان به عنوان تجسم شر یا تاریکی در نظر گرفته نمی شد. وی بیشتر به مثابه تعادل مورد نیاز در برابر خدایانی مانند اوزیریس و حوروس شناخته می شد که نماینده ی تمام چیزهای پاک و خوب، حاصلخیزی، نشاط و ابدیت بودند.

۱۱_ نفتیس: او فرزند گب و نوت، همسر سِت، خواهر دوقلوی ایزیس و مادر آنوبیس بود. معنای اسم وی " بانوی محوطه ی معبد" یا " بانوی خانه" بود البته اصطلاح " خانه" به معبد و یا خانه ی بهشتی اشاره دارد. وی به صورت یک زن با یک خانه بر روی سر خود تجسم می شد. نفتیس به صورت فراگیر و البته اشتباه به عنوان یک الهه ی جزئی تلقی می شد در حالیکه وی در سرتاسر مصر از دوره های اولیه تا سلسله ی آخر مصر پرستیده می شد. نفتیس به عنوان الهه ی تاریک در مقابل نور ایزیس در نظر گرفته می شد ولی این معنا و مفهوم منفی دربر ندارد و به مفهوم تعادل است.

۱۲_ آنوبیس: خدای مرگ و مردگان و تدفین در مصر باستان بود. آنوبیس پیش از اوزیریس خدای مردگان خوانده میشد و به مرور زمان به نام پسر اوزیریس شناخته شد. در اساطیر مقدمتر او را فرزند ست و نفتیس میدانستند. گفته شده از آشنایان و دوستان او میتوان به حوروس، نفتیس، ست، آمیریس، اوپوآوت و کبچت اشاره کرد. مانند دیگر خدایان مصری، آنوبیس هم صورت حیوانی داشته و هم انسانواره بودهاست. آنوبیس با بدن انسان و سر سیاه رنگ شغال که نماد مرگ و زوال است و همچنین گوشهای بلند و کشیده به عنوان نماد غرور تصویر میشد. از آنجا که شغالها اغلب برای پیدا کردن غذا اطراف قبرستانها پرسه میزدند، این اعتقاد در مصریان باستان به وجود آمد که آنها مراقب مردگان هستند. آنوبیس یکی از خدایان بسیار کهن است و در قدیمیترین طومارها از او نام به میان آمده. او در اوج شکوهش به عنوان نگاهبان مردگان تصویر شدهاست. بر طبق افسانهها او کسی بود که شیوه مومیایی کردن اجساد را ابداع کرد.

زندگی پس از مرگ : مصریان باستان بر این عقیده و باور بودند که وقتی انسان میمیرد به تالار مرگ وارد می شود در انجا آنوبیس در انتظار اوست آنوبیس، خداوند مردگان بی طرفانه قلب او را در مقابل ماعت الهه عدالت در ترازوی طلایی عدالت قرار می دهد اگر این شخص در زندگی گناهی مرتکب نشده بود قلب او به سبکی یک پر در کفه دیگر ترازوست و او برای همیشه زندگی خواهد کرد (به بهشت می رود) ولی اگر قلب این شخص سنگین تر از وزن پر بود که می شود گفت در زندگی مرتکب گناه شده روحش توسط موجودی به نام آموت یا آمیت از بین می رفت ( به جهنم می رفت)

۱۳_ توث: از نخستین ایزدان مصر باستان به شمار میرود. در نگارههای مصری به شکل مردی با سر لک لک (اکراس) به تصویر کشیده شده است. یونانیان او را با هرمس، پیامرسان ایزدان، یکی میپنداشتند و در سراسر مصر به عنوان ایزد ماه، پشتیبان دانش، جادوگری، ادبیات، خرد و اختراعات و سخن گوی ایزدان شناختهشده بود. تحوت در کتاب اهرام گاه کهنترین فرزند رع، گاه فرزند گب و نات، برادر ایزیس، ست و نفتیس است. اما معمولاً به خانواده اوزیریس تعلق ندارد و صرفاً وزیر اوزیریس و کاتب مقدس او به شمار میرود.

۱۴_ سشات: سشات در اساطیر مصر، ایزدبانوی خرد، دانایی، و نویسندگی پنداشته می شده است. از او به عنوان فردی نام برده میشد که نوشتن را اختراع کرد. او همچنین ایزدبانوی طراحی ساختمان، ستارهشناسی، اختربینی، ساختوساز، ریاضی و جراحی شناخته میشد. همچنین در متن بعضی از تابوتها دیده شدهاست که نوشته شده:«سشات در بهشت را برای شما باز میکند» نام او به معنای كسی است كه خط می زند معمولاً نشان داده می شود که یک ساقه را در دست دارد. او همچنین در دست داشتن ابزارهای دیگر و اغلب ، طنابهای گره ای که برای بررسی زمین و سازه ها کشیده شده بودند را در دست داشت. اغلب او را با لباس یوزپلنگ یا پوست پلنگی نشان می دهند.

۱۵_ حوروس: ایزد آسمان که پس از مرگ پدرش ازیریس انتقام او را گرفت. در بین صفات تمامی ایزدانی که با نام حوروس شناخته میشوند، مقام سلطنت، نماد آسمان و خورشید و پیروزی به چشم میخورد. شاهین حوروس از نگارههای بسیار مشهور مصر باستان است. خدای انتقام: حوروس پس از بزرگ شدن برای انتقام گرفتن به جنگ با ست میرود. به همین خاطر حوروس را خدای انتقام نیز میدانند. حوروس و فرعون: فرعونهای مصری، خودشان را نمود خدایان بر روی زمین میدانستند. آنان اعتقاد داشتند در هنگام زندگی، نمود حوروس بر روی زمین اند و در هنگام مرگ، نمود اوزیریس در دنیای مردگان به شمار میروند. در قبر توت عنخ آمون مربوط به ۱۳۰۰ پیش از میلاد نیز نماد حوروس یافت شدهاست.

۱۶_ هاتور: الهه ی حامی شادی، الهام، جشن، عشق و سلامتی بود. این تفکر وجود داشت که هاتور درون درخت انجیر مصری زندگی می کند پس به نام " بانوی درخت انجیر " هم معروف بود. در زندگی پس از مرگ وی روح فرد مرده را به سمت بهشت هدایت می کرد و یکی از ایزدانی بود که بر روی قایق خدای رَع سوار می شد و از آن در مقابل آپپ دفاع می کرد. او بیشتر با قدردانی و یک قلب شکرگزار مرتبط است. یونانی ها وی را منسوب به آفرودیت می دانستند. هاتور به شکل یک گاو و یا یک زن با سر گاو به تصویر کشیده می شد و تکامل یافته ی الهه بَت بود. ویژگی های وی بعدها توسط ایزیس جذب شد.

۱۷_ آپوفیس: مار آسمانی که هر شب به قایق خورشید خدای رَع در حالیکه قایق از جهان زیرین به سوی طلوع در حرکت بود حمله می کرد. خدایان و مردگان مورد تأیید به خدای رَع کمک می کردند تا بتواند از حمله ی مار آپپ در امان بماند. مراسم مذهبی سرنگون کردن آپوفیس در معابد مصر به هدف کمک به خدایان و ارواح مردگان برگزار می شد تا خدایان و ارواح بتوانند از قایق خورشید خدای رَع محافظت کنند و مطمئن شوند که روز فرا می رسد.

۱۸_ موت: یک الهه ی مادر قدیمی که به احتمال زیاد یک نقش جزئی در دوره ی پیش سلسله ای(حدود 3150-6000 ق.م) داشته است ولی بعداً به عنوان همسر آمون و مادر خنسو و بخشی از سه گانه ی تبس، به جایگاه والایی دست یافت. موت یک الهه ی حامی بود و با باستت و سخمت در ارتباط بود. وی از مردم در زندگی محافظت می کرد و در طلسم 164 از کتاب مردگان به صورت حامی ارواحی که به وسیله ی موجودات جهان زیر زمینی در زندگی پس از مرگ به دام می افتادند نشان داده می شد. موت همچنین یک محافظ الهی برای فرعون و کشور مصر بود.

۱۹_ سوبک: یک ایزد مهم حامی به شکل تمساح یا یک مرد با سر تمساح، وی خدای آب بود ولی با پزشکی و به ویژه جراحی هم درارتباط بود. معنای اسم وی " تمساح " می باشد و ارباب مرداب ها و تالاب ها و هر ناحیه ی خیسی در مصر بود. در نوشته های اهرام آمده است که سوبک پسر نیث بوده و از زمان پادشاهی قدیم ( حدود 2181-2613 ق.م) به بعد به صورت گسترده در مصر پرستیده می شده است. به عنوان خدای تالاب ها، وی با حاصلخیزی مرتبط بود. کسانی که در اطراف رود نیل زندگی میکردند به شدت از تمساحها واهمه داشتند. آنها بر این باور بودند که اگر سوبک را بپرستند سوبک آنها را از حمله تمساحها محافظت خواهد کرد.

۲۰_ اوپوآوت: خدای جنگاوری و مهارت در تیر و کمان بود که یکی از قدیمی ترین خدایان مصر و قدیمی ترین تصویر از خدای گرگ مانندی که قبل از آنوبیس وجود داشت و اغلب با هم اشتباه گرفته می شوند. نام وی به معنای" گشاینده ی راه ها" می باشد و این تعریف به معنای باز کردن راه برای پادشاه در نبردها، باز کردن راه به زندگی پس از مرگ و باز کردن راه در هنگام تولد می باشد. وی بر روی پالت نارمر( حدود 3150 ق.م) به تصویر کشیده شده است و با واجت در ارتباط است. او به صورت مردی با سر گرگ سفید به تصویر کشیده می شد.

۲۱_ آنات: الهه جنگ و شکار بود. وی اهل سوریه یا کنعان بوده است که در بعضی از نوشته ها وی به عنوان مادر خدایان در نظر گرفته شده است در حالیکه در برخی نوشته های دیگر وی باکره بوده است و در نوشته هایی دیگر از لحاظ حسی و شهوانی به عنوان زیباترین الهه تفسیر شده است. در یک نسخه از دعوای بین حوروس و ست، به پیشنهاد الهه نیث، آنات به همسری ست در می آید. آنات اغلب با آفرودیت یونانی ها، آستارته فنیقی ها، اینانا از بین النهرین و ساسکا از هیتی برابری می کند.

۲۲_ آنپوت: الهه مردگان در مصر باستان بود. او به شکل یک زن، با سربندی که شغالی را نشان میدهد که بر روی یک پر خوابیده است، به تصویر کشیده شده است، همانطور که در مجسمه سهگانه الهه هاتور، منکورع و آنپوت دیده میشود. او گاهی اوقات با بدن یک زن و سر یک شغال به تصویر کشیده میشود، اما این بسیار نادر است.به عنوان همسر آنوبیس، آنپوت الهه مردگان بر مومیایی کردن نظارت دارد. علاوه بر این، او الهه حفاظت است و همچنین در رابطه با صحرا، که قلمرو مردگان برای مصریان باستان بود، نشان داده میشود. برخلاف آنوبیس، آنپوت نقش برجستهای در اساطیر مصر ندارد، اما تصور میشود که او از خدای زندگی پس از مرگ، اوزیریس، مراقبت میکند و نقش محافظ او را در طول مرگش بر عهده دارد.

۲۳_ کِک و کائوکت: خدایان تاریکی و شب، آنها اعضای اوگداد اصلی هرموپلیس بودند. کِک و کائوکت جنبه های مذکر/مونث تاریکی بودند ولی با بدی ارتباطی نداشتند. کِک خدای ساعات قبل از طلوع و به عنوان" آورنده-در-نور" معروف بود به طوریکه قایق رَع را از جهان زیرین به سمت آسمان هدایت می کرد. کائوکت تعادل مونث کِک بود و به صورت یک زن با سر مار تجسم می شد و به عنوان" آورنده-در-تاریکی" معروف بود و بر ساعات گرگ و میش زمانی که خورشید درحال غروب کردن بود حکومت می کرد و قایق رَع را به سمت جهان زیرین هدایت می کرد.

۲۴_ سوپدت: سوپدت، الهه ستاره سیریوس بود که یونانیان آن را سوتیس مینامیدند. او همچنین به عنوان «آورنده سال نو» شناخته میشد، زیرا طلوع مارپیچی او (اولین ظهور سیریوس در آسمان صبح پس از یک دوره نامرئی بودن) آغاز تقویم مصری را نشان میداد. او به صورت زنی با لباسی سبز و تاج ستاره ای به تصویر کشیده می شد. او گاهی اوقات با ایزیس یا هاتور شناخته میشد و همسر ساه، خدای اوریون بود.

۲۵_ اَش: ایزد واحههای حاصلخیز واقع در لیبی که همچنین با نام «فرمانروای لیبی» نیز شناخته میشد، و باغهای انگور از دلتای نیل غربی و در نتیجه به عنوان یک ایزد خوشخیم در نظر گرفته میشد. او را به عنوان یکی از ایزدان صحرا گاهی با ست مرتبط میدانستند. او توسط مصریان باستان به عنوان خدای قبایل لیبو و تینهو، شناخته شده بود. در نتیجه اش به عنوان پروردگار لیبی، مناطق مرزی غربی اشغال شده توسط قبایل لیبو و تینهو (مناطقی تقریباً با مساحت کشور لیبی امروزی) شناخته شده بود. همچنین ممکن است که او در آمبوس، به عنوان یک ایزد اصلی پرستش میشدهاست. در اسطورهشناسی مصری، به عنوان خدا آبادی، «اش» با ست، که در اصل خدای بیابان بود همراه بوده، و از بیابانها محافظت میکرد. او به شکل مردی با سر حیوانی با گوش های بلند و دهان کشیده به نام حیوان ست به تصویر کشیده شده است.
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
نظرات بازدیدکنندگان (0)